تاریخ انتشار : شنبه 15 مهر 1402 - 6:46
کد خبر : 140285

مخمصه قفقاز ؛ تغییر موازنه موازنه قوا به زیان ایران و روسیه

مخمصه قفقاز ؛ تغییر موازنه موازنه قوا به زیان ایران و روسیه

آرمان شرق-گروه بین الملل:سخت اشتباه است که تحولات پرپیامد قفقاز جنوبی را تنها در بازگشت  قره باغ به آذربایجان خلاصه کرد، بلکه این مهم به شکلی محقق شده که در حال دگرگونی موازنه قوا در این منطقه به نفع مثلث جدید ترکیه، اسرائیل و آمریکا (غرب و ناتو) و به زیان دو بازیگر سنتی ایران و روسیه است.

مخمصه قفقاز ؛ تغییر موازنه موازنه قوا به زیان ایران و روسیه

آرمان امروز-سرویس دیپلماسی: شرایط در قفقاز جنوبی در این روزها به قدری پیچیده شده است که شاید حتی دولت های خودمختار در دهه های گذشته نیز تصور چنین شرایطی را برای آینده خود نداشتند.

شرایط پیچیده ای که عملا برای تمام طرف ها تبدیل به یک مخمصه شده است. مخمصه ای که برای خروج از آن شاید مسیری طولانی در پیش باشد.

صابر گل عنبری، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل در این رابطه می‌گوید: قفقاز جنوبی تحولات ژئوپلیتیک بسیار سترگ و پرپیامدی را تجربه می‌کند که می‌رود جغرافیای سیاسی این منطقه را دستخوش تغییرات بنیادینی کند.

هدف عمده علی‌اف پس از رسیدن به قدرت (۲۰۰۳) جبران شکست سختی بود که پدرش در دهه نود میلادی در قره باغ از ارمنستان متحمل شد. آنچه بیشتر علی‌اف را وسوسه کرد، برآمدن ترکیهِ اردوغان بود که رویکرد نوعثمانی‌گری مذهبی و ناسیونالیستی در سیاست خارجی با هدف احیای نفوذ ترکیه در حوزه عربی اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا و توام با آن گسترش نفوذ در در قفقاز و آسیای مرکزی را در پیش گرفت.

از نظر علی‌اف همراهی ترکیه به تنهایی کافی نبود، بلکه با درک الزامات مداخله تل آویو در پرونده‌های منطقه‌ای برای غربی‌ها و آن هم با هدف کنترل پیامدهای جهانی راه اندازی جنگ در قفقاز جنوبی و بالا بردن توان نظامی خود، مناسبات با اسرائیل را در این دو دهه کاملا عمق بخشید. تل آویو نیز با وجود روابطش با ارمنستان، کلید نفوذ در قفقاز جنوبی در مرزهای ایران را کمک به آذربایجان می‌دانست.

در سایه چنین تحولات نرم مستمری در ژئوپلیتیک قفقاز طی دو دهه اخیر که با نوعی اغماض روسی معطوف به تلاش برای جذب ترکیه و نقش‌آفرینی راکد ایران همراه بود، آذربایجان سه سال پیش فرصت را برای آغاز جنگ بازپس گیری قره باغ مناسب دید که طی آن بخشی از أن را پس گرفت و در آتش بسی با میانجیگری روسیه نیز، ایروان مجبور به عقب نشینی از مناطق دیگری شد.

همین جنگ و نتایج آن تحولات مهمی را در ژئوپلیتیک منطقه کلید زد که اخیرا با عملیات چند روزه آذربایجان و فروپاشی حکومت آرتساخ وارد مرحله دیگری شد

سخت اشتباه است که تحولات پرپیامد قفقاز جنوبی را تنها در بازگشت  قره باغ به آذربایجان خلاصه کرد، بلکه این مهم به شکلی محقق شده که در حال دگرگونی موازنه قوا در این منطقه به نفع مثلث جدید ترکیه، اسرائیل و آمریکا (غرب و ناتو) و به زیان دو بازیگر سنتی ایران و روسیه است.

بخشی از تحولات کنونی در این منطقه برآمد محاسبات اشتباه مسکو است که در نتیجه آن تن به نوعی تبانی علیه ارمنستانی داد که با آن پیمان دفاعی داشت. گویا پوتین تصور می‌کرد که ایروان انتخابی جز روسیه ندارد و از این رو، با اهداف خاصی مغازله و امتیازدهی به باکو و آنکارا را گسترش داد. البته نوعی بی‌اعتمادی میان پوتین و پاشینیان نیز بی‌تاثیر نبود که آن هم معطوف به نوعی گرایش پاشینیان به غرب از ۲۰۱۸ بود که محاسبات اشتباه روسیه و تنها گذاشتن ایروان در سه سال اخیر، آن را تعمیق کرد؛ تا جایی که مسکوقفقا ناخواسته پای ناتو را به قفقاز جنوبی باز کرد که در رزمایش اخیر آمریکا و ارمنستان نمود داشت.

همچنین، پیوستن اخیر ایروان به دیوان لاهه که پوتین را تحت تعقیب قرار داده، نزدیکی به غرب و دوری از روسیه را وارد مرحله تازه‌ای کرد. این خود، نشان از پس رفت نفوذ روسیه در قفقاز دارد و زمینه را برای حضور ناتو مساعدتر می‌کند.

این اتفاق در آسیای میانه نیز به شکلی دیگر در حال وقوع است و نشست اخیر صدر اعظم آلمان با رهبران پنج کشور  قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان و بیانیه مشترک آن‌ها درباره لزوم رعایت تحریم‌های جهانی علیه روسیه خود موید این مدعاست.

نزدیکی ارمنستان به غرب و کشاندن پای آمریکا و ناتو به قفقاز برونداد نوعی نومیدی ایروان از ایران هم هست که شکل سیاست‌ورزی راکد آن در این چند دهه در این منطقه نه خوشایند باکو بود و نه ایروان و در نتیجه هر دو ناراضی بودند.

امروز هم وضع به گونه‌ای است که ایران از یک سو با متغیر اسرائیلی در آذربایجان مواجه است که تمام عزم خود را برای فروکاست موقعیت ایران در قفقاز به کار می‌بندد و از دیگر سو با متغیر آمریکایی و ناتو در ارمنستان روبرو که هر چند اولویت آن‌ها مقابله با نفوذ روسیه است، اما تضعیف موقعیت ژپوپلیتیکی ایران نیز در دستور کار است.

برخی ناظران، ورود آمریکا به مناقشه قفقاز را در قالب هم پوشانی منافع با ایران می‌بینند، اما این نگاه چندان عمیق به نظر نمی‌رسد. پیشگیری از ایجاد کریدور زنگزور که اولویت راهبردی تهران است، جایگاه چندانی در سیاست تعریف شده آمریکا در قفقاز ندارد.

حتی بعید نیست که آمریکا در آینده با هدف همراه کردن آذربایجان با راهبرد منطقه‌ای خود و در نتیجه لابی‌گری اسرائیل در جهت اقناع ارمنستان به احداث این دالان زمینی حرکت کند.

به هر حال، فعلا منتفع نخست تحولات قفقاز رقیب سنتی ایران در منطقه یعنی ترکیه است که به جد به دنبال اتصال به آسیای میانه از طریق ایجاد کریدور زنگزور است. با توجه به انعطاف ‌پذیری بالای سیاست خارجی ترکیه، هیچ بعید نیست که آنکارا با نزدیک شدن به ایروان، هم بخواهد آن را به احداث این کریدور قانع کند و هم مناقشه تاریخی ارمنی ترکی را به نوعی حل و فصل کند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.