تاریخ انتشار : دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 - 12:04
کد خبر : 151891

صبر استراتژیک برای توافق؛ایران و آمریکا چه اهدافی را دنبال می کنند؟

صبر استراتژیک برای توافق؛ایران و آمریکا چه اهدافی را دنبال می کنند؟

آرمان شرق-گروه بین الملل: احتمالا دولت بایدن معتقد است اتخاذ استراتژی ای دیگر تاثیرات غیرمنتظره ای خواهد داشت و منجر به یک تغییر پایدار در ایران خواهد شد. شاید به همین دلیل است که حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، بایدن و دستیارانش همچنان به پیگیری چشم انداز بزرگتر خود یعنی یکپارچگی منطقه ای برای خاورمیانه ادامه می دهند.

صبر استراتژیک برای توافق؛ایران و آمریکا چه اهدافی را دنبال می کنند؟

آرمان امروز-سرویس دیپلماسی: در این روزهای حساس در عرصه بین الملل، بسیاری از صاحب نظران بر این باور هستند که اگر بایدن بخواهد به هرج و مرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید زیرا بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال  گسترش اقدامات خود در خارج از مرزهای این کشور هستند. تهران توانسته مشکلات داخلی را مهار کند و آن گونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشک های بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.

در همین راستا در طول دوران ریاست جمهوری بایدن، هدف اصلی دستیاران وی حل این پازل بدون گذاشتن آن بر روی میز رئیس جمهور بوده است. یک مقام آمریکایی که آشنا به سیاست خاورمیانه واشنگتن است، گفت: «استراتژی آمریکا پایین نگه داشتن سطح تنش در تمام زمینه ها از جمله هسته ای، منطقه و موضوعات دیگر بوده است. اکنون مدتی است که رویکرد دولت این است.» مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلاف نظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده می کنند. من از بسیاری از سیاست گذاران شنیده ام که آنها از نام گذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحث هایی انتزاعی هستند که اغلب به چالش های فوری و مهم سیاست خارجی نمی پردازند. من به این نتیجه رسیده ام که اگر هدف نهایی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژی ای برای آن موضوع نخواهید داشت. بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند “مهار”، “تنش زدایی”، “بازدارندگی” و “مدیریت ریسک” استفاده می کنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیک های مختلف است نه یک استراتژی مشخص. او معتقد است ایران یک مشکل است اما به نظر نمی رسد که برنامه ای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.

در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت می خواست مشکل برنامه هسته ای رو به گسترش ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن به کارگیری تلفیقی از تحریم ها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هسته ای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران می گویند  توافق هسته ای به اندازه کافی خوب نبود و برخی می پرسند استراتژی واقعی اوباما درباره آن چه بود؟ برخی او را به تلاش برای از سرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کرده اند.

تردیدی نیست که اوباما امیدوار بود توافق هسته ای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.  دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هسته ای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت.

هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد نه حل مشکل. تکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریم های سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی.

واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدف گیری نه چندان قاطعانه احیای توافق برجام و یک استراتژی غیر ایده آل برای دستیابی به این هدف پا به کاخ سفید گذاشت.

او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانه تر و بلندمدت تر مذاکره نماید. دولت او چنان دیر هنگام به پای میز مذاکره برگشت که  تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت دیگر در تهران به دلیل درخواست های طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.

از وقتی که تلاش ها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزی های کوچک که می توانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید.

علی اصغر زرگر در این رابطه می گوید: احتمالا دولت بایدن معتقد است اتخاذ استراتژی ای دیگر تاثیرات غیرمنتظره ای خواهد داشت و منجر به یک تغییر پایدار در ایران خواهد شد. شاید به همین دلیل است که حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، بایدن و دستیارانش همچنان به پیگیری چشم انداز بزرگتر خود یعنی یکپارچگی منطقه ای برای خاورمیانه ادامه می دهند.

وی افزود:  این استراتژی واقعی دولت بایدن در خاورمیانه است. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولت های عربی از طریق ترتیبات اقتصادی، امنیتی، دیپلماتیک و سایر ترتیبات است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.