محافظهکاران تشکیلاتی پیش میروند!
آرمان شرق-در حالی که رسانههای اصلاحطلب بعضا اینطور القا کردهاند که اصولگرایان به دلیل آنکه درگیر اختلافات درونگفتمانی هستند، معمولا در دستیابی به اجماع و اتفاقنظر در تصمیمگیریها ناتوان و ناکام بوده و اصلاحطلبان مشکلی در این مسیر نداشتهاند، آنچه دستکم در چند انتخابات مهم اخیر در این راستا رقم خورده، از واقعیتی جز این حکایت دارد.
حتی اگر جزو آن درصد اندک از شهروندانی که مخاطب ثابت و جدی تولیدات سیاسی صداوسیما هستند، نباشیم و به اصطلاح گذری و اتفاقی پای این دست برنامههای تلویزیونی و رادیویی نشسته باشیم، احتمالا در معرض پیامهایی با این مضمون قرار گرفتهایم که مسوولان به جای توجه به آنچه احزاب و تشکلهای سیاسی میگویند، به «خواست مردم» توجه کنند! تو گویی احزاب و تشکلهای سیاسی، بنگاههای اقتصادی و شرکتهایی خصوصی با مسوولیت محدودند که در رقابت با مردم، اهداف و مطالباتی را پیگیری میکنند که در صورت تحقق، از سهم ملت کاسته شده و به حساب آنان واریز میشود. حال آنکه یکی از مهمترین کارویژه احزاب و تشکلهای سیاسی همین است که به نحوی ارتباط میان شهروندان و دولت را برقرار کنند و اساسا بخشی به این دلیل فعال شده و فعالیت میکنند که همین مطالبات مردمی را با نگاه و شناخت کارشناسی که از مسائل مختلف مدیریتی و مملکتی دارند، به اطلاع حاکمان رسانده و همزمان باز به همین دلیل که عموم جامعه طبیعتا به اصول مملکتداری و مدیریت آشنا نیست، این نهادهای سیاسی در مقام میانجی و واسطه بین جامعه و حکومت، پیگیر مطالبات و «خواست مردم» باشند.
وظیفه احزاب نسبت به حکومت
اما فارغ از این تبلیغات منفی که سالهاست بهطور غیرمستقیم در فرهنگ سیاسی ما علیه تحزب صورت میگیرد، احزاب و تشکیلات سیاسی کار خود را میکنند و در عین حال در بزنگاههای انتخاباتی به مصاف یکدیگر رفته و رقابتهای سیاسی و انتخاباتی را شکل میدهند. در این مسیر نیز البته اگر نگاهی بیندازیم به آنچه طی سالها و دهههای گذشته در تحزب ایرانی روی داده، احتمالا با این باور عمومی و غالب روبهرو خواهیم بود که اصلاحطلبان پیشتاز و پیشگام تحزب بوده و اصولگرایان کمتر به این اصول سیاستورزی مدرن باور دارند و به دلیل توجه و تمرکز کمتر به این مهم، پایبندی کمتری به این اصول از خود نشان دادهاند. با این حال اگر بر آنچه طی حدود یکی، دو دهه گذشته و به خصوص از نیمه نخست دهه ۸۰ به اینسو در فضای سیاسی کشور گذشته، متمرکز شویم احتمالا درمییابیم که این گزاره چندان دقیق نبوده و شاید بتوان پذیرفت که اصلاحطلبان از این حیث «پیشگام» بوده، پیش از رقیب به اهمیت تحزب پی برده و حتی بدوا بیش از اصولگرایان در این مسیر تلاش کردهاند اما آنچه مشخصا در حدود یک دهه گذشته در فضای رقابتهای سیاسی و فعالیتهای حزبی و جناحی در ایران گذشته، بیشتر ناظر بر این است که اصولگرایان در مسیر فعالیتهای حزبی، نهتنها متعهدتر، بلکه قاعدهمندتر و اصولیتر رفتار کردهاند.
به این ترتیب در حالی که رسانههای اصلاحطلب بعضا اینطور القا کردهاند که اصولگرایان به دلیل آنکه درگیر اختلافات درونگفتمانی هستند، معمولا در دستیابی به اجماع و اتفاقنظر در تصمیمگیریها ناتوان و ناکام بوده و اصلاحطلبان مشکلی در این مسیر نداشتهاند، آنچه دستکم در چند انتخابات مهم اخیر در این راستا رقم خورده، از واقعیتی جز این حکایت دارد. اصولگرایان البته اختلافات درونگفتمانی بسیاری دارند و حتی در همین آخرین انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز در نهایت از دستیابی به لیست واحد بازماندند، اما در انتخابات ریاستجمهوری باتوجه به ورود ابراهیم رییسی به صحنه، با اجماعی قابل قبول گام برداشته و اگرچه انتخابات به دلایلی دیگر ازجمله ردصلاحیت گسترده کاندیداهای جریانهای رقیب اصولگرایان، با ابهاماتی روبهرو بود اما به باور بسیاری از ناظران، اگر ردصلاحیتی در کار نبود هم تاثیری در پیروزی رییسی و اصولگرایان حامی او نمیگذاشت.
فارغ از این مباحث اما آنچه در بحث تحزب و نقشآفرینی احزاب در مدیریت و اداره مملکت، ورای مباحث انتخاباتی حایز اهمیت است، نقشی است که احزاب باید پس از انتخابات، یعنی آنگاه ایفا کنند که کاندیداهای مورد نظرشان به کرسیهای قدرت رسیدند. زمانی که وظیفه این احزاب و تشکلهای سیاسی ضمن نظارت بر عملکرد افرادی که راهی نهادهای مختلف قدرت کردهاند، راهنمایی و ارائه پیشنهاد و نظرات کارشناسی و حتی تدوین و ارائه طرح و برنامههای دقیق در حوزههای مختلف است و بیراه نیست اگر بگوییم اساسا این بخش از فعالیت احزاب است که باید به عنوان وظیفه اصلیشان مورد توجه قرار گیرد و نقشآفرینی انتخاباتی این نهادهای سیاسی به واقع فرع قضیه است.
مجلس اصولگرا در مسیر اهداف اصولگرایانه
حال اگر با این فرض به رفتار و عملکرد دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در مسیر کار تشکیلاتی و حزبی دقیق شویم، با این واقعیت مواجه خواهیم بود که اصلاحطلبان عملکردی قابل قبول نداشتهاند و آنچه مهمتر از این کارنامه نه چندان قانعکننده و مطلوب اصلاحطلبان در این خصوص حایز اهمیت و محل تامل است، عملکرد به نسبت قابل قبولی است که اصولگرایان در حال ثبت آن هستند. اصولگرایانی که اگرچه چند ماهی بیشتر از زمانی که قوه مجریه و نهاد دولت را در اختیار گرفتهاند، نگذشته اما از نیمه نخست ۹۹ به این سو، اکثریت کرسیهای پارلمان را در اختیار داشته و شاید بتوان گفت که در این مدت، به همان میزان که اصلاحطلبان نسبت به طرحها و پروژههای مجلس یازدهمیها انتقاد وارد کرده و به آن معترض شدهاند، اصولگرایان و البته پایگاه اجتماعیشان از این طرحها و پروژههایی که منتخبانشان در پارلمان به جریان انداخته و به تصویب رسانده یا در حال بررسی و پیگیریاند، راضی و خشنودند. این در حالی است که اگرچه احتمالا اعتراف به این واقعیت برای اصلاحطلبان دشوار باشد، اما واقعیت آن است که نمیتوان منکر کار تشکیلاتی اصولگرایان در پیشبرد این طرحها و پروژههای پارلمانی شد. مجلسی که در همان ماههای نخست پس از تشکیل، در شرایطی که چند ماهی تا انتخابات ریاستجمهوری نمانده بود، همه شعارها و وعدههای اقتصادی و معیشتی را کنار گذاشت و دست به کار اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری شد و در نهایت، بهرغم انتقادات فراوان اصلاحطلبان و حتی اعتراض بخشهایی از بدنه جامعه، اصلاحات مدنظرش را به کرسی نشاند. این درحالی است که نمونه همین روند را در چندین و چند طرح و پروژه دیگر در مجلس یازدهم میبینیم و اصولگرایان حاضر در مجلس این مدت موضوعات بسیاری را بهرغم مخالفت و انتقاد و گلایه رقیب در دستورکار گذاشته و پیش بردهاند.
تعامل دولت با مجلس
این همکاری تشکیلاتی اصولگرایان بیرون پارلمان با نمایندگان عمدتا اصولگرای مجلس یازدهم اما حالا با روی کار آمدن دولت مطلوب این جریان سیاسی، در قوه مجریه نیز دنبال میشود و حالا اصولگرایان و اتاقهای فکر این جریان سیاسی بیرون دولت نیز دست به کار شده تا وظیفهشان را در پشتیبانی کارشناسی از دولتی که روی کار آوردهاند، به انجام برسانند. آن هم در حالی که همزمان ارتباطی قابل قبول میان دولت و مجلس نیز برقرار شده و ابراهیم رییسی از هر فرصت برای تعامل با نمایندگان مجلس یازدهم استفاده میکند. اتفاقی که آخرین بار همین پنجشنبه همین هفتهای که پشت سر گذاشتیم، رقم خورد و بر اساس آنچه پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری روی خروجی خود فرستاد، «رییس دولت سیزدهم در ادامه نشست با مجامع استانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با نمایندگان استانهای اردبیل، زنجان، قزوین، البرز و مرکزی دیدار کرد.» مهمتر آنکه رییسی راهبرد تفویض اختیار به استانها را نیز به عنوان یکی از مهمترین روشهای مدیریتی خود در دستورکار وزارت کشور دولت سیزدهم قرار داده و در همین نشست با نمایندگان ۵ استان مناطق مرکزی و شمال غرب کشور، با بیان اینکه دو مساله واگذاری اختیارات به استانداران و تامین بودجه و اعتبارات استانی، دو محور اصلی درخواست نمایندگان و استانداران بود، گفته است: «در بودجه ۱۴۰۱ تلاش شده داراییهای استانی و مازاد دولت واگذار و درآمد حاصل از آن در صندوقهای استانی هزینه شود.» این درحالی است که بنا بر همین گزارش، نمایندگان استانهای اردبیل، البرز، زنجان، قزوین و مرکزی نیز پیش از سخنان رییسی، به بیان دغدغهها و پیشنهادهای خود در زمینه مشکلات معیشتی، کمآبی، زیستمحیطی و ضرورت اجرای عدالت توزیعی پرداخته و استانداران استانهای حاضر در این نشست نیز یکی از راهکارهای تسریع در رسیدن به رشد اقتصادی پیشبینی شده در بودجه سال آینده را تفویض بیش از پیش اختیار به استانداریها عنوان کردهاند.
تعامل موتلفه و دولت رییسی
همزمان با این تعامل میان دولت و مجلس اصولگرا اما آنطور که پیشتر اشاره شد، احزاب اصولگرا هم ارتباطی قابل قبول یا دستکم عمیقتر از آنچه در جریان دولت روحانی میان احزاب اصلاحطلب و دولت برقرار بود، با دولت سیزدهم برقرار کرده و باز از جمله آنطور که دبیرکل یکی از احزاب اصولگرا مورد تاکید قرار داده، طرحهای پیشنهادی به دولت در این حزب تدوین شده است. بر این اساس دبیرکل حزب موتلفه که دیروز به ارائه گزارشی از اقدامات این حزب در راستای حمایت انتخاباتی از ابراهیم رییسی، از فعالیت تمام دفاتر حزب موتلفه به عنوان ستاد انتخاباتی رییسی خبر داده و همچنین گفته که «فقط در تهران ۱۰۰ هزار پوستر و تراکت برای رییسی پخش کردیم تا الحمدلله رییسی با رای بالا رییسجمهور شد»، در سخنانی درباره فعالیتهای پساانتخاباتی این تشکل سیاسی اصولگرا گفته است: «حزب موتلفه در تعامل با دولت طرحها و برنامههایی را تدوین کرده تا بتواند آنها را به دولت پیشنهاد و در راستای گام دوم انقلاب نقش خود را ایفا کند.»
جلسه بودجهای باهنر و قالیباف
این سخنان دبیرکل حزب موتلفه در حالی مطرح شده که همزمان محمدرضا باهنر، یکی دیگر از چهرههای متنفذ در جناح راست نیز از همکاری حزبی تشکل متبوعش با مجلس در راستای بررسی و تصویب لایحه بودجه دولت سخن گفته و ازجمله در گفتوگویی با خبرگزاری مهر تاکید کرده است: «در حال حاضر ۵ نفر از نمایندگان موثر مجلس، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین هستند؛ محمدرضا پورابراهیمی، جبار کوچکینژاد، محمدمهدی زاهدی و محمدجواد عسکری که در مجلس حضور دارند، از اعضای شورای مرکزی جامعه مهندسین هستند و ما حتما در مسائل مختلف با آنها صحبت میکنیم، ارتباط داریم و پیشنهادهای خود را با آنها در میان میگذاریم.» باهنر همچنین گفته است: «دو، سه روز قبل ملاقات مفصلی با رییس مجلس داشتم، صحبت و مسیر حرکت را درباره موضوعاتی مثل بودجه عمومی و برنامه هفتم تحلیل و بررسی کردیم.» دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری به عنوان یکی از تشکیلات بالادستی جناح راست متشکل از حدود ۲۰ حزب و تشکل اصولگرا در ادامه از «همفکری با نمایندگان مجلس» گفته و تاکید کرده است: «وظیفه خود میدانیم آنچه در جهت پیشبرد به ذهنمان میرسد را به گوش مسوولان برسانیم و پیشنهادهای خود را مطرح کنیم و مورد بحث و مذاکره قرار دهیم.»
لیدرهای اصولگرا و تنظیم روابط مجلس و دولت
نکته جالب توجه دیگری که فراتر از این تعامل و همکاری، به نحوی نشان از هدایت نیروهای سیاسی درون مجلس یا دولت از سوی لیدرهای جناح راست است، تاکیدات مشابهی است که همزمان از سوی محمدرضا باهنر و غلامعلی حدادعادل در دو نشست جداگانه صورت گرفته است. بر این اساس در حالی که باهنر در ادامه همین سخنانش درباره همکاری و تعامل جامعه اسلامی مهندسین و مجلس یازدهم، نسبت به انتقادهای صریح و علنی نمایندگان از دولت انتقاد کرده و با بیان اینکه «شاهدیم پشت تریبون مسوولان را ناکارآمد جلوه میدهند و از سوءاستفادهها با آب و تاب حرف میزنند تا اینطور بگویند خیلی به فکر مردم هستیم»، غلامعلی حدادعادل نیز با بیان اینکه «دشمن برای ایجاد تفرقه در کشور برنامه دارد»، گفته است: «در شرایط پیروزی نیروهای انقلاب اسلامی در چند انتخابات گذشته، حفظ وحدت بسیار مهم است.» همچنین در حالی که حدادعادل به نیروهای اصولگرا درون مجلس هشدار داد که «تلاش کنند تا هرگز اسیر توطئههای دشمن و پیادهنظام آنها در داخل کشور نشوند»، از همه نیروهای انقلاب اسلامی خواسته تا فضاسازیهای بیمورد را مدنظر قرار ندهند و در عین حال که نقد میکنند، «مراقب باشند تا تلاشهای ارزنده و مثبت دولت و مسوولان نظام اسلامی در این میان ذبح نشود.» آن هم در حالی که همزمان باهنر نیز با بیان نکاتی مشابه نسبت به تعامل و همکاری دولت و مجلس ابراز امیدواری کرده است.
آموزه اصولگرایان برای اصلاحطلبان
نکته جالب آنکه یک عضو فراکسیون امید مجلس دهم با انتقاد نسبت به نوع تنظیم روابط میان مجلس دهم و دولت روحانی، حتی انتقادهای موردی نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم از دولت رییسی را نیز بخشی از این راهبرد و استراتژی اصولگرایان میداند و با بیان اینکه اصولگرایان از نوع ارتباط میان مجلس دهم و دولت روحانی عبرت آموختهاند به «اعتماد» گفته است: «درست این بود که ما در فراکسیون امید پیشگام انتقاد از دولت روحانی باشیم اما اینطور نشد و در نتیجه در حالی که قادر به اثرگذاری بر عملکرد دولت نبودیم، عملکرد دولت به حساب اصلاحطلبان نوشته شد و پایگاه اجتماعی ما آسیب دید.» فرجالله رجبی که به نمایندگی از مردم شیراز در مجلس دهم حاضر بود، میگوید: «اصولگرایان مجلس یازدهم آگاهانه میخواهند ضمن همکاری و تعامل با دولت رییسی و انتقاد از کاستیها، رابطه منطقی میان دولت و مجلس برقرار کنند و حال ما باید از آنان بیاموزیم!»/اعتماد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰