تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 اسفند 1401 - 14:07
کد خبر : 126259

«چهارشنبه سور» یا «چهارشنبه سوگ»؟

«چهارشنبه سور» یا «چهارشنبه سوگ»؟

آرمان شرق-گروه جامعه:از دو دهه پیش که ترقه‌های چینی جای هیزم‌ها را گرفت و روایت برخی از مسوولان که جشن ایرانیان را نماد کفر، «‌از آنِ احمق‌ها» و در شأن ملت ایران نمی‌دانستند و ماموران نیروی انتظامی از سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ اقدام به دستگیری گسترده جوانان می‌کردند، آتش چهارشبه سوری افزود و موجب تغییر سنت (تحریف و تضاد) در آیین شد و با این تقابل، یک آیین ملی را به سوی خشونت سوق داد.

«چهارشنبه سور» یا «چهارشنبه سوگ»؟

 

آرمان امروز: قرار ما ایرانیان این بود چهارشنبه آخر سال، یک  «جشن ملی» باشد، اما صدای انفجار از دور و نزدیک به گوش می رسد، بهشکلی که دستکمی از میدان نبرد دو کشور ندارد که با بمب و موشک همدیگر را هدف قرار میدهند. انگار جنگی بزرگ در شهر جریان دارد و ثمره آن دهها کشته و هزاران زخمی و قطع عضو است. اما چهکردیم که یک آیین «سور» و شادی به «سوگ» و شب وحشت تبدیل شد؟  چه بر سر فرهنگ ایرانیان آوردیم که یک آیین ملی با بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت، در مدت ۲۰ سال شهرها را تبدیل به میدان جنگی کردیم که به جای شعر «زردی من از تو- سرخی تو از من» هزاران خانواده مشغول عزاداری و موسیقی آن آژیر آمبولانسهای آتش نشانی و اورژانس است با ریتم انفجار و سوت ترقههای چینی؟ آمارهای ترسناک چهارشنبه آخر سال ۱۴۰۱ این ادعا را تایید میکند:۴۳۶۸ مصدوم و دستکم ۲۶ فوتی و ۲۰۰ نفر قطعی عضو برجای گذاشت! در حالی که این آمار در مراسم چهارشنبه آخر سال ۱۴۰۰، ۲۰۳۸  زخمی، ۱۱۱ قطع عضو و ۱۷ فوتی بود. در سال ۱۳۹۹ نیز ۱۸۹۴ مصدوم، ۱۳۱ قطع عضو و ۹ فوتی برجای گذاشت. در شرایطی که جشن چهارشنبه سوری که فلسفه وجودی آن دورکننده زشتیها و پلیدیها، دور کردن ارواح خبیثه و شانس و اتفاقات بد، حالا کاملا برعکس عمل می کند و در آستانه سال نو به هزاران نفر خسارت مالی و جانی وارد می کند، نشان میدهد نبردی «خیر» و «شر» یا سیاهی و سپیدی در خیابانهای شهر، در جریان است و سال بهسال این پلیدی با قربانی بیشتر پیروز میشود. ظاهرا شیطان و پلیدی در این جشن با غفلت مردم و مسوولان پیروز شده که ایرانیان با این تعداد از کشته ها و زخمی ها به استقبال سال نو می روند. جشنی که پریدن از آن نماد گذر سیاوش از آتش بود که حقانیت و پاکی خود را ثابت کند یا به روایت دیگر به قلم هاشم رضی، ایرانشناس سرشناس در کتاب «جشنهای آتش» از زندهیاد ذبیح بهروز نقل میکند: «جشنهای چهارشنبه سوری، یادگار و بازمانده از گذر سیاوش از آتش است. آثار و علایم اندکی که از این جریان تاریخی برجای مانده نشان میدهند که سیاوش در پایان سال ثابت ۱۰۱۳ پیش از میلاد که برابر با روز چهارشنبه بوده به دستور افراسیاب کشته شده و یک روز پس از کشته شدن سیاوش، فرزند وی – کیخسرو- در روز پنجشنبه یکم فروردین ماه سال ۱۰۱۲ پیش از میلاد  تاریخ مبنا در توران متولد میشود و چون در آیین زرتشتی مراسم سوگواری در رثای مردگان جایز نیست، پارسیان زرتشتی در آخرین شب چهارشنبه پایان سال از آتش میگذشتهاند.» حال چه برسر فرهنگ ما ایرانیان آمد که مراسم جشن شادی همراه با آیین های سنتی همچون پریدن از روی آتش، فال گرفتن، قاشق زنی، کوزه شکنی، مراسم بخت گشایی دختران و گره گشایی پسران دم بخت و دهها، آیین و سنت زیبا که مفاخر ایرانی در جهان به حساب میآمد، جای خود را به سکته قلبی از صدای ترقه و انفجار بمب و نارنجک دستساز، ترکاندن کپسول گاز، هزاران چشم نابینا و پوست سوخته و… داده است؟ از دو دهه پیش که ترقههای چینی جای هیزمها را گرفت و روایت برخی از مسوولان که جشن ایرانیان را نماد کفر، «از آنِ احمقها» و در شأن ملت ایران نمیدانستند و ماموران نیروی انتظامی از سالهای ابتدایی دهه ۸۰ اقدام به دستگیری گسترده جوانان میکردند، آتش چهارشبه سوری افزود و موجب تغییر سنت (تحریف و تضاد) در آیین شد و با این تقابل، یک آیین ملی را به سوی خشونت سوق داد. چهارشنبه سوری، کاسبی آتش با دست و پا قطع شده، چشم نابینا، مرگ و سوختگی نبود، ایجاد فضایی خشونتآمیز و تنشزا در مرام ایرانی و ایرانیان پیشین نبوده و نیست!

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.