تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 خرداد 1402 - 7:26
کد خبر : 132301

“امید” دستوری نیست؛ پراکسیس است

“امید” دستوری نیست؛ پراکسیس است

آرمان شرق-گروه سیاست:امید و امیدآفرینی، یک آرمان بزرگ و یک راهبرد اصلی است، مشروط بر آنکه مبنی بر واقعیت، حاصل خرد جمعی جامعه، بر پایه گفت و گوی عمومی و به ویژه مشارکت حاشیه رانده شدگان و گروههای عقب نگهداشته شده شکل گرفته باشد؛ در غیر این صورت، گرفتار بحران ناامیدی خواهیم شد و باید در مقابل اپیدمی خطرناک یاس، شاهد تحلیل رفتن و قربانی شدن آرمانها باشیم

“امید” دستوری نیست؛ پراکسیس است

هوشمند سفیدی

آرمان امروز : “امید” و “امیدآفرینی”، اخیراً در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما بیش از پیش مورد استفاده قرار می گیرد، به گونه ای که اخیراً نیز رهبر انقلاب، همگان را به حفظ و تقویت امید توصیه کردند، سالها پیش در سال ۱۳۷۶ در کتاب “راهبردهای عملی روابط عمومی”  در بخش خبرنویسی، علاوه بر مرور ۷ ارزش خبری معروف و استاندارد در دانش روزنامه نگاری، ارزش هشتمی را هم به عنوان “امیدآفرینی” مطرح کردم و لزوم توجه به “اخبار توسعه” برای نمایش و تبیین دستاوردها را مورد تأکید قرار دادم؛ زیرا بر این باور بودم که در انعکاس دستاوردها ضعف داریم و نمی توانیم اقدامات را به شکل شایسته ای مطرح کنیم و لذا، همیشه نارسایی ها بیش از دستاوردها انعکاس می یابد و هنوز این رویه، رویه غالب حوزه اطلاع رسانی کشور است؛ گرچه از لحاظ تئوریک و طبق “قانون مورفی”، معمولاً ضعف ها بیشتر به چشم می آید و مردم نیز توقع دارند ضعفی نباشد

متأسفانه در جامعه ما، یک نگاه اشتباه دیگری شکل گرفته است که “امید” را می توان ساخت، دستوری پیش برد و یا به جامعه تزریق کرد؛ حال آنکه مطالعه دیدگاه متفکران و صاحبنظران علوم اجتماعی به روشنی و به یقین نشان می دهد که امید در ابعاد مختلف آن، نیازمند یک تلاش جدی و چند وجهی است و اگر پیش نیازهای آن مدنظر قرار نگیرد، بذر امید را نمی توان کاشت و انتظار امیدآفرینی و توسعه و احیای امید را در جامعه داشت؛ به ویژه آنکه جامعه شعاری غالب ما طی چهار دهه اخیر وعده های نشدنی بسیاری را در دوش نظام سیاسی بار کرده و متأسفانه این رویه در ایام انتخابات تشدید یافته و عدم اجرای آنها، به ایجاد، توسعه و شکل دهی بحران ناامیدی دامن زده است. از طرف دیگر، انقلاب اسلامی با وعده های بسیاری، طاغوت را کنار گذاشت و قرار بود تغییرات و تحولات عدیده ای شکل گیرد، براین اساس آرمان های بسیاری را مطرح کرد و گرچه در این چهار دهه، توفقیات ارزشمندی کسب شد که بی تردید دلایل آن، واقع گرایی بوده، لیکن روند گسست بین آرمان و واقعیت، پیوسته تشدید یافته است، به گونه ای که به راحتی می توان فهرستی از آرزوهای بلند تحقق نیافته که سهم بزرگی از یاس و نومیدی را به دوش می کشند، ارائه داد. شاید آنجا که “پوپر” مهندسی اجتماعی تدریجی یا اصلاحات را براتوپیانیسم و رویا پردازی ناکجا آبادی ترجیح می دهد. به این دلیل است که دامنه آرزوها و تخیلات ما فراتر از امکانات و توانمندی ها یا ظرفیت های آرزومندی ما نباشد که در این صورت، به تشدید یأس و فروپاشی “امید” می انجامد.

بی تردید، “امید” برونداد تصورات و تصویر پردازی یک جامعه از آینده خود است، زیرا سازه اصلی آن، تمرکز بر آینده است؛ آینده ای که رد پایی از گذشته و حال را در خود دارد، بنابراین، نمی توان آینده ای منفک از حال را تصور کرد، زیرا، نوع، شکل، رنگ و بو و ماهیت آرزوهای یک جامعه از وضعیت موجود سامان می یابد و تأثیر می پذیرد؛ بنابراین کمیت و کیفیت آرزوهای یک ملت، ریشه در حال دارد، نکته دیگر آنکه جامعه باید توانایی آرزوپردازی داشته باشد؛ این امکان زمانی حاصل می شود که زمینه گفت و گو فراهم باشد تا آرزوها بر پایه یک همفکری عمومی سامان یابد، در غیر این صورت، خطر آن وجود دارد که بخشی از قدرت یا نیروهای اجتماعی، آرزوهای خود را بر جامعه تحمیل کنند و تصور محدود خود را از آینده به عنوان تصور مورد نظر ملت جاسازی کند.

یک پیش شرط دیگر برای خلق امید و بارورسازی آن، تقویت خیال پردازی اجتماعی است و این در گرو و امکان تفکر آزاد و گشودگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پیش نیاز دیگر، امکان دیدن ضعف ها و پذیرش خاضعانه آنهاست؛ به اصطلاح اگر با یک چشم به آینده خیره می شویم و آرزو پردازی می کنیم و در پی تحقق آرمان هایمان هستیم، با چشم دیگر باید به واقعیات بنگریم و از اینکه بین آنها فاصله بسیاری شکل گیرد که امکان تحقق آن هم در یک زمان معین، متصور نباشد، دوری کنیم. همچنین، از پیش نیازهای امید و امیدآفرینی، وجود اعتماد و سرمایه اجتماعی است وگرنه بدون این اندوخته ارزشمند، امیدآفرینی با موانع بسیاری مواجه خواهد شد. “ریچارد رورتی” که او را واضع نظریه “امیداجتماعی”(Social hope) می‌دانند، دو عنصر اصلی برای امید قائل است:

۱-اشتراک نظر جامعه در توصیف وضعیت مطلوب؛

۲-اعتماد عمومی به قابلیت های جامعه و ساختارهای قدرت برای تحقق وضعیت مورد توافق. تأمل در این دو عنصر که نکات اصلی در امیدسیاسی هستند، سختی و صعوبت تحقق آن را نشان می‌دهد و درواقع، موکد این بر واقعیت است که تحقق امید، علبه بر نومیدی و احیای امیدی، مسئله ای غامض و پیچیده و محتاج کارآمدی یک نظام سیاسی است.

پیش نیاز مهم دیگر امید و امیدآفرینی، توجه به این فکت است که اصلی ترین نقطه ای که ناامیدی خلق می شود، زمانی است که گروههای اجتماعی نتوانند ابراز وجود کنند، بنابراین فضاسازی اجتماعی برای تکریم همه گروهها و توسعه احساس کرامت در نزد آنان و ارتقای اعتماد به نفش عمومی، به توسعه ظرفیت های آرزومندی یک جامعه می انجامد و عکس آن می تواند به سرگشتگی، افسردگی اجتماعی و کاهش فضای آرزومندی بیانجامد؛ همانطور که “آرجون آپادورای” جامعه شناس معروف براین باور است که امید، یک خیال پردازی صرف نیست، بلکه یک ظرفیت فرهنگی است؛ به بیان دیگر باید فضایی شکل گیرد تا گروههای فرودست جامعه در وضعیتی قرار بگیرند که بتوانند هم اندیشی کنند تا لوازم شناسایی ظرفیت های آرزومندی آماده شود، امید زمانی شکل می گیرد که گروههای اجتماعی، فرصت بروز خواسته های خود را بیابند، همچنین باید به هشدارهای “هانا آرنت” جامعه شناس مطرح نیز توجه داشت که معتقد است باید زایش را جایگزین امید کنیم و مواظب باشیم که امید واهی و ناشدنی، ما را به سمت تحمیل آرمان ها بر دیگران سوق ندهد و آینده ای را که معلوم نیست چه زمانی تحقق می یابد، پیش روی ما قرار ندهد. با توجه به آنچه تحت عنوان پیش نیازها و ملاحظات مرتبط با موضوع امید وامیدآفرینی مطرح شد، می توان گفت بدون آرزو، بدون خیال پردازی واقع بینانه، بدون آرمان های تحقق یافتنی و بدون امکان خلق آینده مورد نظر، جامعه و گروههای افراد به سمت یاس، نومیدی و مرگ می روند و اینجاست که باید پذیرفت امید و امیدآفرینی، یک آرمان بزرگ و یک راهبرد اصلی است، مشروط بر آنکه مبنی بر واقعیت، حاصل خرد جمعی جامعه، بر پایه گفت و گوی عمومی و به ویژه مشارکت حاشیه رانده شدگان و گروههای عقب نگهداشته شده شکل گرفته باشد؛ در غیر این صورت، گرفتار بحران ناامیدی خواهیم شد و باید در مقابل اپیدمی خطرناک یاس، شاهد تحلیل رفتن و قربانی شدن آرمانها باشیم، جامعه امروز ما، سخت نیازمند ایمان و امید است و برای تحقق آن ها، نیازمند تحقیق، برنامه ریزی، اجرا و پایش مستمر وضعیت آن ها هستیم و توسعه امید، محتاج اهتمام جدی جامعه در همه عرصه هاست و بدون توجه به این پیش شرط ها و لوازم ضروری، امید و امیدآفرینی، سرابی بیش نخواهد بود.

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.