برزخ سه روزه تهرانیها!
آرمان شرق-گروه جامعه:در مورد تهران با شهری مواجه هستیم که از یکسو با رشد تصاعدی ناپایدار جمعیت مواجه بوده و از سویی همپای این رشد، اقدامات موثری، متناسب با آن برای مواجهه با زلزله انجام نشده است. ضمن آنکه ما در سالهای اخیر با پدیده ای به نام کم آبی و فرونشست زمین در تهران مواجهیم که در تحریک زلزله پذیری تهران نقش موثری را دارد. به عبارت ساده تر در برخی موارد وضعیت آمادگی پایتخت در برابر زلزله، حتی کمتر از ۳۰ سال قبل است!
برزخ سه روزه تهرانیها!
«آرمان امروز» آمادگی پایتخت در برابر زلزله را بررسی می کند:
آرمان امروز: حمید رضا خالدی: زلزله چالش امروز و دیروز تهران نیست بلکه عمری دارد به سابقه چند قرن بطوریکه گفته می شود حدود هر ۱۷۰ سال یکبار یک زلزله شدید در پایتخت رخ می دهد. برهمین اساس بسیاری از کارشناسان در چند سال گذشته بارها اعلام کرده اند که باید منتظر زلزله شدیدی در تهران باشیم . اما مهمتر از زلزله میزان آمادگی ما در برابر زلزله است. اینکه اگر زلزله شدیدی رخ دهد متولیان و مسئولان چقدر برای رویارویی با این پدیده آماده هستند؟
از دیروز تا امروز
پیروز حناچی، شهردار سابق پایتخت گفته بود که «اگر زلزله بالای ۷ ریشتر در بدترین شرایط یعنی زمانیکه مردم در خانههایشان خوابیدهاند فعال شود، پیشبینی شده در این زلزله ۴۰۰ هزار نفر کشته میشوند.»
اما حالا علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران اعلام کرده که «برآوردهایی از میزان تلفات احتمالی وجود دارد اما محرمانه است.»
علی نصیری با ذکر اینکه نگرانی اصلی من عدم هماهنگی میان دستگاههای مسئول و بخشینگریها است، اینکه دستگاههای مسئول همه میخواهند رئیس باشند می گوید: واقعیت این است که توزیع ما منظم نیست، دستگاهها هماهنگ نیستند و هرکسی برای خودش عمل میکند، هرچند از قبل بهتر شدهایم اما عملکرد دستگاههای ما مانند تسبیحی است که نخ آن پاره شده است، مانند یک گروه ارکست بدون رهبر هردستگاه دنبال کار خودش است، بهنفع سلامت مردم باید از بتپرستی سازمانی خارج شویم و به نفع مردم همافزایی داشته باشیم، با هم کار کنیم نه اینکه بخواهیم خودمان قهرمان شویم.»
او با طرح پرسشهای متوالی درباره هماهنگی دستگاهها گفته است؛ «چرا باید در مراسم عید غدیرِ ۱۰ کیلومتری سه تا ستاد همزمان تشکیل شود؟ مگر ما قانون نداریم؟
چرا برای هر موضوعی وزارت کشور باید ستاد تشکیل دهد؟ مگر ما ستاد مدیریت بحران نداریم؟، چرا برای تجمعهای انبوه از ظرفیت ستاد بحران استفاده نمیکنیم؟ وقتی قانون داریم چرا آن را دور میزنیم، چرا دستگاهها به وظایف خودشان در قانون مدیریت بحران عمل نمیکنند؟
چرا آموزش و پرورش به روی خودش نمیآورد که دو واحد درسی بهنام آمادگی در برابر حوادث و سوانح باید داشته باشد؟ چرا وزات علوم توجه نمیکند؟ چرا همه نادیده میگیرند؟ فقط وزارت بهداشت این کار را انجام داده است.»
آمادگی تهران
با تمام این تفاصیل همچنان یک سوال باقی است. اینکه بالاخره تهران چقدر برای مواجهه با زلزله احتمالی آماده است، سوالی که نصیری در پاسخ به آن میگوید: «مطالعه جدیدی برای سنجش میزان آمادگی تهران در برابر زلزله انجام نشده که بشود دقیق گفت، ولیکن مسلماً این آمادگی بالا نیست. با این وجود اوضاع ما از قبل بهتر شده اما با وظعیت مطلوب فاصله داریم.»
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران درباره این آمادگی توضیح میدهد: «آمادگی در برابر زلزله چند مورد را دربر میگیرد، یکی از آنها وجود سامانه هشدار سریع است، در دو سال گذشته یک پیشرفت ۱۰۰ درصدی دراینباره داشتیم، از ۵۰ شتابنگار پیشبینی شده برای تهران چهار شتابنگار اول را ژاپنیها نصب کردند و ۲۲ شتابنگار بعدی در طول ادوار شهرداری نصب شد، ۲۴ شتابنگار باقیمانده هم در این دو سال اخیر نصب شد. در صورت تکمیل این پروژه شتابنگارها میتوانند موج اولیه زلزله که خرابی ایجاد نمیکند را حدود ۱۰ ثانیه تا نهایت ۳۰ ثانیه زودتر به ما اطلاع دهد.»
از مخزن آب اضطراری تا امدادرسانی هوایی
اما چرا با وجود اقدامات صورت گرفته در سالهای گذشته باز هم آمادگی تهران در برابر زلزله پایین است؟ نصیری در این زمینه گفته است: «گام بعدی که باید انجام بدهیم طرح جامع مدیریت بحران تهران است، سه برنامه شامل برنامه پیشگیری کاهش خطر، برنامه آمادگی و پاسخ، و برنامه بازسازی و بازتوانی درحال نوشته شدن است، این برنامهها وظایف همه دستگاهها را در شرایط زلزله مشخص میکند، البته این به آن معنا نیست که تا امروز برنامهای وجود نداشته است، بلکه به معنای بهروز رسانی برنامهها است.»
او ادامه میدهد: «استانداردی وجود دارد که براساس آن یک انسان در شبانه روز به ۳ لیتر آب نیاز دارد، با همین استاندارد سالها قبل از شورای شهر مجوز گرفتیم که برای تامین مخازن آب اضطراری از هر قبض آبی که شهروندان پرداخت میکنند هزار تومان بیشتر دریافت شود، مخازن ۱۰۰ متر مکعبی فولادی که در مناطق تهران نصب میشوند، مجموع این مخازن ۳۷۴ عدد باید بشود، روزی که من مسئولیت قبول کردم ۲۷ مخزن داشتیم ولی الان ۱۰۴ مخزن داریم.»
او میگوید: «۱۰۷ پایگاه بحران در شهر وجود دارد، نیمی از این پایگاهها در اختیار سازمان ورزش بود طوریکه حتی خود ما را هم راه نمیدادند، در این دوره مدیریت شهری کار انتقال مالکیت انجام شد، ۵۲ پایگاهی که بهطور کامل در اختیار سازمان ورزش بود، بدون اینکه ورزش بانوان تعطیل شود انتقال مالکیت آنها انجام شد، آقایان میتوانند در بیرون ورزش کنند اما چون بانوان بیشتر از سالنها استفاده میکنند تلاش شد این انتقال مالکیت به ورزش آنها آسیبی وارد نکند، فقط طبقات بالای این پایگاهها را تجهیز میکنیم آما بخش توپی چند منظوره آن در اختیار ورزش است.»
علی نصیری اما به پدیده دیگری هم اشاره می کند که شاید بیشتر عمق فاجعه را نشان می دهد. وی میگوید: نگرانی من این است که آموزشهای مردم اندک است، مردم باید بدانند سه روز اول (بعد از وقوع زلزله) بهعهده آنها است، از روز چهارم به بعد است که دولتها در صحنه حوادث ورود میکنند، مردم سه روز اول خودشان باید به داد خودشان برسند.
بیدفاع تر از ۳۰سال قبل
مهدی زارع رئیس مرکز پیشبینی زلزله در پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله درباره زلزله در گفت و گو با «آرمان امروز» ضمن تایید سخنان مدیر ستاد مقابله با بحران تهران می گوید: واقعا چرا فکر می کنیم وضعیت باید بهتر از این باشد؟ البته طی سالهای گذشته ستاد بحران تهران شاید یکی از جاهایی باشد که در آن بیشترین و بهترین کارهای تخصصی انجام شده است ولی این اقدامات در برابر رشد انفجاری پایتخت ناچیز بوده است.
وی با ذکر مثالی در این زمینه می گوید: مثلا جمعیت تهران در سه دهه گذشته چند میلیون بود ولی امروز به حدود ۹ تا ۱۰ میلیون در شبها رسیده است. از سویی بارگذاری ساختمان ها و معابر در سالهای گذشته به شدت تغییر کرده و افزایش یافته است به طوریکه مثلا جمعیت اطراف گسل تهران در ۳۰ سال قبل حدود ۷۰۰-۸۰۰ هزار نفر بود ولی این جمعیت امروز به لطف مجوزهای بی رویه ای که شهرداری صادر کرده به حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر رسیده است! همین وضعیت در بسیاری از مناطق تهران تکرار شده است مثل مناطق ۴ و ۵. به خاطر همین ساخت و سازهای بی رویه، بسیاری از معابری که طی دو – سه دهه اخیر محل تردد بودند و می توانست در مواقع بحران، محل رفت و آمد و امداد رسانی باشد عملا بسته شده یا بسیار پرترافیک شده اند. وی ادامه می دهد: از سویی بعد از زلزله بم بندهای مهمی برای تجهیز شهرهای کشور برای مواجهه با زلزله و بالایای طبیعی در برنامه های توسعه چهارم و پنجم گنجانده شد ول بخش اعظمی از این وظایف عملا مسکوت ماند و اجرایی نشد! بنابراین ما در مورد تهران با شهری مواجه هستیم که از یکسو با رشد تصاعدی ناپایدار جمعیت مواجه بوده و از سویی همپای این رشد، اقدامات موثری، متناسب با آن برای مواجهه با زلزله انجام نشده است. ضمن آنکه ما در سالهای اخیر با پدیده ای به نام کم آبی و فرونشست زمین در تهران مواجهیم که در تحریک زلزله پذیری تهران نقش موثری را دارد. به عبارت ساده تر در برخی موارد وضعیت آمادگی پایتخت در برابر زلزله، حتی کمتر از ۳۰ سال قبل است! این واقعیتی است که نمی توان آن را انکار کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰