روز نامه آرمان امروز در یادداشتی به قلم علیرضا تقوی نیا نوشت: اشتباهات پی در پی عربستان سعودی در یمن پایانی ندارد و در این روزها که اوضاع یمن نیز تا حدودی آرام تر است، باز هم ادامه دارد.
این روزها نیروهای وابسته به امارات در حال سرکوب مواضع حزب اصلاح در استان مهم شبوه در جنوب یمن هستند در حالی که سعودی ها چشم های خود را بر این درگیری ها و شکست های متحد خود بسته اند.
استان شبوه ذخایر سرشار نفتی در اختیار دارد که تولیدات آن از طریق بندر مکلا صادر می شود و به همین دلیل نیروهای العمالقه وابسته به امارات به دنبال یکسره کردن سیطره خود بر این منطقه هستند.
در پی اتفاقات اخیر، سران حزب اصلاح که همان اخوان المسلمین یمن هستند به شدت از دولت سعودی سرخورده و ناراحت گشته اند و بین آن ها به اصطلاح شکرآب شده است . دولت نجات ملی یمن وابسته به انصارالله نیز سعی دارد از این فرصت نهایت استفاده را ببرد و پیشنهاداتی سخاوتمندانه به حزب اصلاح داده است تا با حاکمان فعلی صنعا بیعت کند و به انصارالله بپیوندد .‌
در صورتی که این اتفاق رخ دهد ، انصارالله که هنوز در دروازه های مارب حضور دارد می تواند بدون درگیری این شهر و ایضا تمام استان تعز را به کنترل خود درآورد و توازن قدرت در یمن را به طور کامل در اختیار خود گیرد.
البته هنوز حزب اصلاح به پیشنهادات دولت نجات ملی یمن پاسخی نداده است اما اگر جوابش منفی باشد، نیروهای العمالقه تلفات بیشتری از آنان خواهند گرفت و موضع این حزب بیش از پیش در صفحه شطرنج یمن تضعیف می شود.
چشم پوشی عربستان بر تحرکات امارات متحده عربی در یمن مشخصابزرگ ترین ضربه را به آن دسته از نیروهایی واردمی کند که مورد حمایت عربستان است و از سوی دیگر سبب می شود تا افراد بی گناه بیشتری توسط نیروهای وابسته به امارات جان خود را از دست دهد.
در چالش اخیر با لبنان نیز عربستان قصد داشت با همراهی جهان عرب تحریم دیپلماتیک همه‌جانبه علیه دولت میقاتی را کلید بزند تا شکست‌های اخیر خود در مأرب را بپوشاند ولی حتی کشورهای مؤثر شورای همکاری خلیج فارس همچون عمان و قطر نیز با او همراه نشدند.
در واقع، تصور بن‌ سلمان این بود که بی‌شک آمریکا و فرانسه با تحریم دیپلماتیک لبنان همراهی خواهند کرد اما نه تنها این اتفاق رخ نداد بلکه ایالات متحده و کشورهای غربی بر ادامه کار میقاتی تأکید ورزیدند. فیر ریاض هم هنگامی که قصد داشت لبنان را ترک کند تنها از سوی سمیر جعجع مورد تکریم قرار گرفت که تنزل جایگاه این پادشاهی در عروس خاورمیانه را به وضوح نمایان می‌کند. در حالی که روزگاری نخست ‌وزیر لبنان بدون هماهنگی با ریاض انتخاب نمی ‌شد.
در مجموع، برآیند تحولات نشان می‌دهد محمد بن‌سلمان با اشتباه‌های مکرر خود، عربستان را به یک قدرت کوچک که توان تعقیب منافع و تغییر واقعیات به سود خود حتی در مرزهایش را ندارد، تبدیل کرده است و احتمالا دیر نخواهد بود که این شکست‌های متعدد داخلی و خارجی به طور جدی گریبانش را بگیرد.
این اتفاقات در حالی رخ می دهد که عربستان از درون نیز با مشکلات سیاسیدست به گریبان است و محمد بن سلمان رقیبی جدی اما در تبعید دارد که شاید هر لحظه از سوی برخی قدرت ها، جایگزین محمد بن سلمان شود.
در سال‌های اخیر بر اثر راهبردهای غلط و درک ناصحیح حاکمان این پادشاهی از دنیای جدید و توازن قدرت در دنیا، این کشور از جایگاه یک قطب تأثیرگذار مذهبی، سیاسی و اقتصادی به سطح یک کشور تحت خطر حمله از سوی یمن تنزل یافته است.
نمونه این تخفیف جایگاه نیز در بحران قطر دیده شد که از ۱۳ شرط بن‌سلمان برای رفع محاصره همسایه کوچک و ثروتمند شرقی، هیچ‌کدام اجرایی نشد اما با گذر زمان سعودی مجبور به کوتاه آمدن شد و به نوعی اشتباه خود را پذیرفت تا روابط را از سر گیرد. در بحران یمن نیز این کشور با ائتلافی پر سر و صدا با حضور ۶ کشور، جنگ علیه انصارالله را آغاز کرد اما با سپری شدن بیش از ۸۰ ماه از آغاز حمله، مخالفان سعودی در یمن دست بالا را در معادلات دارند و هر لحظه ممکن است که سایر نقاط در اختیار وابستگان به عربستان را نیز به کنترل خود درآورند.
اتفاقی که بی شک بر جایگاه عربستان در منطقه و جهان تاثیر منفی خواهد گذاشت.