تاریخ انتشار : پنجشنبه 11 خرداد 1402 - 11:59
کد خبر : 131136

خلاء «توسعه سیاسی» در برنامه هفتم توسعه

خلاء «توسعه سیاسی» در برنامه هفتم توسعه

آرمان شرق-گروه سیاست:بسیاری از تحلیل‌گران و کارشناسان عرصه سیاسی و اجتماعی معتقدند که جای خالی «توسعه سیاسی» در برنامه‌ها توسعه ایران باعث شده تا نتوانیم به شکوفایی و اهداف تعیین شده برسم. توسعه سیاسی این اجازه را به جامعه مدنی می‌دهد که بتواند در چارچوب قانون با تکیه بر اصول دموکراسی «احزاب»، «مطبوعات»، «انتخابات» و … به‌عنوان مطالبه‌گر و البته بازیگری نقش اول در حکمرانی، تحرک داشته باشد.

خلاء «توسعه سیاسی» در برنامه هفتم توسعه

برنامه هفتم توسعه

آرمان امروز ، گروه سیاسی: برنامه‌های توسعه همواره دستخوش انتقادها و نا‌کارآمدی‌ها بوده است. آمار نشان می‌دهد برنامه‌های توسعه در ایران تنها توانسته‌اند به موفقیت ۳۰ درصدی برسند. این نشان دهنده آن اساس که این برنامه‌ها، چالش‌های بسیاری دارد و در کلیات نیاز به بازبینی جدی مشاهد می‌شود.برنامه‌های توسعه عموما تکراری هستند و کاملا نقش دولت‌ها را در آن پررنگ است و خبری از نقش تعیین کننده شهروندان نیست که این موضوع مهمترین چالش محسوب می‌شود. بسیاری از تحلیل‌گران و کارشناسان عرصه سیاسی و اجتماعی معتقدند که جای خالی «توسعه سیاسی» در برنامه‌ها توسعه ایران باعث شده تا نتوانیم به شکوفایی و اهداف تعیین شده برسم. توسعه سیاسی این اجازه را به جامعه مدنی می‌دهد که بتواند در چارچوب قانون با تکیه بر اصول دموکراسی «احزاب»، «مطبوعات»، «انتخابات» و … به‌عنوان مطالبه‌گر و البته بازیگری نقش اول در حکمرانی، تحرک داشته باشد. در ادامه که عدم توسعه سیاسی در برنامه‌های توسعه چه چالش‌هایی را برای جامعه ایران به وجود می‌آورد با صاحب‌نظران گفت‌وگو انجام داده‌ایم. مطهرنیا در این بحث، توسعه سیاسی را لازمهِ پیشرفت و رسیدن به اهداف دموکراسی می‌داند. بخشایش هم می‌گوید که اگر توسعه سیاسی وجود نداشته باشد معترض داخلی جذب گروه‌های برانداز و تجزیه‌طلب خارجی خواهد شد.

همواره توسعه سیاسی مغفول مانده است

«مهدی مطهرنیا»، استاد علوم سیاسی و تحلیلگر مسایل حوزه سیاست داخلی در پاسخ به این سوال که اهمیت «توسعه سیاسی» برای توسعه یک جامعه چیست و به چه علت هیچ‌گاه در «برنامه‌های توسعه» به این مهم توجه نشده است، به خبرنگار «آرمان امروز» می‌گوید: «توجه داشته باشید که توسعه معنای همه جانبه دارد و اینکه برنامه‌های توسعه تنها بر اساس «توسعه اقتصادی» نوشته شود و نگاهی به «توسعه سیاسی»، «فرهنگی»، «اجتماعی» و … نشود نتیجه‌ای در بر ندارد. توسعه در جغرافیایی مانند خاورمیانه با آنچه در کشورهای توسعه یافته غربی و شرقی مشاهده می‌کنیم کاملا متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته به واسطه رشد و ارتقای توسعه اقتصادی، گسترش آزادی‌های سیاسی را با آن منطبق می‌کنند ولی در کشورهایی مانند ایران با وارونگی روبه‌رو هستیم. چرا که توسعه اقتصادی تابع دیدگاه‌های سیاسی است. در این وضعیت منابع قدرت در اختیار دولت‌ها قرار دارد و تحرکات اجتماعی و کنشگری فعالان مدنی، اقتصادی، علمی و … اهمیتی برای حکم‌ران ندارد. در کشورهای حوزه خلیج فارس به‌دلیل اینکه اقتصاد دولت‌ها بر اساس «منابع نفتی»، «رانت»، «قبیله‌گرایی» و … برنامه‌ریزی می‌شود همواره توسعه سیاسی مغفول مانده است. دولت‌ها در این وضعیت هنوز به این باور نرسیده‌اند که توسعه اقتصادی، مگر با گسترش دایره توسعه سیاسی امکان‌پذیر نخواهد بود. اقتصادی که در آن اثری از رانت و … نباشد و چرخش نخبگان در آن جریان داشته باشد به شکوفایی خواهد رسید. در وضعیت چرخش نخبگان مشاهده خواهیم کرد که شهروندان از هر گروه و دسته‌ای باشند با تحرکات «حزبی»، «سندیکایی» و … درصد مشارکت در عرصه‌های مختلف جامعه را افزایش خواهند داد. با این تعریف باید بگوییم که دولت‌ها در جغرافیای خاورمیانه در صورتی می‌توانند توسعه یافته محسوب شوند که توسعه سیاسی را در دستور کار قرار دهند. در شرایطی که توجهی به توسعه سیاسی نباشد نه صدای معترضان به گوش خواهد رسید و نه شرایط برای مشارکت بالا در حکمرانی به چشم می‌آید.»

مطهرنیا در پاسخ به سوال دیگری در مورد اینکه خلاء توسعه سیاسی در برنامه‌‎های توسعه چه آسیبی به جامعه خواهد زد، ادامه می‌دهد: «اگر چه برنامه‌های توسعه به نام مردم و توسعه کشور ارائه می‌شود ولی نقش شهروندان در آن دیده نمی‌شود. اینکه مردم در کجای این طرح‌ها و برنامه‌ها حضور دارند مورد سوال است. این نشان می‌دهد که دولت‌ها در مسیر حکمرانی و مدیرت کشور اهمیتی به مشارکت مردم نمی‌دهد و تنها مراسمی را در قالب انتخابات برگزار می‌کنند تا تنها پوستهِ دموکراسی خود را در جوامع جهانی حفظ کنند. هنگامی که مشاهده می‌کنیم حکم‌ران برای حضور نامزدها و البته شهروندان در انتخابات محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند و شهروندان را در مسیری قرار می‌دهد که خودش ترسیم می‌کند، راهی به توسعه نخواهد داشت. اینکه که یک جامعه با شعار توسعه همواره در محدودیت اعتراض کند، در محدودیت انتخاب کند، در دامنه محدود اقتصادی زندگی کند و … نشان می‌دهد که ما نه در مسیر توسعه قرار داریم و نه با سرفصل‌های دموکراسی آشنا هستیم.»

 

باتوسعه سیاسی سلیقهای رفتار میشود

«احمد بخشایش»، نماینده ادورا مجلس شورای اسلامی و تحلیلگر مسایل سیاست داخلی در پاسخ به این سوال که چرا دولت‌ها باید در برنامه‌های توسعه خود جایگاهی برای «توسعه سیاسی» در نظر بگیرند و اینکه اصولا توسعه سیاسی در برنامه‌های حکمرانی ایران چه معنایی دارد، به خبرنگار «آرمان امروز» می‌‎گوید: «دولت‌های مختلف در ایران همواره با اولویت‌ها و برنامه‌های متفاوتی که بر اساس دیدگاه‌شان دارند، برنامه توسعه را ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال در دولت «مرحوم رفسنجانی» تمرکز را بر بازسازی بعد از جنگ گذاشته بودند که همین باعث شده تا جامعه با محدودیتِ فعالیت‌های سیاسی روبه‌‎رو شود. هنگامی که «سیدمحمد خاتمی» توانست با شعار آزادی‌های اجتماعی به پاستور برود بعد از آن مشاهده کردیم که «توسعه سیاسی» با اهمیت دادن به «احزاب»، «روزنامه‌ها»، «جامعه مدنی»  و … در دستور کار قرار گرفت که البته باتوجه به موفقیت‌ها، دچار محدودیت‌هایی هم شد. در ادامه با روی کار آمدن «دولت احمدی‌نژاد» تاکید بر رفع دغدغه‌های رفاهی بود و برنامه‌های مانند دادن یارانه نقدی، ساخت مسکن و … مورد توجه قرار گرفت. پس از آن «دولت روحانی» با تاکید بر بهبود روابط بین‌الملل روی کار آمد و موفقیت خود را در ارتباط با غرب و بهبود روابط با شرق می‌دانست، که البته موفق هم نبود. حالا نوبت به دولت رییسی رسیده است که نگاهی به توسعه سیاسی ندارد. با این مقدمه خواستم بگویم که متاسفانه با «توسعه سیاسی» که باید جزو اولویت‌ها باشد به صورت سلیقه‌ای برخورد می‌شود.» این سیاستمدار با اشاره به عدم توازن در نهادهای حکمرانی ادامه می‌دهد: «حکمرانی خوب و دولت خوب هنگاهی در کنار هم می‌توانند جامعه را در مسیر توسعه قرار دهند که با یکدیگر هماهنگ باشند. ما باید به این موضوع فکر کنیم که چه باید بکنیم که حاکمیت با مشارکت شهروندان فعال‌تر شود. در سیستم حکمرانی کنونی دو نوع نهاد داریم که یکی انتصابی است و دیگر انتخابی این دو دسته همواره با هم در تعارض بودند و این تعارض را در دولت‌های خاتمی و روحانی مشاهده می‌کنیم شاید این تعارض‌ها برای شهروندان عادی قابل لمس نباشد ولی اهالی عرصه سیاسی به خوبی وضعیت را لمس می‌کنند. ما یک کشور شرقی محسوب می‌شویم که هنوز نوع و شیوه اعتراض را نمی‌دانیم، تعریف واضحی از آزادی‌های اجتماعی نداریم، در خصوص موضوعات اجتماعی با انفعال عمل می‌کنیم و … اینها همه نشان از خلاء توسعه سیاسی دارد. به این نکته توجه کنید که دولت رییسی اکنون توسعه سیاسی را در دستور کار قرار نداده است و نبود این مهم باعث می‌شود که فرد معترض که می‌خواهد شکل اپوزیسیون به خود بگیرد در داخل محتوایی پیدا ‌نمی‌کند و به‌ناچار جذب اپوزیسیون‌های خارجی می‌شود و رفته رفته بدون آنکه بداند یا بخواهد در دسته براندازان یا تجزیه‌طلب‌ها حاضر می‌شود.»

بخشایش در همین مورد و با اشاره به اهمیت توسعه سیاسی در کشورهایی مانند ایران اضافه می‌کند: «کشورهایی که بتوانند به رشد سیاسی برسند و فعالان مدنی نوع و شیوه اعتراض و البته حد مطالبه‌گری را بدانند ولی به مرز براندازی نزدیک نشوند، می‌توانند در هر عرصه‌ای که می‌خواهند توسعه پیدا کنند. چرا که در این وضعیت با چرخش نخبگان روبه‌رو خواهیم شد. در وضعیت چرخش نخبگان مشاهده خواهیم کرد که در وضعیت رقابتی با حضور همه طیف‌های فکری، افراد مفید وارد حکمرانی خواهند شد. در این شرایط آستانه تحمل جامعه در برابر چالش‌هایی مانند تحریم و … افزایش پیدا می‌کند چون رد پای خود را در حاکمیت می‌تواند  ببیند.»

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.