تاریخ انتشار : شنبه 20 فروردین 1401 - 6:51
کد خبر : 98003

عطالله مهاجرانی :چرا تک‌ساحتی شده‌ایم؟

عطالله مهاجرانی :چرا تک‌ساحتی شده‌ایم؟

آرمان شرق-گروه سیاست:واقعیت این است که ما کم و بیش تک‌ساحتی شده‌ایم.سیاست خود را در همه ساحت‌ها و عرصه‌ها تحمیل کرده است.هر امر ساده و هر اتفاق که در هر جای جهان می‌افتد.همانند جرایم یا جنایت‌ها،به سرعت تفسیر سیاسی پیدا می‌کند و مثل گوی آتشین در میدان اذهان می‌گردد،انسان‌ها را به خود مشغول می‌کند و ناگاه می‌بینند که عجب! امروز هفتم ماه رمضان است و:«وه که تو بی‌خبر از غلغل چندین جرسی» شبیه کاریکاتور شده‌ایم که گاه کاریکاتوریست‌ها یک عضو را آنچنان در تصویر برجسته می‌کنند که دیگر اعضا به چشم نمی‌آید.

آرمان شرق-گروه سیاست:واقعیت این است که ما کم و بیش تک‌ساحتی شده‌ایم. سیاست خود را در همه ساحت‌ها و عرصه‌ها تحمیل کرده است. هر امر ساده و هر اتفاق که در هر جای جهان می‌افتد. همانند جرایم یا جنایت‌ها، به سرعت تفسیر سیاسی پیدا می‌کند و مثل گوی آتشین در میدان اذهان می‌گردد، انسان‌ها را به خود مشغول می‌کند و ناگاه می‌بینند که عجب! امروز هفتم ماه رمضان است و: «وه که تو بی‌خبر از غلغل چندین جرسی» شبیه کاریکاتور شده‌ایم که گاه کاریکاتوریست‌ها یک عضو را آنچنان در تصویر برجسته و بزرگ می‌کنند که دیگر اعضا به چشم نمی‌آید.

عطالله مهاجرانی :چرا تک‌ساحتی شده‌ایم؟

امروز روز هفتم ماه مبارک رمضان است. تا چشم به هم بزنیم، ماه خداوند و ماه رحمت و مغفرت و برکت تمام شده است و:

قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجلت که ازین حاصل ایام برد
واقعیت این است که ما کم و بیش تک‌ساحتی شده‌ایم. سیاست خود را در همه ساحت‌ها و عرصه‌ها تحمیل کرده است. هر امر ساده و هر اتفاق که در هر جای جهان می‌افتد. همانند جرایم یا جنایت‌ها، به سرعت تفسیر سیاسی پیدا می‌کند و مثل گوی آتشین در میدان اذهان می‌گردد، انسان‌ها را به خود مشغول می‌کند و ناگاه می‌بینند که عجب! امروز هفتم ماه رمضان است و: «وه که تو بی‌خبر از غلغل چندین جرسی» شبیه کاریکاتور شده‌ایم که گاه کاریکاتوریست‌ها یک عضو را آنچنان در تصویر برجسته و بزرگ می‌کنند که دیگر اعضا به چشم نمی‌آید.
ماه مبارک رمضان، ماهی است که انسان می‌تواند به خود بیندیشد و نه تنها سال گذشته، بلکه عمر سپری‌شده را بازبینی کند. ببیند و بیندیشد اگر این ماه رمضان آخرین ماه رمضان عمر او بود؟ اگر شب‌های قدر این ماه، آخرین شب‌های قدر عمر انسان بود، در دست او چه چیزی مانده است؟ به نظرم مهم‌ترین و والاترین میراث ماه رمضان، معرفت نسبت به قرآن مجید است. اساسا معرفت همان گوهر وجود انسان و امری حقیقی است، به تعبیر حافظ:
گوهر معرفت آموز که با خود ببری
که نصیب دگران است نصاب زر و سیم
گوهر معرفت، در واقع همان هویت و ارزش حقیقی انسان است. بیداری و معرفت موجب می‌شود که انسان خود را بشناسد. خود و شیوه رفتن و راه و مقصد را گم نکند. ارزش و اعتبار حقیقی خوش را براند که شناسه ارزش حقیقی او گوهر معرفت نسبت به خداوند متعال و خویشتن است. این دو شناخت، به مثابه دو روی یک سکه‌اند، به تعبیر قرآن مجید: «همانند آنان نباشید که خداوند را فراموش کردند، خداوند، آنان را دچار خودفراموشی کرد!» (سوره حشر/۱۹)  خداوند متعال به سلیمان نبی پیامبر با شکوه و جلال گفت، هر چه از من تمنا کنی به تو عنایت می‌کنم…

سلیمان گفت: «خداوندا به من حکمت و معرفت عطا کن!» (کتاب مقدس، کتاب دوم تواریخ و باب اول، آیه ۱۰ تا ۱۴)
ماه مبارک رمضان، به تناسب فضا و زمان و روزه‌داری و عبادات و شب‌های مبارک قدر، فرصت نیکویی برای کسب معرفت است. هنگامی می‌توان از کسب معرفت و حکمت سخن گفت که روزه‌داری و نماز خواندن و زمزمه دعا‌ها و شب زنده‌داری شب‌های احیا برای‌مان تبدیل به عادت نشده باشد یا بتوانیم از قفس عادت رها شویم.
قران مجید را که تلاوت می‌کنیم، درباره نسبت بین واژه‌ها و آیات و سوره‌ها و کلیت قرآن مجید بیندیشیم. همان‌طور درباره موضوعات. تفکر و تدبر و ترتیل درباره آیات قرآنی، از جمله معیارهای شناخت است. قرآن دریایی بی‌انتهاست. تلاوت متفکرانه و متدبرانه همراه با سرنهادن در برابر قرآن به تعبیر جلال‌الدین محمد بلخی:
پیش قرآن گشت قرآنی و پست
تا که عین روح او قرآن شدست
در شناخت قرآن مجید و کسب گوهر معرفت، می‌بایست خود را به امواج آیات قرآن مجید بسپریم. ببینیم قرآن که خود بیان و روشنگر است، چگونه روشنگری می‌کند. روایات و احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت او، ستاره‌های راهنمایند. علامه طباطبایی سروده است:
من خسی بی ‌سر و پایم که به سیل افتادم
او که می‌رفت مرا هم به دل دریا برد
همان تفسیر را از بُعد دیگر صدرالمتالهین شیرازی در تفسیر سوره حمد و فهم حقایق و معارف الهی دارد. می‌گوید، ما می‌بایست توانایی اندیشه و ظرفیت دانش خود را بسنجیم که کجای این بحر بی‌منتهای معانی قرار گرفته‌ایم. با تکیه بر وهم نمی‌توان گوهر معرفت را شکار کرد. مثل عنکبوتی که در گوشه خانه تار می‌تند و منتظر بماند تا سیمرغ در شبکه تار او بیفتد!/اعتماد-سید عطالله مهاجرانی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.