دوازده مرد خشمگین
آرمان شرق-گروه جامعه:رمان «پرفروغها» در فهرست بهترین رمانهای سال ۲۰۱۳ والاستریتژورنال، ۱۵ داستان برتر سال ۲۰۱۳ کریستین ساینس مانیتور و کتابهای سال مجلهی اکونومیست نیز آمده است. همچنین این رمان برنده جایزه گاورنر جنرال در ادبیات داستانی انگلیسیزبان کانادا شد، در فهرست نهایی جایزه والتر اسکات (۲۰۱۴) قرار گرفت، در فهرست اولیه برای جایزه ادبی زنان (۲۰۱۴) و جایزه بینالمللی دابلین (۲۰۱۵) قرار گرفت. و در جوایز کتاب پستنیوزیلند در سال ۲۰۱۴، جایزه برتر داستان و جایزه برگزیده مردم را دریافت کرد.
دوازده مرد خشمگین
«پرفروغها» شاهکار النور کاتن نویسنده نیوزلندی و برنده جایزه بوکر ۲۰۱۳ به فارسی منتشر شد
آرمان امروز – منیره پولادوند : «پُرفروغها» دومین رمان النور کارتن نویسنده نیوزلندی بود که بهعنوان جوانترین نویسنده برایش جایزه بوکر ۲۰۱۳ را به ارمغان آورد و پس از ده سال با ترجمه محمد جوادی از سوی نشر ثالث به فارسی منتشر شده است. رابرت مک فارلین، رئیس داوران بوکر، درباره این کتاب گفت: «این رمان اثری خیرهکننده و درخشان است؛ بدون اینکه نظامگسیخته باشد، وسیع است.» رمان «پرفروغها» در فهرست بهترین رمانهای سال ۲۰۱۳ والاستریتژورنال، ۱۵ داستان برتر سال ۲۰۱۳ کریستین ساینس مانیتور و کتابهای سال مجلهی اکونومیست نیز آمده است. همچنین این رمان برنده جایزه گاورنر جنرال در ادبیات داستانی انگلیسیزبان کانادا شد، در فهرست نهایی جایزه والتر اسکات (۲۰۱۴) قرار گرفت، در فهرست اولیه برای جایزه ادبی زنان (۲۰۱۴) و جایزه بینالمللی دابلین (۲۰۱۵) قرار گرفت. و در جوایز کتاب پستنیوزیلند در سال ۲۰۱۴، جایزه برتر داستان و جایزه برگزیده مردم را دریافت کرد.
با بازکردن رمان «پرفروغها» اثر النور کاتن خواننده با سه مورد گیجکننده روبهرو میشود: «یادداشتی برای خواننده»؛ درباب یک نکته مبهم درمورد روند اعتدال بهاری؛ یک نمودار شخصیت، که مجموعه گستردهای از شخصیتها را در طرحی سردرگمکننده از برجهای فلکی ساماندهی میکند؛ و در ابتدای فصل اول، یک نمودار نجومی مرموز با دست ترسیم شده با عنوان «کرهای درون یک کره.» البته در ابتدا به اینها اهمیت ندهید: صفحه را ورق بزنید که داستان واقعی شروع میشود.
زمان: سال۱۸۶۶. مکان: هوکیتیکا، یک شهر مرزی با تب طلا در انتهای جهان واقع در ساحل غربی جزیره جنوبی نیوزیلند. درواقع، در یک شب تاریک و توفانی والتر مودی، یک جوان اسکاتلندی جویای ثروت، پس از سفر دریایی ناگواری درحالیکه خیس از آب شده خود را از کشتی گاداسپید بیرون میکشد و به ساحل میرود و خودش را به اولین هتلی که میبیند، میرساند. مودی که هنوز از رویداد آزاردهنده عجیبوغریبی که در طول سفرش شاهد آن بوده به خود میپیچد، برای نوشیدن جهت تجدید قوا راهی سالن هتل میشود. اما در آنجا، با یک گردهمایی مرموز مواجه میشود: «دوازده مردی که در اتاق مخصوص استعمال دخانیات هتل کراون جمع شده بودند، این تصور را ایجاد میکرد که در یک مهمانی بهطور تصادفی باهم ملاقات کردهاند. از تنوع پوشش و رفتارشان– کت فراک، کت دنبالهدار، کت نورفولک با دکمههایی از شاخ حیوانات، خز زردرنگ و پارچه کتان کامبریک، و پارچه جناغی – میشد تصور کرد که انگار دوازده غریبه در واگن قطار باشند که هر کدام به یک محله جداگانه از شهر میرفتند…»
هریک از این ۱۲ مرد – که در میان جمعشان یک داروساز، یک روزنامهنگار یهودی، یک «آدم فاسق»، یک کشیش زندان ایرلندی، دو کارگر چینی و یک مائوری خالکوبیشده- داستانی برای گفتن دارند. هر داستان روایتهای قبلی را بازنویسی میکند تا بهنوبه خود عناصر جدیدی را آشکار کند، و بهتدریج به یک هیولایی غولپیکر از طرحی تبدیل میشود که با مرگ یک راهب ناشناس، اقدام به خودکشی یک روسپی محلی و ناپدیدشدن مرموز ثروتمندترین مرد شهر آغاز میشود. و درنهایت همه اینها را هم در دل خود جای میدهد: طلاهای دزدیدهشده، هویتهای مخفی، باجگیری، برادرانی که مدتها گمشدهاند، گلوله ناپدیدشده، پاتوق افیونی، جلسه احضار روح، و یک طرح کلاهبرداری استادانه که خوانندگان خود را دیوانهوار درحال ورقزدن صفحات میبینند تا جزییاتی را که بار اول به آن توجه نکردهاند، دوباره بررسی کنند.
همه اینها بسیار زیاد سرگرمکننده بهنظر میرسند – و در بیشتر موارد اینطور است، اگرچه در ۱۰۸۰ صفحه ترجمه فارسی، این نوعی سرگرمی است که به سطح خاصی از تعهد نیاز دارد. محیط مرزی نیوزیلند بهطرز تازهای بدیع و بهخوبی درک شده است، و داستان به نثر قرن نوزدهمی روایت میشود که میتواند فضای ویکتوریایی را تداعی کند، بدون اینکه بیش از حد مملو از دیرینهگرایی باشد. اگرچه کاتن در مصاحبههایش از داستایفسکی و مِلویل یاد کرده است، اما ما به مراتب بیشتر در قلمروی داستانهای شرلوک هلمزِ آرتور کانن دویل هستیم، جاییکه کشف وقایع مرموز منجر به ماجراجوییهایی هیجانانگیز میشود.
اما یک کره بیرونی همراه با این کره درونی وجود دارد. با کمک برخی از نرمافزارهای رصد ستارگان، و مقدار زیادی نبوغ، کاتن رمان خود را روی یک چارچوب غیرمعمول پیچیده طرحریزی کرده است. معلوم شد این یادداشتهای عجیبوغریب طالعبینی اهمیت بسیار زیادی در شکلگیری «پرفروغها» دارند و درواقع احتمالا بیشترین توجه را به خود جلب کردهاند.
هریک از ۱۲ شخصیت «ستارهای» که مودی با آنها روبهرو میشود، با یک برج نجومی همراه است، با ویژگیهای مبتنی بر آن نماد (برای مثال، سوک یانگشنگ، تأمینکننده مواد افیونی، نماینده برج دلو است.) هشت شخصیت باقیمانده (یک چینش۲۰نفره است) بهعنوان «سیارهای» دستهبندی میشوند، و بدینترتیب در داخل و خارج از «برجهای» دوازده گانه در گشتوگذارند. برای مثال، مودی، با عطارد مرتبط است (نماینده عقل و ارتباطات)؛ آنا وترال، روسپی، با ماهِ متغیر؛ کرازبی ولز، راهب مرده، با«کره زمین»- رویدادهای داستان و رودرروشدن شخصیتها منعکسکننده این طرح هستند، با یک نمودار نجومی که پیش از هر یک از ۱۲ بخش کتاب ظاهر میشود.
کاتن به همه اینها یک لایه ساختاری دیگر اضافه میکند: حجم هر بخش نصف بخش قبل است – طرحی که نشاندهنده زوال ماه است؛ کاتن اولین بخش عظیم را به مجموع روایتها که در سالن به مودی گفته میشود اختصاص میدهد: ۱۲ داستان درهمتنیده که از دیدگاه ۱۲ شخصیت روایت میشوند که هرکدام زمینهها و انگیزههای خاص خود را دارند. چیدمان ویکتوریایی به کاتن اجازه میدهد تا از راوی دانای کل خود استفاده زیادی کند تا تکههای بزرگی از نمایش شخصیتها را با عملکردی مناسب جمع کند: «بالفور واقعاً مردی فروتن بود… پدرش در یک سراجی در کنت کار میکرد، و اگر آتشسوزی در یازدهسالگیاش زندگی پدر و اصطبلشان را نمیگرفت، ممکن نبود آن پوشش را بر تن کند – او پسری ناآرام بود، سرآستینهای لباسش فرسوده و وجودش ناشکیبا بود که سیمای خیالانگیز و نیمهمتمرکزی که برحسب عادت بر چهره داشت آن را وارونه جلوه میداد، و کار خیلی سخت مناسب او نبود…»
گرایش کاتن به حذف محتویات کل شخصیتها به این شیوه ممکن است یک خطای ضروری با پیشزمینههای بسیار زیاد برای آغازکردن داستان باشد، اما مطمئناً میتواند پس از تکرار ششم یا هفتم خستهکننده شود. بااینحال، خواننده صبور با اشتیاق به پرکردن جزئیات ازدستداده روایت بههمپیوسته – که درواقع بهنظر میرسد نوعی پیشدرآمد مفصل برای نیمه دوم کتاب باشد، جلو میرود. نتیجه در اینجا چیزی شبیه تماشای یک بندزن ماهر است که با زحمت زیاد فنرهای یک دیورامای چرخدنده عظیم را پیش از چرخاندن کلید میپیچاند: چرخشی شلوغ از طرحها و افشاگریهای بعدی در لحظهای که آن ۱۲ مرد سالن را ترک میکنند و راه خود را میروند، پدیدار میشود. در پایان کتاب، پس از اینکه بهنظر میرسد طرح داستان به پایان رسیده، کاتن این ترفند را تغییر میدهد و روند نجومی را به سال قبل از ورود مودی برمیگرداند. تکههای پنهان گذشته در معرض دید قرار میگیرند و نور تازهیی بر رویدادهایی که قبلا دیدهایم میتابانند.
همه اینها بیتردید تأثیرگذار هستند – شاهکاری که بیشباهت به سرودن یک غزل عاشقانه مبتنی بر جدول دورهای است که میتوان آن را هم رو به جلو و هم به عقب خواند. بهنظر میرسد که چارچوب مفهومی «پرفروغها» برای انواع خاصی از خوانندگان معماگرا که از درک عمیق نمادگرایی نجومی در داستان لذت میبرند، بسیار جذاب بهنظر میرسد.
پایبندی محض کاتن به طرح ۱۲ خانه برجهای فلکی داستانسرایی خوب را دستخوش غرور میکند. او اهمیت شخصیتهای متعددی را که باید به نقش فرعی تنزل داده میشد، ارتقا میدهد و نمیتواند روی نقشهای کلیدی با پیچیدگیای که لیاقتش را دارند سرمایهگذاری کند. درنتیجه مضامین اخلاقی کتاب لطمه میبیند. اگرچه کاول دولین، کشیش، مشاهده میکند که «درک یک موقعیت از دیدگاه شخص دیگر فوقالعاده دشوار است»، آگاهی که بهاصطلاح از راهرفتن با کفش دیگران به دست میآوریم بهندرت فراتر از الزامات سطحی موضوع است. مطمئناً قطعات جدیدی از داستان پدیدار میشوند، اما علیرغم تمام آن بخشهای توضیحی طولانی، کاتن بینش کمی از انسانیت شخصیتهایش به ما ارائه میکند: روسپی خوشقلب نمایان میشود که خوشقلبی دارد. شرورهای فریبکار، فریبکار و شرور نمایان میشوند.
اشتباه نکنید «پرفروغها» یک کتاب بسیار جذاب و خواندنی است و نمیشود این مهارتِ روایی را که توانسته بهطور منسجم خطهای داستانی جداگانه بسیاری را بههم پیوند دهد تحسین نکرد. کاتن بهوضوح یک داستاننویس بااستعداد است که علاقه زیادی به ساختارهای روایت تجربی دارد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰