تاریخ انتشار : یکشنبه 8 تیر 1399 - 16:27
کد خبر : 58016

به بهانه نامه موسوی خوئینی ها

به بهانه نامه موسوی خوئینی ها

به بهانه نامه موسوی خوئینی ها “انتقاد” را ارج بگذاریم برای یک جامعه تحول خواه و بالنده، “انتقاد“ می تواند موتور محرکه و عامل دگرگونی و تعالی باشد، در حالی که در یک جامعه منفعل، بسته و محافظه کار، معمولاً خودستایی و تأیید امور و صحه گذاشتن بر آنچه می گذرد و رضایت  از وضع

به بهانه نامه موسوی خوئینی ها

“انتقاد” را ارج بگذاریم

برای یک جامعه تحول خواه و بالنده، انتقاد می تواند موتور محرکه و عامل دگرگونی و تعالی باشد، در حالی که در یک جامعه منفعل، بسته و محافظه کار، معمولاً خودستایی و تأیید امور و صحه گذاشتن بر آنچه می گذرد و رضایت  از وضع موجود، به عنوان یک ارزش در برابر انتقاد ، قد علم می کند.

کارل پوپر یکی از فیلسوفان بزرگ قرن بیستم در کتاب جامعه باز، انتقاد را از لوازم عقلانیت، سنجشگری مستمر جامعه و ضامن داوری مردم و روشنفکران و کمک به شناخت و برچیدن بدی ها و شرها و حذف خطاها می داند، در واقع او، جامعه نقدپذیر را جامعه یادگیرنده ای می داند که با رویکرد حذف انتقادی خطاها و لغزش ها، راه اصلاح را باز می گذارد.

از دیدگاه پوپر انتقاد جان دموکراسی است و می توان از دو نوع انتقاد حرف زد؛ یکی  انتقاد دوستانه یا دموکراتیک دیگری انتقاد  توتالیتری.

بی تردید در جامعه تحول خواه، حمایت از انتقاد و تساهل در برابر آن، تدریجاً راه شناخت خطاها را باز می گذارد و با اصلاح آنها، جامعه در مسیر تعالی قرار می گیرد، لذا منتقد از حمایت دموکراتیک برخوردار می شود.

بیانات اخیر رهبر انقلاب اسلامی درخصوص تحول نیز متضمن بازبودن راه نقد و ارائه راه حل های جدید است، زیرا در صورت مسدود بودن درهای نقد، و ترس از نقد و بیان نارسایی هایی که در ۴۰ سال اخیر به دلیل برخی ناکارآمدی ها، روی هم تلنبار شده و بار اضافی را بر دوش نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده اند، نمی توانیم گام دوم انقلاب را بر پایه روشن بینی برداریم. و لذا نقد گام اول انقلاب، بسیار ضروری و لازمه عقلانیت و سنجشگری است.

براین اساس، صرفنظر از محتوای نقد حجت الاسلام والمسلمین موسوی خوئینی ها، و اینکه خود ایشان در برهه ای، مسئولیت هایی را داشته است و باید پاسخگو باشد,نباید آن را مورد هجمه و حمله غیرمنصفانه قرار داد، چرا که کسی نمی تواند در دلسوزی ایشان برای نظام و انقلاب اسلامی، تردید کند. و اینکه بعضی ها به بهانه اینکه نقدهای ایشان را امریکا و اروپا نیز مطرح می کنند، پس دیکته آنان است آن ها را رد می کنند، نمی توان پذیرفت، چرا که طبیعی است که بدخواهان ما، ایرادهای ما را می بینند و برجسته می کنند و این دلیل نمی شود که دلسوزان انقلاب و نظام نیز آن ها را نادیده بگیرند، زیرا، در این صورت، واقعیت های تلخ پشت ابر نمی مانند و در قالب شرها بروز می یابند.

همه ما می دانیم که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، دستاوردهای بسیار ارزشمندی را کسب کرده است، لیکن امروز زمان بازگشت به آرمان های انقلاب و تکمیل و احیای آن هاست، آرمان هایی مثل آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی که هر کدام می تواند مملو از بسیاری از ارزش ها باشد، برای مثال گرچه در زمینه تحقق عدالت در عرصه های مختلف، تلاش ارزشمندی صورت گرفته است، لیکن با نقطۀ تحقق عدالت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… فاصله بسیاری داریم و باید با خود انتقادی و بازاندیشی در آرمان ها و دستاوردها، کاستی ها را مشخص کرده و برای جبران آنها تلاش مضاعفی را بکار گیریم و فراموش نکنیم قرار بود مدلی والاتر، پیشرفته تر، کم ایرادتر، انسانی تر و اخلاقی تری را ارائه کنیم، بی تردید گام نخست این فرآیند سنجشگری، انتقاد است و لذا، باید انتقاد را ارج نهیم و منتقد را گرامی داریم.

هوشمند سفیدی جامعه شناس سیاسی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.