انتخاب میان اقتصاد و آزادی؟
ارمان شرق- افزایش سطح تحصیلات و مشارکت زنان در بازار کار یک نشانهی مهم توسعهی انسانی است؛ این رخدادها عملاً باعث افزایش آزادی زنان و قدرت چانهزنیشان در داخل ساختار خانواده و همچنین افزایش آگاهیشان از حقوق خود میشود. این اتفاق مسلماً در تغییر نابرابریهای جنسیتی هم مؤثر واقع میشود.
بحث بر سر این که باید اولویتی میان مطالبههای اقتصادی و کسب حقوق و آزادیها وجود داشته باشد یا نه، سالهاست در ایران وجود داشته است؛ این روزها نیز پای این دوگانه به گفتوگوها باز شده؛ پس از مناظره دوم نامزدهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کاربری در توییتر نوشته بود «مشکل امروز زن ایرانی آزادی است یا اقتصاد؟» و دکتر نجفی، اقتصاددان، به این سوال این چنین پاسخ داده بود که ««توسعه یعنی آزادی» از آمارتیا سن یکی از کتابهای پایه توسعه به حساب میآید؛ اتفاقا به نابرابریهای جنسیتی هم پرداخته». اما این کتاب چگونه به آن پرسش پاسخ میدهد؟ به این بهانه معرفی کوتاهی از این کتاب ارائه میکنیم.
آمارتیا سن (Amartya Sen) که در سال ۱۹۹۸ نوبل اقتصاد را به خاطر فعالیتهایش در زمینهی اقتصاد رفاه برده است، فیلسوف و اقتصاددانی هندی است که کتاب «توسعه یعنی (به مثابه) آزادی» (Development as Freedom) یک اثر مشهور اوست. او در این کتاب کوشیده تفسیری همهجانبه از مفهوم توسعه ارائه دهد و در فصول گوناگون کتاب، تفسیر و ایدهی خود را برای حوزههای گوناگون اجتماعی و اقتصادی مطرح کند و عمق ببخشد.
ارائهی تعریف مشخصی از توسعه همواره چالشی بوده است؛ برخی آن را افزایش درآمد کل مردمان یک کشور میدانند و برخی بهبود شاخصهایی از رفاه. آمارتیا سن میگوید توسعه در واقع گسترش توانمندیهای افراد جهت تصمیمگیری و افزایش وسعت انتخابهایشان است. برداشت نگارنده از اندیشهی آمارتیا سن را میتوان در یک آزمایش ذهنی بیان کرد: فرض کنید این حالت خیالیِ حدّی ممکن باشد که درآمد مردم یک کشور دوبرابر شود اما آنها حق انتخاب خود برای این که چگونه از درآمدشان بهره ببرند، برای این که دولتی که مالیات از آنها میستاند چه سیاستهایی داشته باشد و برای این که چه چیز را بیان کنند و چه چیز را ناگفته بگذارند، از دست بدهند. آیا میتوان ادعا کرد وضعیت زندگی این مردم لزوماً توسعه و بهبودی را پشت سر گذاشته است؟
کتاب در حوزه آزادی و حقوق زنان نیز مباحث گوناگونی را مطرح کرده است. مثلاً از دید کتاب افزایش سطح تحصیلات و مشارکت زنان در بازار کار یک نشانهی مهم توسعهی انسانی است؛ این رخدادها عملاً باعث افزایش آزادی زنان و قدرت چانهزنیشان در داخل ساختار خانواده و همچنین افزایش آگاهیشان از حقوق خود میشود. این اتفاق مسلماً در تغییر نابرابریهای جنسیتی هم مؤثر واقع میشود. همچنین کتاب مثال میزند که در برخی ایالتهای هند، این نوع توسعهی انسانی باعث شد زنان هزینهفرصتهای زندگی خود را بهتر بشناسند و تصمیمگیری خانوارها برای تعداد فرزندان تغییر معناداری کرد. به طوری که این ایالتهای توسعهیافته توانستند رشد سرسامآور جمعیت را بدون اعمال زور دولتی کنترل کنند. حال آن که چین برای کنترل رشد جمعیت خود به انواع ابزارهای سلبکنندهی آزادی دست زد؛ خانوارها فقط مجاز به داشتن یک فرزند بودند و به خاطر ترجیح جنسیتی پسر در چین، جنینهای دختر بیشتر سقط شدند.
در مجموع اگر بخواهیم از پشت عینک آمارتیا سن به انتخاب میان آزادی و اقتصاد بنگریم، این انتخاب را بیمعنی خواهیم یافت؛ چرا که هم هدف توسعهی اقتصادی افزایش آزادیها و توانمندیهای انتخاب انسانهاست و هم آزادی (چه در عرصهی اقتصادی و چه سیاسی و اجتماعی) عامل بسیار مهم بهبود وضعیت اقتصاد است. اگر به مبحث توسعه علاقهمند باشید، احتمالاً این کتاب دید جامع و نویی به شما میدهد؛ مثالها و مصادیق متعدد آن هم به درک نظر نویسنده کمک میکند و هم نکات آموزندهی جالبی دارد.
منبع:بورسان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰