شمـا دروغ می‌گویید!

دنیای اقتصاد : سالیان سال است که یک جمله کلیشه‌ای بر زبان اهالی ریز و درشت فوتبال ایران جاری می‌شود؛ اینکه «هواداران» سرمایه‌های اصلی فوتبال هستند و هر اتفاقی که رخ می‌دهد باید برای آنها باشد. طبیعتا همه جای جهان همین‌طور است و بدون نگاه و احساسات گرم هواداران، فوتبال سرد و بی‌روح دنبال خواهد شد. در این صورت نه‌تنها از این چرخه عظیم مالی در آن خبری نخواهد بود، بلکه شهرت و محبوبیت ورزشکاران هم از بین خواهد رفت. درست به همین خاطر است که در اغلب نقاط دنیا شاهد تکریم عملی هواداران است. همین چندی پیش بود که باشگاه منچسترسیتی در جشن قهرمانی خود از یکی از هواداران سالمندش به‌طور ویژه تقدیر کرد؛ اتفاقی که ده‌ها و صدها نمونه از آن در سراسر جهان رخ داده و امری رایج و بدیهی به شمار می‌آید.

داستان ما اما انگار در این زمینه هم با همه جای جهان فرق دارد. اینجا شاید تعارفات شفاهی حتی از بقیه نقاط دنیا بیشتر هم باشد، اما وقتی پای عمل وسط می‌آید، موضوع سر و شکل دیگری می‌گیرد. حالا چرا یاد این داستان افتادیم؟ ساده است، به خاطر تراژدی بزرگی که از سوی عیسی آل‌کثیر، مهاجم پیشین پرسپولیس در قبال یکی از هواداران این تیم رقم خورده. داستان این است که عیسی پس از پایان دربی صدم پایتخت که در آن تنها گل بازی را به ثمر رساند، پیراهنش را وسط جمعیت انداخت و این لباس نصیب یکی از هواداران شمالی تیم شد. او خوشحال و راضی پیراهن را با خودش به خانه برد و در موردش در فضای مجازی پست و استوری گذاشت. هوادار خرسند، پای مطالبش اسم عیسی آل‌کثیر را هم تگ کرد که همین مساله باعث شد مهاجم سرخ‌ها او را پیدا کند و برایش پیغام بگذارد. عیسی شماره تلفن این هوادار را گرفت و از او خواست به تهران سفر کند تا ضمن حضور در تمرین، پیراهن مربوطه را امضا بزند. هوادار بی‌نوا به تهران آمد و سر تمرین رفت، اما عیسی او را پشت درهای بسته نگه داشت و پس از پایان تمرین، آن پیراهن خاص را از او گرفت. آل‌کثیر به جای آن لباس، یک پیراهن تمرین عادی را امضا کرد و به هوادار پرسپولیس داد؛ آنچه با اعتراض طرف مقابل مواجه شد، اما فایده نداشت. بنا بر اظهارات این هوادار، از آن پس آل‌کثیر دیگر جواب او را نداده و این موضوع باعث شده او با انتشار فیلم و مصاحبه با یک روزنامه سراسری، دست به افشاگری بزند.

این نخستین بار نیست که چنین برخوردهایی با هواداران در فوتبال ایران انجام می‌گیرد. ۱۲ سال پیش هم باشگاه پرسپولیس تصمیم گرفت با اهداف خیریه، پیراهنی را که ایمون زاید با آن در دربی تهران هت‌تریک کرده بود به مزایده بگذارد. یک هوادار، آن زمان با پرداخت ۱۴ میلیون تومان این مزایده را برد، اما در نهایت با تطبیق پیراهن و تصاویر بازی روشن شد این لباس، آن لباس نیست! وضع آن یکی قطب فوتبال ایران در زمینه تعامل با هواداران هم اگر بدتر از پرسپولیس نباشد، بهتر نیست. هنوز دو هفته هم از ضرب و شتم برخی تماشاگران استقلال روی سکوهای کمپ مرحوم حجازی نمی‌گذرد. در دنیایی که بزرگ‌ترین باشگاه‌ها گاهی کلی هزینه می‌کنند تا دل فقط یک هوادار را شاد کنند، در ایران شاهد چنین برخوردهایی هستیم. بنابراین به ما حق بدهید که گمان کنیم بیشتر حرف‌های‌تان در مورد اینکه هواداران سرمایه‌های اصلی ورزش کشور هستند «دروغ» است.