گروسی می‌تواند هموار‌کننده توافق موقت باشد

 به‌نظر شما دلیل انجام سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس به ایران در این مقطع زمانی چیست و چقدر به مساله نیاز متقابل ایران و غرب به توافقی بین تهران و آژانس مربوط می‌شود؟

این سفر از چند منظر برای آمریکا و اروپا به‌ویژه آمریکا اهمیت دارد؛ زیرا بعد از کاهش دسترسی‌‌‌های آژانس به برنامه هسته‌‌‌ای ایران، اطلاعات و دانش آنها از برنامه هسته‌‌‌ای ایران کمتر شده و در گزارش پادمانی چند روز قبل آژانس نیز به این مساله اشاره شده است. این مساله خیلی مهم است زیرا یکی از ارکان مهم سیاستگذاری هسته‌‌‌ای، آشنایی و آگاهی نسبت به ابعاد و دامنه هسته‌‌‌ای ایران است. بنابراین آمریکا برای اینکه بداند در این دو سال برنامه هسته‌‌‌ای ایران چه ابعادی داشته است، به این سفر نیاز داشت.

نکته دوم اینکه در آستانه جلسه فصلی شورای حکام که روز دوشنبه آغاز می‌شود، اروپایی‌‌‌ها اصرار داشتند و دارند قطعنامه‌‌‌ای را به شورای حکام ارائه دهند. این در حالی است که در جلسه قبلی شورای حکام نیز قطعنامه‌‌‌ای علیه ایران صادر شد و اگر این بار هم بخواهد قطعنامه‌‌‌ای صادر شود احتمالا شامل بندهای اجرایی نیز خواهد بود از جمله‌ بندی که زمینه را برای اجرای مکانیزم ماشه فراهم کند.

بنابراین آمریکا و اروپا می‌‌‌خواهند ببینند که آیا در آستانه جلسه فصلی شورا در مارس ۲۰۲۳ باید چنین تصمیمی را اتخاذ کنند یا خیر؟ تصمیمی که تا حد قابل‌توجهی به گزارش پادمانی آژانس و گزارش شخص رافائل گروسی از این سفر بستگی دارد. از سوی دیگر چون ایران به دنبال این است که به نوعی توافق با غرب برسد و برای احیای برجام اعلام آمادگی کرده است، بنابراین این سفر، نتایج آن و توافق با آژانس می‌تواند هموار‌کننده نوعی توافق باشد. البته من هنوز احیای توافق برجام را در آینده نزدیک در دسترس نمی‌‌‌بینم. آن چیزی که ممکن است در صورت گزارش مثبت رافائل گروسی اتفاق بیفتد یک نوع توافق موقت خواهد بود؛ هرچند شاید این توافق موقت نیز برای ایران در این مقطع زمانی که فشار آمریکا و اروپا به صورت همزمان ‌برکشور افزایش یافته، مهم باشد.

 توافق احتمالی میان ایران و آژانس بیشتر بر چه مسائلی متمرکز است؟ به عنوان مثال ممکن است این توافق روی بحث تعدد بازدیدها از سایت‌‌‌های فردو و نطنز متمرکز باشد یا بر مسائل جامع‌‌‌تری تاکید خواهد داشت؟

یکی از مسائلی که برای اروپا و آمریکا مهم است دسترسی بیشتر ایران به فعالیت‌‌‌های هسته‌‌‌ای ایران در سایت‌‌‌های مختلف در چارچوب توافق جامع پادمانی است که روز گذشته محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی اعلام کرد در این خصوص توافق انجام گرفته است.

اینجا یکسری نکات فنی وجود دارد مانند کد الحاقی ۱/ ۳ که بر اساس آن وقتی ایران می‌‌‌خواهد برخی فعالیت‌‌‌ها را انجام دهد، پیشاپیش باید به آژانس گزارش دهد. به عنوان مثال در خصوص ذرات ۸۴‌درصد یکی از مسائلی که آژانس مطرح می‌کند این است که ایران بر اساس کد الحاقی ۱/ ۳ باید این مساله را گزارش می‌‌‌داد اما ایران می‌‌‌گوید چون این را اجرا نمی‌‌‌کنیم موظف به گزارش دادن نبودیم. این مساله به توافق جامع پادمانی مربوط می‌شود. موضوع دیگری که برای اروپا و آمریکا خیلی اهمیت دارد مساله سایت‌‌‌هایی است که از یکی دو سال قبل به موضوع اختلافی ایران و آژانس تبدیل شده است مانند سایت‌‌‌های ورامین، آباده و یکی دو مکان دیگر که برای غرب بسیار مهم است. افزون بر اینها اگر این مسائل حل شود یا در مسیر حل شدن قرار بگیرد یا اگر ایران و آژانس تصمیم بر حل این مسائل بگیرند و توافق اجرایی شود، زمینه برای تفاهمی فراهم خواهد شد که آن تفاهم بیشتر به شکل توقف در برابر توقف خواهد بود.

یعنی ایران در همین نقطه‌‌‌ای که هست متوقف می‌شود و احتمالا آمریکا و اروپا نیز تعهد می‌دهند که فشارها و تحریم‌‌‌های بیشتری بر ایران اعمال نکنند.

بنابراین در این صورت یک فرصت تنفسی برای دو طرف پیش می‌‌‌آید تا فکر کنند و ببینند که مسیر بعدی چه خواهد بود.

 اگر توافقی بین ایران و آژانس حاصل شود، تاثیر آن بر نشست پیش‌‌‌ روی شورای حکام و روابط ایران و غرب چگونه خواهد بود؟

گزارش دیدار رافائل گروسی از تهران و گزارش پادمانی آژانس در اجلاس فصلی شورای حکام می‌توانند مانع صدور یک قطعنامه تند علیه ایران شوند تا در اجلاس بعدی که سه ماه بعد برگزار می‌شود، شرایط به همین صورت باقی بماند. اما اینکه توافق موقت انجام شود یا خیر، تا حدی به موضع گروسی و تاحدی نیز به موضع اروپا بستگی دارد. زیرا با توجه به اظهارات اخیر انریکه مورا، هماهنگ‌کننده مذاکرات احیای برجام و معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به نظر می‌رسد مساله هسته‌‌‌ای ایران برای بروکسل دیگر اولویت ندارد. بنابراین اگر اروپا و آمریکا با آژانس همراهی کنند ممکن است یک توافق موقت شکل بگیرد. هر چند در این رابطه باید محتاط بود. زیرا متاسفانه فضای موجود در آمریکا و اروپا علیه ایران تند شده و این فضا در حال شدت گرفتن است. مورا به صراحت گفته که ایران در یک توفان گرفتار شده است. این تحلیلی است که آمریکایی‌‌‌ها هم قبلا داشتند و ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا پیش‌تر مدعی شده بود که ایران در حال ضعیف‌‌‌تر شدن است.

بنابراین به نظر می‌رسد که هم آمریکا و هم اروپا به یک تحلیل مشترک رسیده‌‌‌اند و آن این است که ایران در شرایطی است که ضعیف‌‌‌تر شده و به توافق احتیاج دارد و طبیعتا می‌‌‌خواهند از این فضا به نفع خودشان استفاده کنند. به همین دلیل است که باید نسبت به استمرار توافق موقت قدری محتاط باشیم.

درواقع به نظر من اگر توافق موقتی هم صورت بگیرد شکننده خواهد بود و سه، چهار ماه دیگر دوباره شاهد تنش شدید بین ایران و آژانس و قرار گرفتن ایران در آستانه فعال شدن مکانیزم ماشه خواهیم بود؛ مگر آنکه تحول جدی اتفاق بیفتد و کل مسائلی که آژانس در پی آن است حل و فصل شود.

 گروسی گفته که از ایران CPF [چارچوب برنامه کشور] دریافت کرده‌‌‌ایم. این اقدام ایران هر چند بین کشورهایی که عضو ان‌‌‌پی‌‌‌تی هستند معمول است، اما در این زمان و شرایط چه مفهوم ضمنی می‌تواند داشته باشد؟

در خصوص معنای سیاسی این کار به صورت محتاطانه می‌توان گفت ایران به نوعی در حال تلاش برای شفاف‌‌‌سازی بیشتر برنامه‌‌‌های هسته‌‌‌ای‌‌‌ خود و اعلام آمادگی برای حل مسائل پادمانی است. اما تاکید می‌‌‌کنم که در خصوص نتایج این سفر باید با احتیاط سخن گفت؛ زیرا گروسی معمولا وقتی به وین بازمی‌گردد حرف‌‌‌های اصلی‌‌‌اش را آنجا بیان می‌کند. همچنین باید منتظر اجلاس شورای حکام باشیم و ببینیم که آیا در آن اجلاس، از این پیشنهاد ایران استقبال می‌شود یا خیر؟