نه؛ پول کافی نبود!

دنیای اقتصاد : آمار و ارقامی که این اواخر از سپاهان به جا مانده، اساسا قابل باور نیست. طلایی‌پوشان طی ۱۳ بازی اخیر خود تنها ۳ بار طعم برد را چشیده‌اند، در ۲ مسابقه به تساوی دست یافته‌اند و ۸ بار باخته‌اند. تیمی که این تعداد از مسابقاتش را می‌بازد، حتی شایسته یدک کشیدن عنوان «مدعی» هم نیست، اما این اتفاق برای یکی از کهکشانی‌ترین تیم‌های تاریخ لیگ برتر رخ داده که حتما دلایل متنوع و متعددی دارد.

با تساوی بدون گل برابر نساجی، سپاهان عملا از کورس قهرمانی در لیگ بیست‌وسوم خارج شد و حالا همه امید این تیم به فتح جام حذفی معطوف شده است؛ هدفی که حتی اگر محقق شود، باز تناسبی با هزینه‌های هنگفت و نیز آمال و آرزوهای ابتدای فصل سپاهان نخواهد داشت. آنها تیمی بسته بودند که انتظار داشتند بهترین نتایج تاریخ را بگیرد، اما در عمل اتفاقی کاملا متفاوت رخ داد.

تابلویی که زود جمع شد

در مورد تیم بسیار پرستاره‌ای که سپاهان در این فصل بسته، خیلی حرف زده شده است. حتی مرور کردن اسامی این همه بازیکن هم نویسنده و خواننده را خسته می‌کند؛ از پیام نیازمند و محمد دانشگر و سیاوش یزدانی و امید نورافکن و رامین رضاییان و میلاد زکی‌پور در فاز دفاعی تا امثال فرشاد احمدزاده و کاوه رضایی و رضا شکاری و رضا اسدی و شهریار مغانلو در فاز هجومی. تازه اسم کلی خارجی ریز و درشت را هم به این سیاهه بیفزایید، به اضافه یک کادرفنی گران‌قیمت فرنگی. طبیعتا انتظارها از این تیم بسیار بالا بود، نه فقط بیرون از باشگاه که حتی داخل مجموعه هم همه انتظار داشتند سپاهان این فصل طلایی‌ترین نتایج ممکن را به دست بیاورد. این توقع چنان بود که ابتدای فصل مدیران سپاهان تابلویی در ورزشگاه نقش جهان نصب کردند که نشان می‌داد کسب ۷۰ امتیاز را هدف گرفته‌اند، هرچند آن تابلو خیلی زود برچیده شد. امروز سپاهان از ۲۲ بازی صاحب ۳۹ امتیاز شده و اگر هر ۸ بازی باقی‌مانده را هم با پیروزی پشت سر بگذارد، نهایتا ۶۳ امتیازی خواهد شد. این عملکرد تفاوت فاحشی با هدف‌گذاری ابتدایی دارد و اصلا نیازی به ورود منتقدان نیست.

همه‌چیز تقصیر عوامل بیرونی است؟

ابتدای فصل فدراسیون فوتبال قانون غیرکارشناسی سقف بودجه را برای باشگاه‌های لیگ برتری تصویب کرد که ده‌ها نقد علیه آن در رسانه‌های مستقل نوشته شده است. سپاهان اما مثل برخی دیگر از تیم‌ها به این مقررات پایبند نماند و به شیوه‌های مختلف آن را دور زد تا بتواند تیمی تا این حد پرستاره و گران‌قیمت ببندد. گاهی که رقم قرارداد برخی بازیکنان این تیم به رسانه‌ها درز می‌کرد، دود از سر هواداران فوتبال بلند می‌شد. این تخطی سپاهان باعث شد فدراسیون فوتبال رو به مجازات سپاهان بیاورد و ۴ امتیاز از این تیم کسر کند، هرچند در ادامه این امتیازات برگشت و فقط برای یک بازی شاهد محرومیت چند ستاره طلایی‌پوشان بودیم، اما آن هم رفع شد و رفت. تا یک جایی مجموعه سپاهان تمایل داشت گناه ناکامی را گردن همین اتفاقات بیندازد، اما یک جا به بعد مشخص شد بدون تاثیر موقت آن جرایم هم وضع تیم خوب نیست و باید اشکالات را پذیرفت.

وفاداری؛ حلقه گمشده؟

شاید این ادعا در دنیای مدرن امروز کمی آماتور به نظر برسد، اما تصور می‌کنیم چیزی که این چند سال در سپاهان کم بوده، احساس وفاداری بازیکنان به تیم است. باشگاه توانسته ستاره‌های زیادی را با دستمزدهای نجومی گرد هم بیاورد، اما خیلی از آنها دل در گرو تیم‌های دیگر دارند و حتی این مساله را پنهان هم نمی‌کنند. این وضعیت را مقایسه کنید با سپاهان موفق دهه گذشته که ستاره‌هایی مثل محرم نویدکیا، احسان حاج‌صفی، هادی عقیلی، محمود کریمی سیبکی و… را در اختیار داشت؛ بازیکنانی که غیر از توانایی فنی، از صمیم قلب سپاهان را دوست داشتند و آن نتایج درخشان را رقم زدند. به نظر می‌رسد همین وفاداری حلقه گمشده سپاهان در عصر جدید است. همه‌چیز را با «پول» نمی‌شود ساخت.