تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 مرداد 1397 - 16:04
کد خبر : 35426

مسئله ۲۶۰ سال پیش آدام اسمیت را هنوز در اقتصادمان حل نکرده‌ایم/با نفوذ در دولت و مجلس نگذاشته‌اند مسیر حرکت سرمایه به اقتصاد نامولد بسته شود/باید هزینه ورود نقدینگی به بخش‌های غیر مولد را بالا برد/هدایت نقدینگی مشکل همه اقتصادهای در حال توسعه است/

مسئله ۲۶۰ سال پیش آدام اسمیت را هنوز در اقتصادمان حل نکرده‌ایم/با نفوذ در دولت و مجلس نگذاشته‌اند مسیر حرکت سرمایه به اقتصاد نامولد بسته شود/باید هزینه ورود نقدینگی به بخش‌های غیر مولد را بالا برد/هدایت نقدینگی مشکل همه اقتصادهای در حال توسعه است/

آرمان شرق-جواد مرشدی:نقدینگی افزایشی محسوس یافته و به زعم برخی کارشناسان اگر به سمت تولید هدایت شود نه تنها حجم آن تهدید نیست بلکه می تواند به یک فرصت تبدیل شود ،ولی آنچه که اکنون با آن روبرو هستیم تهدید است ،چرا که  قیمت سکه و ارز بالا و بالاتر رفته و این بازار میلی

آرمان شرق-جواد مرشدی:نقدینگی افزایشی محسوس یافته و به زعم برخی کارشناسان اگر به سمت تولید هدایت شود نه تنها حجم آن تهدید نیست بلکه می تواند به یک فرصت تبدیل شود ،ولی آنچه که اکنون با آن روبرو هستیم تهدید است ،چرا که  قیمت سکه و ارز بالا و بالاتر رفته و این بازار میلی برای رها سازی حجم انبوه نقدینگی در اختیار خود ندارد.براستی برای کنترل و کانالیزه کردن نقدینگی در مسیر درست چه باید کرد ،چگونه آن را از بازار های غیر مولد خارج و به سمت فعالیت های مولد هدایت کنیم ،ابزار های لازم را داریم ،کشور های پیشرفته چه کرده اند ؟عده ای معتقدند که حجم بالای نقدینگی باعث این آشفتگی اقتصادی گردیده و سرگردانی سرمایه ها و سود های زود بازده را عاملی برای جذب آن در فعالیت های اقتصادی غیر مولد می دانند .در حالی که هدایت نقدینگی از کمیت آن مهم تر است و اگر افزایش و کاهش آن در اقتصاد اهمیت ویژه ای ندارد.آرمان شرق در گفت و گویی با دکتر احسان خاندوزی عضو هیات علمی دانشگاه علامه به این موضوع پرداخته که در پی می آید.

برای اینکه بتوانیم در کشور نقدینگی را که در شرایط فعلی تهدیدی برای اقتصاد به حساب می آید به سمت تولید ببریم و به فرصت تبدیل کنیم ،چه اقداماتی باید انجام دهیم؟

مسئله هدایت نقدینگی یکی از مشکلات پیش روی همه اقتصاد های در حال توسعه است ،یعنی در یک مراحلی از توسعه یافتگی تمام اقتصاد ها با مشکل اینکه چگونه باید نقدینگی را هدایت بکنند، مواجه هستند .به جهت اینکه ماهیت نقدینگی جدید با پول قدیم کاملا متفاوت است و در نظام بانکداری مردن این امکان را ایجاد کرده اند که ما بتوانیم حجم بسیار بالا و فزاینده ای از نقدینگی را داشته باشیم بدون اینکه در بخش واقعی اقتصاد ما به ازا و متناظری داشته باشیم.اقتصاد های پیشرفته امروز یکی دو قرن پیش از ما با آن مواجه بودند و توانستند برای آن راه چاره ای پیدا کنند .به عنوان نمونه آدام اسمیت که او را پدر علم اقتصاد جدید می دانند در کتاب ثروت ملل خودش آنجایی که موضوع عملکرد دولت ها را می خواهد مطرح کند و به مسئله در آمد و هزینه دولت می رسد در بخش درامدی دولت که می خواهد مالیات ها را مطرح کند اول از همه پایه مالیاتی مالیات بر زمین را مطرح می کند ،در اینجا البته منظور از زمین نه فقط در بخش کشاورزی چون آن زمان تلقی متفاوتی درمورد ارزش آفرینی بخش های اقتصادی داشتند، بلکه منظور مالیات بر خرید و فروش و تملک زمین ها و اراضی و حتی مالیات بر اراضی بزرگ ،کاخ ها و قصر هایی که در انگلستان قدیم وجود داشت و اینها بسیار مورد خرید و فروش و سودا گری قرار می گرفتند، است .مسئله ای که آدام اسمیت ۲۶۰ سال قبل مطرح کرده  متاسفانه مسئله ای  است که ما هنوز در اقتصاد ایران نتوانسته ایم آن را حل و فصل بکنیم .

آن مسله چیست؟

آن مسئله این است که تا مسیر سودا گری در دارایی های سود آور بسته نشود و به معنای درست کلمه مدیریت و کنترل نشود، نقدینگی ها هیچ وقت به سمت بخش های مولد اقتصادی که بخش های صنعتی و کشاورزی و خدمات که حائز ارزش افزوده واقعی هستند، سوق پیدا نمی کند.این غفلت تاریخی ما در ایران که طی دهه های گذشته هیچ گاه از ابزار های محدود ساز نقدینگی به سمت بخش های نامولد استفاده نکرده ایم، موجب شده است که بطور سنتی نقدینگی ها در اقتصاد ایران تمایل داشته باشند که بروند به سمت کسب درآمد های سفته بازانه و همیشه فعالیت سودا گری به جهت اینکه در بخش های غیر شفاف اقتصاد انجام می شود، هم مورد اصابت مالیاتی قرار نمی گیرد و هم دشواری فعالیت های تولیدی را به دنبال ندارد و شما می توانید بدون اینکه از محیط کسب و کار سخت و پر پیچ و خم تولید بگذرید، کسب منفعت و سود بالاتری داشته باشید.

سوال من هم همین است ،به نظر شما ما توانایی کانالیزه کردن نقدینگی در مسیر درست را داریم؟

حتما داریم و تجربه جهانی هم ابزار های مختلفی را در اختیار ما گذاشته ،بویژه حرکت اقتصاد ها به سمت اقتصاد مبتنی بر دیجیتال و ابزارهای نوین این اجازه را به دولت ها می دهد که کاملا کنترل بکنند، به این معنا که بخواهند هزینه ورود نقدینگی به بخش های غیر مولد را بالا ببرند ،یعنی اول باید آنها شفاف و قابل رصد شدن بکنند و بعد از طریق ابزار های مالیاتی و امثالهم آن را پر هزینه بکنند تا فعالان اقتصادی وقتی در دو راهی کسب سود از طریق نا مولد و از طریق نا مولد قرار می گیرند، ببینند که منطق اقتصاد آنها را به سمت فعالیت مولد سوق می دهد .یعنی حتی اگر انگیزه های اخلاقی و اعتقادی قوی نداشته باشند ،حتی اگر حس میهن دوستی و منافع ملی هم در آنها پر رنگ نباشد، منطق اقتصادی آنها را به انتخاب بخش مولد تشویق می کند.این مسئله در اقتصاد ایران هیچ وقت جدی سامان دهی نشده و متاسفانه گروه های ذینفع از وضع موجود همیشه کار شکنی کرده اند که دولت و مجلس بروند به سمت اصلاح شرایط.یعنی هرگاه خواسته ایم که ما یک پایه مالیاتی جدیدی وضع کنیم ،یک قانون شفاف سازی در مورد گردش مالی شرکت ها و اشخاص وضع کنیم، یا در دولت یا در مجلس نفوذ هایی صورت می گرفته و اجازه نمی دادند که این مسئله به سرانجام برسد .یکی از نمونه های آن در واقع موضع مجلس قبل بود در اصلاح مالیات های مستقیم که مخالفت کرد با اینکه مالیات بر عایدی سرمایه وضع شود  و نمونه جدید تر هم اینکه دولت فعلی مخالفت کرد با اینکه نقل و انتقال های مالی اشخاص شفافیت بیشتری برای خود دولت و سیاست گذار پیدا کند و از این طریق ما بتوانیم برویم به سمت شناسایی فرار های مالیاتی و مواردی مانند این .این نفوذ ها همیشه در سال های گذشته همیشه مانع شده که ما فعالیت های غیر مولد را از جذابیت بیاندازیم و ثمره اش را هم داریم؛ امروز می چشیم ،به نحوی که به محض اینکه سیگنال ها و علامت های جذابیت در فعالیت های سودا گرانه افزایش پیدا می کند، هجوم وسعی برای کسب سود از طریق سفته بازی در جامعه ایجاد می شود ،تقریبا هیچ هزینه خاصی هم ندارد و حتی به جهت غیر شفاف بودن این مناسبات نظام قضایی و کیفری و تهدید به مجازات های سنگین هم چندان بازدارنده و کارآمد نیست .اکثر فعالان اقتصادی می دانند که قابل شناسایی و به دام افتادن از طریق نظام اقتصادی نیستند.

خوب برای رفع این معضل چه راهکاری وجود دارد ؟

باید مثل کشور های نظم یافته از لحاظ اقتصادی در دنیا از همان ابزارها استفاده کنیم و بیاییم ابتدا شفاف کنیم و بعد هزینه های فعالیت های غیر مولد را بالا ببریم و جذابیت اینکه پول در بخش مولد اقتصاد باشد و اینکه مردم پول های شان را در فعالیت های تولیدی قرار دهند؛ افزایش دهیم.

این راه کار ها برای جلوگیری از افزایش نقدینگی است ؟

از نظر اقتصادی افزایش و یا کاهش عدد نقدینگی اهمیت خیلی ویژه ای ندارد ،مهم هدایت نقدینگی است .یعنی کیفیت نقدینگی در اقتصاد مهم است نه حجم و کمیت آن .الان اگر نقدینگی ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان است ما می توانیم ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی داشته باشیم اما بدون اینکه هیچ خطر جدی برای اقتصاد به شمار بیاید.آن چیزی که از حجم نقدینگی مهم تر است نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی یک سال است ،یعنی نسبت نقدینگی به جی دی پی . این نسبت تازه در سال گذشته در اقتصاد ایران به یک رسیده ،همیشه این عدد کمتر از یک بوده . در برخی از کشور های موفق اقتصادی مثل ژاپن این عدد نزدیک ۲ است ،یعنی دو برابر جی دی پی سالانه شان نقدینگی در اقتصاد دارند اما می بینیم که نرخ های تورم بسیار پایین دارند و وضعیت تولید سازمان یافته و بسیار خوب است ،بنابراین بالاتر رفتن این نقدینگی فی النفسه مشکل ایجاد نمی کند اگر در مسیر فعالیت های مولد قرار گیرد اما اگر در مسیر فعالیت های غیر مولد برود همین حجم هم برای بر انداختن یک سیستم مالی و اقتصادی کفایت می کند .

برای جذاب کردن فعالیت های مولد چه ابزار هایی داریم و از چه اهرم هایی باید استفاده کنیم ؟

ما نمونه هایی که فعالیت های مولد را برای مردم جذاب بکنیم نداشتیم ،مثلا در فلان پروژه در مشهد یا در اصفهان از مردم طلب سرمایه های خرد می کرد و مردم پول هایشان را می بردند و سهام آنجا را می خریدند و این پروژه رشد خوبی می کرد ،حالا به دلیل مسائلی که در حوزه قوه قضاییه یا اطلاعات و بانک مرکزی پیش می آمد آن پروژه ها دچار مشکل می شد .من با مثبت یا منفی بودن پروژه کاری ندارم نکته من این است که این نشان می دهد که پتاسیل مردمی در جایی که اعتماد وجود داشته باشد و فعالیت های مولدی که مردم بدانند در خلال آن سود هم کسب می کنند، به خوبی وجود دارد.

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.