پایان «عقب‌ماندگی»!

پایان «عقب‌ماندگی»!

آرمان شرق-گروه جامعه:در دل این بحران کروی (planetary crisis) هنوز دوستان و متفکرین ما در حال تحقیق و تفحص دلایل عقب‌ماندگی ایران هستند و علل عدم توسعه‌نیافتگی را در مسائل فرهنگی، سیاسی، دولت‌های ناکارآمد، شرایط جغرافیایی و قس علیهذا می‌جویند. لیکن مشکل اینجاست که تمدن صنعتی قدرت تصور جهانی دیگر را از ما دریغ کرده. تا زمانی که خود پارادایم توسعه تغییر نکند و معیار جلو بودن یا عقب ماندن را مورد چالش قرار ندهیم عقب‌مانده خواهیم ماند. راه را باید کج کرد و به بیراهه زد تا هنوز این حباب خاک نفسی در سینه دارد. 

درباره عشق

درباره عشق

آرمان شرق-گروه جامعه:مرز میان دلبستگی و عشق این است که آیا محوریت من هنوز باقی است یا نه؟ هر جا محوریت من باقی باشد به موجودات دلبستگی دارم و آن موجوداتی که دلبسته من هستند، بناست که ابزار من شوند و در استخدام من باشند و خواسته‌های من را برآورده کنند. اما آنجا که عشق

برخی از مدعیان انقلابی، بعد از رسیدن به ثروت و قدرت عوض شدند

برخی از مدعیان انقلابی، بعد از رسیدن به ثروت و قدرت عوض شدند

آرمان شرق-گروه جامعه:مشکل اساسی که داریم، این است که برخی از آن‌هایی که ادعای انقلابی بودن می‌کردند، وقتی به قدرت که رسیدند عوض شدند. این نباید اتفاق می‌افتاد. البته به قول ابن خلدون هرکس به قدرت برسد، عوض می‌شود. ثروت و قدرت که بیاید آدم را عوض می‌کند. اینجا نباید این اتفاق می‌افتاد که افتاد و برخی‌ها عوض شدند.

چرا نظم انتخابی در جهان‌سوم با مانع روبرو می‌شود؟

چرا نظم انتخابی در جهان‌سوم با مانع روبرو می‌شود؟

آرمان شرق-گروه جامعه:کسان دیگری مثل اوکشات که قایل به «حاکمیت قانون» هستند، قبول ندارند که قانون، امری دستوری است که توسط نهادهای سیاسی ابداع و صادر شده باشد. از نظر آنها سرچشمه قانون نظم تکاملی جامعه است که همزمان با گسترش جامعه، انسان‌ها به صورت خودجوش و خودانگیخته برای همدیگر «قواعد رفتار» تعیین کرده‌اند تا اینکه امروزه به صورت قوه مقننه درآمده است

 محسن کدیور : فضای نقد علمی را گل آلود نکنید

 محسن کدیور : فضای نقد علمی را گل آلود نکنید

آرمان شرق-گروه جامعه:مواضع مشترک سیاسی باعث نمی‌شود نقدهای دینی نادیده گرفته شود. شیطنت هایی از قبیل آنچه سرمقاله نویس روزنامه رسالت در پیش گرفته گل‌آلود کردن فضای نقد علمی از طریق افترا و حواشی سیاسی است. از نقد علمی استقبال می کنم. کسی سراغ تعریضهای تخریبی می رود که توان نقد علمی ندارد.

ماکس وبر؛ منتقد فرم‌های سلطه

ماکس وبر؛ منتقد فرم‌های سلطه

آرمان شرق-گروه جامعه:فرم‌یابی و نظامات محتوایی فرمِ سرمایه‌داری در فضا-زمان‌های مختلف فردیت‌های متفاوتی به بار می‌آورد ولی در سطح ساختاری‌اش و در سطح غایاتش یک امر عام است: انباشت، نابرابری و… البته با محتواهای متفاوت بومی پر می‌شود. در اینجا کل آن گفتار که ظاهری غیرزمینی دارد چیزی نیست جز محتوایی در خدمت همین سرمایه‌داری مُتعین روی زمینی سرد. این فرآیندی است که همه جا را دربر گرفته است (با تفاوت‌‌هایش) از جمله ایران امروز.

آیا روشنفکری دینی جانی دوباره می‌گیرد؟

آیا روشنفکری دینی جانی دوباره می‌گیرد؟

آرمان شرق-گروه جامعه:از اواخر دهه ۸۰ به این‌سو نوعی گرایش با عنوان «بی‌تفاوتی به دین» در بخشی از جامعه غالب شد. «گرایش سکولاریستی» یعنی تعریف شخصی از دین و تاکید بر وجه غیرسیاسی آن هم، از گذشته نیرومندتر شد؛ به‌ عبارتی، در ایران، با دو جریان روبه‌رو شدیم: یک جریان سکولاریستی که از پیش حضور داشت و جریانی جدید که با عنوان بی‌تفاوتی دینی ظهور کرد.

برای رفع تعارض عدالت و آزادی چه باید کرد؟

برای رفع تعارض عدالت و آزادی چه باید کرد؟

آرمان شرق-گروه سیاست:رالز معتقد است آزادی و عدالت نه فقط ناسازگار نیستند، بلکه بدون عدالت، آزادی بی‌وجه است و بدون آزادی، عدالت بی‌وجه است. یعنی این دو مکمل یکدیگر هستند. اما ناسازگاری این دو با فهم عرفی ما آدمیان عادی بیشتر وفق می‌کند. یعنی در فهم عرفی، عدالت و آزادی ناسازگار می‌نمایند. اگر فهم عرفی راست می‌گوید، کار متفکر سیاسی است که نشان بدهد برای رفع تعارض عدالت و آزادی چه باید کرد؟

راه پر‌سنگلاخ آزادی

راه پر‌سنگلاخ آزادی

آرمان شرق-گروه جامعه:دیوید ‌ای. کرتزر، همچون نویسنده- مورخی زبردست توانسته با برجسته کردن تاریخ شبهجزیره ایتالیا در میانه سده نوزدهم به ویژه از منظر تحولات دستگاه پاپی، پرتوی بر کشمکشها و درگیریهای اروپا بیندازد و نشان دهد که آزادی و مهار دیو استبداد آسمانی و زمینی، تنها از رهگذر مسیری پرسنگلاخ میگذرد، نه اینکه در گوشه کتابخانه بنشینیم و برای تحدید قدرت تز صادر کنیم.

آرمان برابری و عدالت زیر سایه گروه‌های فشار معنا ندارد

آرمان برابری و عدالت زیر سایه گروه‌های فشار معنا ندارد

آرمان شرق-گروه جامعه:همه آرمان‌های بشری در انقلاب اسلامی ایران در آن جمع شده بودند.ما گفتیم آزادی می‌خواهیم، سپس برابری و عدالت،در کنار آرمان استقلال کامل کشور. همه این‌ موارد را در نظام‌های سیاسی دنیا جست‌وجو کردیم تا به ایده‌آل ترین آرمان‌ها دست پیدا کنیم.ولی ما آزادی نمی‌خواهیم که از استبداد برخاسته شود.برابری و عدالتی که زیر سایه گروه‌های فشار باشد،معنا ندارد.استقلال هم این‌گونه است،اینکه ما می‌گوییم استقلال،قصد نداریم در دنیا دعوا کنیم.