تاریخ انتشار : چهارشنبه 15 شهریور 1402 - 7:55
کد خبر : 138340

چرا ۹ میلیون بی سواد مطلق؟!

چرا ۹ میلیون بی سواد مطلق؟!

آرمان شرق-گروه جامعه:علیرضا پاک‌فطرت عضو کمیسیون آموزش مجلس اما معتقد است که بسیاری از این آمار اشتباه است و نباید با استناد به آنها در مورد میزان بی سوادی یا آمار جاماندگان از تحصیل نتیجه گیری کرد! وی در گفت و گو با «آرمان امروز» می گوید: واقعیت این است که آموزش و پرورش که خود متولی آموزش همگانی در کشور است نیز آمار درستی از بی سوادان یا جاماندگان از تحصیل در کشور ندارد!

چرا ۹ میلیون بی سواد مطلق؟!

آرمان امروز-حمیدرضا خالدی: آمار منتشر شده حاکی از آن است که تاکنون و در آخرین ماه تابستان ۱۴۰۲، فقط ۸۳ درصد بچه‌های ۷ ساله  در کلاس اول ثبت نام کرده اند و ۲۷ درصد دیگر از کودکان احتمالا  از آن نحروم مانده اند و پشت میزهای مدرسه نخواهند بود. این در حالی است که  چند روز قبل اعلام شد به خاطر ریشه کنی بی سوادی احتمال دارد تا نهضت سواد آموزی منحل شود، وزیر آموزش و پرورش اخیرا از وجود ۹ میلیون بی سواد مطلق خبر داد ضمن آنکه برخی آمارهای دیگر نیز حکایت از آن دارد که سالانه به طور متوسط حدود ۲۰۰ هزار دانش آموز ترک تحصیل کرده و از تحصیل باز مانده اند.

اولین جرقه

تا آخرین سال‌های سقوط رژیم پهلوی، خیل عظیمی از کودکان لازم‌التعلیم از امکان ورود به مدارس محروم بودند و به همین دلیل روزبه‌روز با توجه به روند صعودی رشد جمعیت بر تعداد بی‌سوادان جامعه افزوده می‌شد، به‌طوری که طبق سرشماری سال ۱۳۵۵ از کل جمعیت ۲۷.۱ میلیون نفری ۶ ساله به بالا، ۱۴.۲ میلیون نفر (۵۲.۵درصد) بی‌سواد بوده‌اند.

یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و با توجه به اهمیت و ضرورت سوادآموزی به فرمان امام خمینی‌(ره) در دی‌ماه ۱۳۵۸ نهضت سوادآموزی تأسیس شد. در اساسنامه نهضت سوادآموزی، هدف از تشکیل این نهاد از بین بردن بی‌سوادی در کشور اعلام شد و در این اساسنامه که در سال ۱۳۶۳ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، نهضت، سازمانی وابسته به وزارت آموزش‌وپرورش اعلام شد.

در این اساسنامه قید شد که سرپرست نهضت سوادآموزی به عنوان معاون وزیر آموزش‌وپرورش و رئیس سازمان انجام وظیفه کند.

پس از تاسیس نهضت سوادآموزی تا سال ۱۳۶۵ نزدیک به ۱۱ میلیون نفر به باسوادان کشور افزوده شد و نرخ باسوادی کشور از . به حدود ۶۱.۸درصد رسید. لیکن به علل گوناگون و از جمله رشد سریع جمعیت و فقدان امکانات آموزشی برای همه خردسالان، قدر مطلق بی‌سوادی نه تنها کاهش نیافته بلکه حدود ۶۰۰ هزار نفر نیز افزایش داشته است.

با اجرای طرح بسیج عمومی سوادآموزی در سال ۱۳۶۹ و آموزش بیش از ۴.۱ میلیون نفر بی‌سواد مطلق در طول یک دهه در سال ۱۳۷۵ نرخ با‌سوادی در ایران به ۷۹.۵درصد رسید(۱۸درصد افزایش). این افزایش در سرشماری ۱۳۸۵ ، ۹۰ و ۱۳۹۵ به ترتیب به ۸۴.۶درصد ، ۸۴.۸درصد و ۸۷.۶درصد ادامه پیدا کرد و در برآورد سال ۱۴۰۰ این رقم به ۹۰.۵ درصد افزایش یافته است. درحال حاضر نیز متولیان امر سوادآموزی اعلام می‌کنند که نرخ باسوادی در ایران به ۹۷.۱ درصد (در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال) رسیده است، آماری قابل توجه و قابل تامل که در زمره دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی طی ۴۴ سال گذشته قرار دارد و نشان از از توجه ویژه به امر سوادآموزی و فرامین بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این رابطه دارد.

 

از اصل قانونی تا آمار واقعی

بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی، آموزش همگانی باید به طور عمومی، اجباری و رایگان کودکان را تحت پوشش قرار دهد و دولت در حکم مجری این قانون، موظف است امکانات و اعتبارات لازم را در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار دهد، به گونه ای که هیچ یک از افراد به دلیل فقر مادی یا محرومیت منطقه ای از تحصیالت همگانی بی بهره نماند. اما با وجود تحقیقات بسیاری که مسئولان آموزش و پرورش در سالیان گذشته برای تعمیم بخشیدن به آموزش همگانی انجام داده اند، بنا به دالایلی مانند نداشتن برنامه ریزی جامع و مناسب، کمبود اعتبارات و کاستیهایی در زمینه آماده سازی معلمان و سایر امکانات آموزشی، گروه کثیری نتوانسته اند تحت پوشش کامل آموزش همگانی قرار گیرند. طبق سند آموزش برای همه، برای مقابله با موانعی که کودکان بازمانده از تحصیل را از ورود به موقع به مدرسه و پیشرفت از طریق مدرسه و یادگیری باز میدارد، لازم است در کل نظام آموزشی اصلاحات لازم صورت پذیرد. در این اصلاحات باید خط مشی، نوآوری، برنامه درسی، توسعه حرفهای، پژوهش، ارزیابی و سنجش و نیز بهره گیری مناسب از  فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در آموزش مورد توجه قرار گیرد .

با این وجود آمار در مورد بی سوادان و جاماندگان از تحصیل آنچنان متناقض است که که انسان را سردرگم می کند. از یک سو  وزیر آموزش و پرورش از وجود ۹ میلیون بی سواد مطلق خبر می دهد، و از سویی دیگر نهضت سوادآموزی پایان بی سوادی در کشور را جشن می گیرد. آنهم در شرایطی که دوسال قبل یعنی در سال ۱۴۰۰ همین سازمان از وجود ۷.۵ میلیون بی‌سواد خبر داده بود!

آمار بی‌سوادان در کشور وقتی بیشتر نگران‌کننده به نظر می‌رسد که در کنار آمار ثبت نام کلاس‌اولی‌ها قرار بگیرد. براساس آمار منتشر شده از سوی آموزش و پرورش تاکنون و در آخرین ماه تابستان ۱۴۰۲، فقط ۸۳ درصد بچه‌هایی که ۷ ساله بوده‌اند در کلاس اول ثبت نام کرده اند. به بیانی ۲۷ درصد دیگر از کودکان احتمالا تحصیل را آغاز نمی‌کنند. آماری که سال گذشته حدود ۷۷ درصد بوده است و خبر از جاماندن ۳۳ درصد کوکان از تحصیل و معادل ۲۰۴ هزار و ۳۱۲ نفر می دهد. گرچه آموزش و پرورش اعلام کرده که از این تعداد حدود ۴۵ هزار نفر آنان به تحصیل بازگشتند و جذب شدند، اما مابقی همچنان از تحصیل باز ماندند. این روند در مقاطع بعدی نیز تکرار شده است کمااینکه تاکنون ۹۲ درصد کودکانی که کلاس اول را گذرانده اند در مقطع دوم ثبت نام کردند. این یعنی ۸ درصد از کودکانی که سال اول را گذراندند در مقطع دوم ریزش داشته اند که باید آن‌ها را از آمار ۷۷ درصد اولیه کم کرد؛ بنابراین می‌توان گفت سال گذشته کودکانی که برای سوادآموزشی و تحصیل باید راهی دبستان می‌شدند، ۶۹ درصد به کلاس دوم رسیدند و باقی از تحصیل جامانده اند.

رویه ای که در سالهای بعد یعنی تا ششم دبستان هم ادامه دارد به طوریکه آمار حاکی از آن است که هر سال ۵ درصد از دانش‌آموزان برای سال بعد ثبت نام نمی‌کنند.  این خط مشی در مورد کودکان اتباع خارجی نیز صدق می کند. بر طبق آمار آموزش و پرورش، از مجموع ۴۷۵ هزار دانش‌آموز اتباع حدود ۳۴۰ هزار نفر ثبت‌نام مدارس را انجام داده‌اند.

علاوه براین، بررسی تحلیلی آمار نیز نشان می دهد که مردان بیش از زنان باسوادتر هستند و فاصله رشد باسوادی مردان و زنان حدود ۶ درصد است. اما نکته اینجاست که ترک تحصیل در مردان بیشتر از زنان رخ می‌دهد. طبق آمار در کنکور سراسری ۱۴۰۲، حدود ۶۰ درصد داوطلبان دختر بودند که به خوبی نشان می‌دهد هر چند در آمار مردان سواد بیشتری دارند، ضمن آنکه نسبت کمتری از آن‌ها مدرسه را به پایان می‌رسانند و وارد دانشگاه می‌شوند.

از زاویه ای دیگر این آمار موید آن است که بالاترین میزان بی‌سواد در ایران نیز در استان های فقیر و کم بضاعت هستند. براین مبنا استان‌های سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان غربی، لرستان و هرمزگان بیشترین آمار بی سوادان را دارند.

 

چه کسی درست می گوید؟!

اما شاید یکی از مهمترین دلایل وجود بی سوادان و جاماندگان از تحصیل در کشور را بتوان در خلاء های قانونی آن جستجو کرد. به اعتقاد کارشناسان این خلاء از آنجایی نشات می گیرد که آموزش و پرورش نمی‌تواند خانواده‌هایی را که فرزند خود را در سن تحصیل به مدرسه نمی‌فرستند، مواخذه و به شکل قانونی با آن‌ها برخورد کند. آنها معتقدند که باید  فکری برای این نقاط فرار قانونی کرد چرا که عدم تحصیل کودکان پیامد‌ها و آسیب های اجتماعی گسترده ای را به همراه دارد و با توجه به ناتوانی کودک در انتخاب نباید صرفا این موضوع را به خانواده‌ها واگذار کرد.

علیرضا پاک‌فطرت عضو کمیسیون آموزش مجلس اما معتقد است که بسیاری از این آمار اشتباه است و نباید با استناد به آنها در مورد میزان بی سوادی یا آمار جاماندگان از تحصیل نتیجه گیری کرد! وی در گفت و گو با «آرمان امروز» می گوید: واقعیت این است که آموزش و پرورش که خود متولی آموزش همگانی در کشور است نیز آمار درستی از بی سوادان یا جاماندگان از تحصیل در کشور ندارد! بنابراین نمی دانم چطور آقای وزیر اعلام کرده که ۹ میلیون بی سواد مطلق در کشور داریم؟! همین مساله در مورد آمار جاماندگان از تحصیل و بخصوص در مورد جاماندگانی که در مقطع اول دبستان ثبت نام نکرده اند نیز صادق است. یعنی نمی توان با قاطعیت اعلام کرد که همه جاماندگان به خاطر فقر یا مسایل فرهنگی از تحصیل باز مانده اند.

وی با اشاره به پدیده نوظهوری در سیستم آموزش کشور می گوید: به تازگی و طی چند سال گذشته بسیاری از والدین بچه های خود را به مدارس نمی فرستند بلکه آنها را در خانه آموزش می دهند یا در آموزشگاه هایی که عمدتا نیز فاقد صلاحیت علمی و قانونی لازم هستند ثبت نام می کنند. از سویی براساس قانون آموزش و پرورش موظف است که از همه دانش آموزان جا مانده از تحصیل امتحان بگیرد و اگر قبول شدند مجوز تحصیل در مقاطع بالاتر را به آنها بدهد. این دانش آموزان براساس همین قانون می آیند امتحان می دهند و بعد بدون آنکه در مدرسه حاضر باشند به مقطع بالاتر می روند. در حالیکه آمار این دانش آموزان – که کم هم نیستند و هر سال هم بیشتر می شوند- جزء لیست جاماندگان از تحصیل لحاظ می شود!

این عضو کمیسیون آموزش مجلس با بیان اینکه عوامل فرهنگی و اقتصادی بسیاری در مورد انصراف از تحصیل دانش آموزان موثر است می گوید: مثلا دانش آموزی که به هر دلیلی نمی تواند در امتحانات پایان سال خود قبول شود و مردود می شود، وقتی پولی برای شرکت در کلاس های تقویتی و گرفتن معلم خصوصی نداشته باشد، سرخورده شده و ممکن است بعد از مدتی تصمیم به ترک تحصیل بگیرد. البته بخشی از ترک تحصیل ها نیز به خاطر شرایط بد اقتصادی برخی خانواده هاست که نمی توانند از پس هزینه های تحصیل فرزندانشان برآیند. از سویی الان دانش آموزان به این نتیجه رسیده اند که فراگیری یک حرفه و شغل بهتر از ادامه تحصیل است. برای همین بسیاری از آنها قبل از آنکه دیپلم بگیرند درس و مدرسه را رها می کنند و سراز بازار کار در می آورند.

بخش اعظمی از بازماندگان از تحصیل را کودکان خانواده های حاشیه نشین و روستاهای دورافتاده تشکیل می دهند. پاک فطرت با تایید این موضوع می گوید: بسیاری از والدین دانش آموزان و بخصوص دختران در این مراکز تجمعی، از آنجاییکه معمولا باید فاصله زیادی را طی کنند تا به نزدیکترین مدرسه به محل زندگی اشان برسند، ترجیح می دهند به خاطر هزینه های بالا و همچنین خطرات احتمالی که ممکن است در طول مسیر برای فرزندانشان به وجود آید، از ادامه تحصیل آنها جلوگیری کنند.

اما هنوز در این میان سوال مهمی بی پاسخ مانده است. اینکه آیا دولت فقط نباید شرایط را برای تحصیل رایگان این کودکان حاشیه نشین فراهم کند؟ سوالی که این عضو کمیسیون آموزش مجلس در پاسخ به آن به «آرمان امروز» می گوید: اکثر این حاشیه نشین ها با تصاحب زمین های کشاورزی و منابع طبیعی و به شکلی غیرقانونی خانه و شهرک ساخته اند بنابراین نمی توان انتظار داشت که برای این جمعیت های غیرقانونی دولت مدرسه و شرایط تحصیل رایگان را فراهم کند بلکه باید اصولا نگذاشت تا این شهرک ها شکل بگیرند که این هم وظیفه شهرداری ها و شوراهای شهر است.

پاک فطرت همچنین در مورد تبعات اجتماعی ناشی از ترک تحصیل دانش آموزان نیز معتقد است؛ البته اینگونه نیست که همه این دانش آموزان بزه کار می شوند. بلکه برعکس، بسیاری از بزهکاران دارای مدارک دانشگاهی هستند. در مورد دانش آموزان ترک تحصیل کرده نیز تعدادی از آنها وارد بازار کار می شوند و زندگی سالمی را در پیش می گیرند ولی در هر صورت چه بخواهیم و چه نخواهیم، بخشی از آنها نیز وارد چرخه خلافکاری و بزهکاری می شوند!

وی در نهایت تاکید می کند که اول از همه آموزش و پرورش باید تحقیق جامعی در مورد آمار بی سوادی و دانش آموزان بازمانده از تحصیل انجام دهد و سپس با یک برنامه ریزی منسجم و عملیاتی، به فکر چاره اندیشی برای حل این چالش باشد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.