لویاتان تازه متولد شده!
آرمان شرق-گروه جامعه: اگر خیلی بدبینانهتر بیندیشیم، در آغاز راه یک پایان غمانگیز بر نهال تحولخواهی در جوامع مبتلا به دیکتاتوری یا تمامیتخواهی خواهد بود، چراکه رشد فناوریهای هوشمند میتواند به خشک شدن ریشههای نوپای مدنیت منتهی شده و جهان با گونه جدیدی از حاکمیت ابر نو بردهداری مواجه خواهد شد که همه چیز زیر سلطه بیشک و شبهه یک هوش تاریک گوش به فرمان حاکمیت مستبد قرار میگیرد و قدرت سرایت این ویروس مسری حتی پایگاههای مستحکم دموکراسیهای پیشرو را نیز تهدید میکند،
لویاتان تازه متولد شده!
کامران مشفقآرانی
اعتماد- به اعتقاد هانا آرنت حکومتهای دیکتاتوری و توتالیتار اساسا متفاوت هستند، لکن توانایی تشخیص بین این دو برای طبقات مختلف اجتماع به منظور رهایی از گزند افتادن در چنین گودال تاریک و عمیقی بسیار مهم است. وی معتقد است که توتالیتاریسم تنها شکل حکومت است که همزیستی با آن به هیچ عنوان ممکن نیست یا اگر چنین است به مثابه زمهریری است بینهایت، اگرچه او در کتابش با عنوان «خاستگاه توتالیتریزم» بهطور کامل در مورد دموکراسی سکوت کرده است، آخر از نگاه او بیماری تمامیتخواهی بسیار وخیمتر از درمان به روش دموکراسیطلبی است. در نهایت، آرنت در این اثرش نشان میدهد که چگونه هر دو شکل حکومت میتوانند به چالشهای مختلفی منجر شده و چگونه هر دو قادر خواهند بود با بسط مفاهیم مختلفی از جمله قدرت و اقتدار مواجه شوند.
همانطور که کنشها و واکنشهای دیکتاتورها و حکومتهای توتالیتر در مواجهه با جوامع تحت سلطه خود میتواند بسیار متفاوت باشد، تعامل و بهکارگیری فناوریهای جدید و توانمندی مانند هوش مصنوعی نیز در میان این دو میتواند بسیار متغیر بوده و بر اساس منافع آنان گوناگونی مبسوطی را شامل شود.عموما دیکتاتورها میتوانند از هوش مصنوعی برای تقویت قدرت خود که به پنداشت اکثریت یکدست آنان قداست دارد، استفاده کنند، این مهم میتواند شامل نظارت بر جمعیت، مانیپولاسیون اطلاعات، کنترل اقتصادی و کنترل دسترسی اقشار مختلف به اطلاعات به صورت طبقاتی باشد. آنان با بهکارگیری تکنولوژیهای پیشرفته در کنار هوش مصنوعی میتوانند منابع گوناگون اعم از اقتصادی، انسانی و از این دست را به صورت کارآمدتر و با دقت فزایندهای مدیریت کرده و به نیازهای جمعیتی تحت فرمانشان پاسخ مطلوبتری ارایه دهند.
در مقابل حکومتهای توتالیتر میتوانند از فناوری برای کنترل تقریبا هر جنبه از رفتار عمومی و خصوصی مردمان با در نظر گرفتن ریزترین جزییات آن بهطور بسیار موثر و با دقتی ورای توانایی عقل و نبوغ انسانی استفاده کنند که میتواند شامل استفاده از هوش مصنوعی برای نظارت بر رفتار جمعیت، اقدام به تولید و پخش اطلاعات غلط و گمراهکننده و استفاده از هوش مصنوعی برای کنترل اقتصادی و همینطور کنترل دسترسی به جریان گردش اطلاعات باشد، آنان قادر خواهند بود تا فرآیند تولید و گردش اطلاعات و اخبار را از مبنا و مبدا آن مدیریت کرده و آن را دستخوش تغییرات مطلوب خود کنند.
واقعیت تلخ ماجرا آنجاست که بیراه نخواهد بود اگر توصیف کنیم حکومتهای توتالیتر تا جایی پیشروی خواهند کرد که به آنها این توانایی را میدهد تا از هوش مصنوعی برای قفل بیشتر جهان در رنج بیپایان استفاده کنند، برای توضیح بیشتر این رنج لایتناهی در نظر بگیرید خبرگی یک دستگاه سیاسی را که با توجیه دقیق از حمله اتمی به یک شهر یا کشور دیگر دفاع میکند و کسی جلودارش نیست.در نهایت، هر دو نوع حکومت میتوانند از این فناوری برای تقویت قدرت همسو با انتفاع خود استفاده کنند، اما حکومتهای توتالیتر ممکن است بهطور گستردهتری از این تکنولوژی نفع برده و نقطه ثقل آن را بر کنترل تقریبا همه جنبههای زندگی فردی افراد متمرکز کنند. فراموش نکنید که اینگونه از هوش فرازیستی به پشتوانه الگوریتمهای پیچیدهای که به آنها مجهز شده است این توانمندی را به هر دو نوع حکومتهای تمامیتخواه و فردمحورمی دهد تا رفتار افراد را پیشبینی کرده و افرادی که ممکن است برای ساختار حاکمیتی تهدید تلقی شده، شناسایی و در کوتاهترین زمان ممکن آن فرد یا جریان را بایکوت کنند، در نظر بگیرید با وجود چنین شبح توانمند و تاریکی تمام انوار شفابخش جنبشهای مدنی در نطفه خفه خواهند شد.
اگر خیلی بدبینانهتر بیندیشیم، در آغاز راه یک پایان غمانگیز بر نهال تحولخواهی در جوامع مبتلا به دیکتاتوری یا تمامیتخواهی خواهد بود، چراکه رشد فناوریهای هوشمند میتواند به خشک شدن ریشههای نوپای مدنیت منتهی شده و جهان با گونه جدیدی از حاکمیت ابر نو بردهداری مواجه خواهد شد که همه چیز زیر سلطه بیشک و شبهه یک هوش تاریک گوش به فرمان حاکمیت مستبد قرار میگیرد و قدرت سرایت این ویروس مسری حتی پایگاههای مستحکم دموکراسیهای پیشرو را نیز تهدید میکند، چراکه استمرار چنین سطحی از چیرگی بر آزادیهای انسانی در جوامع گرفتار و آن هم در درازمدت بر فرهنگ دموکراسی و گفتمان دموکراسیخواهی تاثیرگذار خواهد بود و لایههای تمامی تعاریف را دستخوش تغییراتی بنیادین خواهد کرد، تغییراتی که پیشبینی آنها در زمان حال شاید برای کسی ممکن نباشد، چراکه سوالات بسیاری در این وادی بدون پاسخ و مغفول مانده است، اما به راحتی میتوان پیشبینی کرد که شکلی جدید از استبداد در حال شکلگیری است که اگر اندیشمندان و پژوهشگران در کنار قانونگذاران دست به اقدامات عملی در تقابل با رشد آن نزنند، لویاتان تازه متولد شده تمام پارادایمهای مثبت موجود را از بنیان با چالشهایی جدی مواجه خواهد کرد که خروج از آن مانند فرار نور از سیاهچاله است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰