چراغ سبز جدید آمریکا به ایران / توافق نفتی ایران و آمریکا
آرمان شرق-گروه بین الملل:از زمانی که ایران و آمریکا پیرامون تبادل زندانیان به توافق رسیدند، آمریکا نسبت به مسائل زیادی چشم پوشی می کند و به همین علت برخی کشورها مشتاق به همکاری با ایران شده اند.از سوی دیگر شرکت ملی نفت ایران اعلام کرده، حدود ۵۰ میلیارد دلار پروژه نفت و گاز در دست اجرا دارد و پروژههای بیشتری نیز به آن اضافه خواهد شد. بنابراین انتظار می رود که میلیاردها دلار از سوی عربستان برای این پروژهها تامین شود،
چراغ سبز جدید آمریکا به ایران / توافق نفتی ایران و آمریکا
آرمان امروز-سرویس دیپلماسی: در تازه ترین تحلیل ها در رابطه با چشم انداز روابط اقتصادی ایران و عربستان عنوان شده که آمریکا به نظر می رسد امتیازی هم سطح چین به عربستان داده تا دولت این کشور بتواند با ایران همکاری اقتصاد داشته باشد و دقیقا به همین علت است که مقامات سعودی به شکل های مختلف از همکاری اقتصادی با ایران استقبال کرده اند.
علی بیگدلی، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل در این رابطه می گوید: در گذشته این احتمال وجود داشت که اگر ایران و آمریکا به یک توافق محدود دست پیدا کنند، آمریکا نسبت به همکاری تجاری ایران و همسایگانش سخت گیری نکند.
وی افزود: بر همین اساس و از زمانی که ایران و آمریکا پیرامون تبادل زندانیان به توافق رسیدند، به نظر می رسد که آمریکا نسبت به مسائل زیادی چشم پوشی می کند و به همین علت برخی کشورها مشتاق به همکاری با ایران شده اند.
از سوی دیگر رسانه ها عنوان می کنند که شرکت ملی نفت ایران اعلام کرده، حدود ۵۰ میلیارد دلار پروژه نفت و گاز در دست اجرا دارد و پروژههای بیشتری نیز به آن اضافه خواهد شد. بنابراین انتظار می رود که میلیاردها دلار از سوی عربستان برای این پروژهها تامین شود، به علاوه این همکاری به جز صنعت نفت و گاز، قرار است در چند حوزه با منافع دوجانبه نیز گسترش یابد.
اما نکته مهم تر گزارش اویل پرایس است که تصریح این نکته است که چین، عربستان و ایران تصور می کنند که چنین پروژههایی در بخش پتروشیمی توجه آمریکا را چندان به خود جلب نخواهند کرد و امکان گسترش تدریجی همکاری های عربستان سعودی و ایران را فراهم می کند.
واقعیت این است که مساله تحریم های ایران و پایبندی به آن یکی از ملاحظات عربستان برای همکاری های اقتصادی با تهران است و طبیعتا سکوت آمریکا و نادیده انگاری آن همان طور که اخیرا در میزان فروش نفت ایران متجلی شده است، می تواند به معنای چراغ سبز برای تصمیم گیرندگان سعودی باشد.
مضاف بر این که همراهی چین در پروژه های اقتصادی مشترک همان طور که در بعد میانجیگری الگوی موفقی را برای ایران و عربستان برجسته ساخت، می تواند انگیزههای ریاض را برای مشارکت جدی تر فراهم کند.
بر همین اساس اگر همین فردا شنیدید اعلام شد، روابط عربستان و اسرائیل عادی شد، اصلا تعجب نکنید چون هیچ اتفاق تازه ای جز این که، یک رابطه عمیق و قدیمی علنی شده، رخ نداده است. همین علنی شدن روابط اما برای عربستان، با تهدیدهایی همراه خواهد بود و بزرگ ترین تهدید برای سعودیها نیز از سوی مردم همین کشور است.
در مورد روابط عربستان و آمریکا هم نمی گوییم این دو کشور با یکدیگر دچار اختلاف نمی شوند. میشوند؛ آنها دچار اختلافات جدی هم می شوند اما به نظر می رسد روابط این دو به گونه ای تنظیم شده که به این سادگی ها شکراب نمی شود. نحوه برکنار شدن «بن نایف» ولیعهد سابق عربستان و نشستن بنسلمان بر جای او را اگر مرور کنید، چگونگی و شکل این روابط، برایتان تا حدودی معلوم خواهد شد.
از سوی دیگر مذاکراتی که بین ایران و عربستان و همینطور انصارالله و عربستان در جریان است، مهم است زیرا به نظر می رسد که توافق و آشتی با عربستان- در صورت بر هم نخوردن آن- به معنای آشتی با کشورهای امارات، قطر، اردن، بحرین و…هم هست و کمترین دستاورد آن برای همه این کشورها و منطقه، صلح، بهبود شرایط اقتصادی و امنیتی، جلوگیری از هدر رفت توان و انرژی و هزینههایی که صرف تقابل طرفین با یکدیگر میشد، خواهد بود.عادیسازی رابطه سعودی با اسرائیل، به معنای هموار شدن راهِ عادی سازی حدود ۵۰ کشور عرب و اسلامی با اسرائیل خواهد بود و همین نکته است که این ماجرا را بی نهایت مهم می کند.
پس از به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عموم کشورهای اسلامی، سیاست مقابله با آن بسیار بیش از گذشته هزینهمند خواهد شد و فشارها به برخی گروهها به طور بی سابقه ای افزایش خواهد یافت.
اگر بخواهند از راه نظامی و تهدیدهای سخت افزاری مسیر عادیسازی رابطه عربستان را سد کنند، نه فقط روابط احیا شده با سعودی ها به مخاطره خواهد افتاد بلکه با خشم دیگر کشورهای اسلامی نیز رو به رو خواهد شد.
چنین ابتکاری مستلزم تجدیدنظر در سیاست خارجی مرسوم است اما این تجدیدنظر سبب ارتقاء بی سابقه موقعیت در منطقه و سطح جهان خواهد شد.
در واقع، تنها برخی کشورها در خاورمیانه از ابزارها و امکانات لازم برای کمک به تشکیل کشور مستقل فلسطینی برخوردار هستند. اگر در این برهه تاریخی از امکانات منطقه ای خود، در این جهت استفاده نکنند، سه اتفاق مهم خواهد افتاد.
نخست، عادیسازی رابطه سعودی و دیگر کشورهای عرب و اسلامی با اسرائیل، بدون دریافت هرگونه ضمانت واقعی برای تشکیل کشور فلسطینی. دوم، تشکیل جبهه متحد اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه علیه ایران پس از به سرانجام رسیدن روند عادیسازی. سوم، تضعیف فزاینده ابزارها و امکانات منطقه ای و از اثر افتادن آنها.
همه این اتفاقات را می توان با تجدیدنظر در سیاست خارجی خنثی کرد و معادله را بهطور کامل به نفع خود تغییر داد.
این معادلات آن چیزی است که دقیقا در ورای چشم پوشی آمریکا نسبت به تعامل ایران و عربستان قابل تصور است و باید مورد توجه تصمیمگیران قرار گیرد.
مزایای توافق نفتی ایران و آمریکا
شرق: ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با پیکربندیهای راهبردی متعدد جاری در خاورمیانه، موفق شدهاند کانال غیررسمی مذاکرات را با وجود موانع ایدئولوژیک باز نگه دارند. این امر در هفتههای اخیر منجر به آزادی زندانیان دوتابعیتی توسط جمهوری اسلامی ایران و آزادسازی بخشی از داراییهای ایران در کره جنوبی شده است. علاوه بر این، تهران اخبار مربوط به کندی احتمالی غنیسازی اورانیوم را نیز تکذیب نکرده است. بنابراین، با وجود تردید تحلیلگران به بازبینی مجدد برنامه جامع اقدام مشترک در ماههای آینده، تمایل به آرامش به وضوح نمایان است.
ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با پیکربندیهای راهبردی متعدد جاری در خاورمیانه، موفق شدهاند کانال غیررسمی مذاکرات را با وجود موانع ایدئولوژیک باز نگه دارند. این امر در هفتههای اخیر منجر به آزادی زندانیان دوتابعیتی توسط جمهوری اسلامی ایران و آزادسازی بخشی از داراییهای ایران در کره جنوبی شده است. علاوه بر این، تهران اخبار مربوط به کندی احتمالی غنیسازی اورانیوم را نیز تکذیب نکرده است. بنابراین، با وجود تردید تحلیلگران به بازبینی مجدد برنامه جامع اقدام مشترک در ماههای آینده، تمایل به آرامش به وضوح نمایان است.
اما به نظر میرسد برای یک بار هم که شده تولید نفت به عنوان یک عامل تسهیلکننده در توازن دیپلماتیک قدرت بین دو کشور عمل میکند. به نظر میرسد توافق غیررسمی بر سر تولید و صادرات نفت بین واشنگتن و تهران حاصل شده است. مقامات آمریکایی به طور غیررسمی اعتراف کردهاند که برخی تحریمهای نفتی ایران را کاهش دادهاند و این موضوع به ایران اجازه میدهد تا تولید خود را به بالاترین سطح از سال ۲۰۱۸ یعنی سه میلیون بشکه در روز بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی بازگرداند.
منافع مشترک واشنگتن و تهران با افزایش نفت خام در بازارهای بینالمللی یک مورد نادر قابل تأکید است. در واقع، افزایش سطح تولید امکان تعدیل قیمت نفت را فراهم کرده است، به طوری که اخیرا بهای هر بشکه نفت به کمتر از ۸۵ دلار کاهش یافته و در نتیجه فرصتی برای مصرفکنندگان و بانکهای مرکزی درگیر تورم فراهم شده است. هدف انتخاباتی جو بایدن نیز حفظ قیمت چهار دلار برای یک گالن است. اما برای ایران، تولید درآمد نفتی سالم در شرایط بحران اقتصادی مداوم هدف مهمی است که تا پایان سال میتواند به ۳.۶ میلیون بشکه در روز برسد، در حالی که این میزان کمتر از سطح تولید قبل از ماه می ۲۰۱۸ به حساب میآید.
در شرایط شکنندگی شدید بازار جهانی نفت، جهش در صادرات نفت یکی از نشانههای ملموس بازگشت جمهوری اسلامی ایران به صحنه بینالمللی است، در حالی که چندماهی است که ایران در تلاش برای کاهش تنش با همسایگان خود در خلیج فارس و تحکیم اتحادهای آسیایی خود است.
با این حال، این بازگشت هنوز شکننده است. در این مرحله این سؤال مطرح میشود که آیا کاهش تحریمها عملا به معنای لغو آن است؟ پاسخ از دیدگاه آمریکا منفی است. اکثر مشتریان سابق ایران یعنی کره جنوبی، ژاپن و اتحادیه اروپا شامل مجازات تحریمهای نفتی ایران هستند. تنها چین از معافیتهایی بهره میبرد که به ایران امکان تولید روزانه بین ۱.۵ تا دو میلیون بشکه را میدهد که در ۱۰ سال گذشته برای ایران یک رکورد به حساب میآید. همچنین، پکن از کاهش قیمتها از سوی تهران سود میبرد. رقابت مستقیم دیگر تولیدکنندگان اصلی نفت در جهان یعنی عربستان سعودی و روسیه با تولید فراوان و ارزان ایران میتواند باعث نگرانی آنها بشود.
با این حال، با توجه به شکنندگی ایران، تکیه تنها بر رشد چین همچنان پرریسک است. چین باید بیکاری رو به رشد جوانان، بحران اقتصادی در بخش املاک و سیستم بانکداری در سایه را در نظر بگیرد و در حال حاضر ذخیره انرژی کافی برای طول سال را در اختیار دارد.
علاوه بر این، تلاشها بین ایالات متحده و ایران مانع از ادامه تنشها نشده است. جمهوری اسلامی ایران سیگنالهای متناقض ارسالشده از سوی واشنگتن برای مذاکرات مستقیم را با در نظر گرفتن تحریمهای جدید و توقیف غیرقانونی دو نفتکش ایرانی در آبهای خلیج فارس محکوم میکند. با این حال، ایران رسما تمایل خود برای ادامه مذاکرات را تأیید کرده است.
در حال حاضر باز نگهداشتن کانال دیپلماتیک با آمریکا یکی از مباحث اصلی در صحنه سیاسی ایران است. جناح محافظهکاران خواهان جدایی قطعی از ایالات متحده برای تمرکز مطلق بر آسیاست، در حالی که اصلاحطلبان از تنوعطلبی اتحاد و حفظ ارتباط با غرب حمایت و اینطور استدلال میکنند که امتناع از احیای برجام باعث از دست رفتن نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار شده است. زمان برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است و قرارگرفتن احیای اقتصاد در اولویت، تضمینی برای رفاه و رضایت مردم و آینده کشور است.
با این حال، تمام پیشرفتهایی که تاکنون مشاهده شده نشاندهنده تمایل واقعی برای مماشات به ویژه پیش از مجمع عمومی سازمان ملل در ماه آینده است که به نظر میرسد زمان کلیدی برای صدور بیانیههای جدید است. در واقع، تنشزدایی میتواند گفتوگوی گستردهتری را پیرامون موضوعات راهبردی و سیاسی از جمله شبکه نیابتی ایران و برنامه بالستیک و هستهای که در آخرین دور مذاکرات رسمی راهحل قطعی پیدا نکرده بود، ترویج کند. اما قبل از هر چیز گزارش رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پیشرفت برنامه هستهای ایران و کاهش روند غنیسازی اورانیوم حائز اهمیت است. در صورت تأیید رسمی این گزارش، حسن نیت ایران به طور بالقوه راه را برای تحولات دیپلماتیک مثبت دیگر هموار خواهد کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰