نامه بی نظیرامام صادق (ع) به عبدالله نجاشی استانداراهواز !

آرمان شرق-گروه سیاست:مبادا لغزش مؤمنین را پیگیری کنی !..! که خدا نیز با تو چنین خواهد کرد. کمترین مرحله کفر این است که انسان کلامی را از برادر مؤمنش بشنود و آن را به خاطر نگه دارد تا روزی او را رسوا کند» !!!

نامه بی نظیرامام صادق (ع) به عبدالله نجاشی استانداراهواز !

عبدالله نجاشی از پیروان امام صادق علیه السلام بوده است. او در عصر خلافت عباسی، به استانداری اهواز منصوب شد. عبدالله در نامه ای از امام صادق(ع) رهنمون می خواهد ومی نویسد: «من به ولایت اهواز رسیدم و از آقا و مولای خود می خواهم حد و حدود مرا مشخص فرماید تا بدانم من با چه عملی به خدا نزدیک شوم و چگونه بیت المال را خرج کنم و به چه کسی اعتماد نمایم و چه کسی را اهل سرّ خود قرار دهم…».
امام صادق(ع)در پاسخ به
این نامه نیز بعد از دعا در حق عبدالله می فرمایند:
« خبر والی شدن تو بر اهواز مرا هم خوشحال کرد… و هم ناراحت ، علت خوشحالی این است که شاید خداوند به وسیله تو به پیروان اهل بیت ع عزت دهد و ضعف آنان را بر طرف نماید
و اما ناراحتی ام به این دلیل است که مبادا نسبت به دوستان ما لغزشی مرتکب شوی که باعث شود بوی بهشت به مشامت نرسد!
بدان که رهایی تو در حفظ خون مؤمنین و دست برداشتن از آزار آنان و رفق و مدارا با مردم است و همچنین در تأنی و معاشرت، نیکو و نرمی بدون ضعف؛ و با صلابت ومحکم بودن بدون خشونت.
مواظب باش سخن چینان ( ” دو به هم زنان “) خود را به تو نچسبانند که در این صورت خدا بر تو غضب خواهد نمود و آبرویت را خواهد برد!
انسان اگر ایمان به خدا و آخرت داشته باشد، نگاهش به مقام و موقعیت نیست به ویژه در حکومت اسلامی صرفا نگاه به یک موقعیت خطیری است که مایه آزمایش بسیار سختی برای او خواهد بود و با وجود چنین ایمان و عقلی، ‌انسان باید از پست و مقام فراری باشد… نه این که برای بدست آوردن آن رقابت کند یا خدای نکرده برای رسیدن به آن مرتکب حرام شود! !

در امور و کارها تنها به کسی اعتماد کن که او را آزموده باشی و دارای بینش باشد؛ یاران خود را خوب تشخیص بده و همه را بیازمای!
مبادا درهمی را در راه غیر خدا خرج کنی و مثلا به شاعران متملق یا دلقکان بدهی، جوایز و هدایای تو باید به کارمندان و زحمتکشان داده شود.
مبادا چیزی از طلا و نقره برای خود بیاندوزی!
هیچ گاه سیر کردن شکم های گرسنه که آتش غضب خدا را خاموش می کند کوچک مشمار !
چرا که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: ایمان ندارد کسی که شب سیر بخوابد در حالی که همسایه او گرسنه باشد!
بگذار از پستی دنیا به تو خبردهم:
وقتی حسین بن علی علیه السلام به سمت کوفه روان شد ابن عباس او را به خدا قسم داد که مرو! که کشته می شوی !
حسین بن علی علیه السلام فرمود: من خود، جایگاه کشته شدنم را بهتر از تو می دانم و جز فراق دنیا از آن برایم چیزی نمانده! ای ابن عباس آیا می خواهی داستان امیرالمومنین علیه السلام و دنیا را برای تو بازگو کنم؟
گفت: بله، به جانم قسم که دوست دارم بشنوم .
فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام به من فرمود:

روزی در هنگامی که فدک تحت اختیار فاطمه علیهاالسلام بود به همراه بیلی در قسمتی از آن مشغول کار بودم که ناگهان زنی بسیار زیبا در مقابلم آشکار شد که جمالش دلربا بود… آن زن به من گفت : آیا می خواهی با من ازدواج نمایی تا از این بیل راحت شوی و تمام گنج های زمین را به رویت بگشایم ؟
به او گفتم: تو کیستی؟
گفت: من دنیا هستم.
به او گفتم که برو و شوی دیگری طلب کن، تو در شأن من نیستی و با بیل خود مشغول به کار شدم و اشعاری را زیر لب زمزمه نمودم…

امیرالمؤمنین علیه السلام از دنیا خارج شد در حالی که حق هیچ بنده ای بر گردن او نبود و سایر ائمه علیهم السلام نیز این چنین بودند .
[ ای نجاشی!] مواظب باش مؤمنی را نترسانی !
به فریاد مؤمنین برس!
چرا که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:
کسی که به فریاد مؤمنی برسد خداوند در قیامت به فریاد او خواهد رسید . کسی که یک حاجت برادر مؤمن خود را برآورده کند، خداوند نیازهای بسیاری از او را برآورده خواهد کرد. کسی که مؤمنی را لباس بپوشاند یا سیر کند یا او را بر مرکب خود سوار نماید

یا وسایل ازدواج او را فراهم نماید، خداوند به او از لباس ها، غذاها، مرکب ها و همسران بهشتی می دهد.
کسی که برادر مؤمنش را به خاطر خدا زیارت کند زیارت کننده ی خدا خواهد بود .
مبادا لغزش مؤمنین را پیگیری کنی !..! که خدا نیز با تو چنین خواهد کرد. کمترین مرحله کفر این است که انسان کلامی را از برادر مؤمنش بشنود و آن را به خاطر نگه دارد تا روزی او را رسوا کند» !!!

منابع:
شهید ثانی در کتاب “کشف الربیه” تحت عنوان « الحدیث العاشر»
وسائل الشیعه – آل البیت، الشیخ الحر العاملی ، جلد : ۱۷ صفحه : ۲