حاکمیت قانون؛ کانون مطالبات جامعۀ ایرانی
رمان شرق-گروه جامعه:با توجه به ثروت و منابع درآمدی بالا در ایران، این امید وجود دارد که بتوان زیرساختهای لازم برای رقابت در عصر جدید را مهیا کرد و راه توسعه به شیوه جدید را هموار نمود. اما نگرانی این است که برخی عناصر اصلی فعال و دخیل در مدیریت کشور به طور اساسی متوجه تغییرات عصر جدید نشده و با تعلل و تسامح، عقبماندگی و رکود را دامن زنند و ایران به قعر فهرست کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه سقوط کند.
محمدعلی محمدی قرهقانی
۱. مهمترین ویژگی جامعه ایران در تاریخ معاصر چیست؟
مواجهه مستقیم ایران با واقعیتهای دنیای جدید در اوایل قرن ۱۹م. / اوایل قرن ۱۳ هـ. ش. پس از تجربه تلخ شکستهای از روسیه تزاری و تحمیل دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای و جدایی بخشهای مهمی از خاک ایران آغاز شد که در آن روسیه با به کارگیری سلاحهای جدید و بهخصوص توپخانه در میدان نبرد با ایران، غرور و ملیت ایرانی را خوار و خفیف نمود تا ناکارآمدی دولتهای قاجار و افزون بر آن، فقر و فاقه مردم جریان نارضایتی از وضعیت و شرایط موجود را در ایران آشکار نماید. نتایج این مواجهه و تخفیف، از سال ۱۲۸۴ ش. مصادف با ۱۹۰۵ م. با جنبشی معروف به مشروطهخواهی علنی شد. این نهضت در پی پاسخ به دو چالش عمده تمدن ایران آن زمان بود که هم احیای ناسیونالیسم و غرور ایرانی را جستجو میکرد و هم رفاه و معیشت را در نظر داشت.
یکی از جنبههای اساسی جنبش مشروطه به عنوان مهمترین ویژگی جامعه ایران در تاریخ معاصر این بود که در پی تحقیر ملی از طرف روسیه و تهدید حکمرانی سیاسی و نظام سلطنت و هم چنین فقر و گرسنگی مردم، وحدتی در میان تمام نیروهای مؤثر سیاسی و اجتماعی درون و برون حکومتی ایجاد شد که در تاریخ ایران بینظیر بود. البته هر کدام از این طیف و جریانهای سیاسی، این وحدت را وفق اصول و مراد خود جستجو میکردند که ائتلاف اولیه برای مطالبه تجدد و نوگرایی ابتدا به رقابت و بعد هم به تخاصم و به توپ بستن مجلس و ترور و اعدام همراهان دیروز و مخالفان امروز انجامید.
طیفهای سیاسی با حکمرانانی چون ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه با عوامل اجرایی خود چون قائم مقام و سپهسالار و امیرکبیر، با نخبگان روشنفکری چون ملکم خان و آخوندزاده و طالبوف و همچنین روحانیان مشروطهخواهی چون نائینی، آخوند خراسانی و بهبهانی و طباطبایی، همه در همان نقطه الحاقی تحقیر ملی و ناسیونالیسم و همچنین تأمین معیشت و رفاه و مبارزه با فقر و گرسنگی به هم رسیدند. اما پس از بنیانگذاری مشروطه و موفقیت اولیه آن، جنگ و منازعه با همدیگر را آغاز کردند. بعدها در تاریخ تحولات ایران این وحدت موقت و انشعاب سریع در طیفهای سیاسی تکرار شد و میتوان گفت که به یک خصوصیت بارز تحولات اجتماعی- سیاسی در ایران تبدیل شده است.
۲. مهمترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
یکی شکلگیری و پیروزی زودگذر نهضت مشروطه در ایران با همه تفسیرها و تحلیلهای مربوط به آن، و دیگری شکلگیری و پیروزی سریع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ که وجه مشخصه هر دو در سرعت ظهور و پیروزی زود هنگام بود. از نظر برخی مفسران، این تعجیل یکی از علل مؤثر در ناکامیهای بعدی در فرایند تکامل و توسعه بوده است. بدین معنا که اگر پیروزی این دو تغییر اجتماعی بزرگ با تعلل و تأخیر و پس از مواجهه با چالشهای اساسی و عبور و گذر از آن محقق میشد، چه بسا که بسیاری از مخاطرات و موانع و احیاناً ناکامیها در تحقق آرمانها و شعارهای اصلی پدید نمیآمد.
۳. چه مفهومی مهمترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف میکند؟
قانون و مشروطه و مشروعهخواهی در هر دو تحول اجتماعی فوق، که هدف اصلی آن محدود کردن حوزه اختیارات حکمرانی چه از طریق قانون اساسی مدرن(مشروطه) و یا از طریق بازگشت به اصول و سنت بود(مشروعه)، مفاهیم محوری در این تغییرات اجتماعی را تشکیل میداد. بعد از گذشت حدود یکصد سال از جنبش مشروطهخواهی و مطالبه حاکمیت قانون در مناسبات اجتماعی و سیاسی، همچنان این مفهوم مورد درخواست و یکی از مسائل محوری در جنبشهای مدنی و عدالتخواهی ایران است.
۴. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کداماند؟
چالشهای سنت و مدرنیته در ایران که حاصل دو جریان قوی سیاسی و اجتماعی مشروطهخواهی (عرفیگرایی) و مشروعهطلبی(دینداری) بوده در ادامه مسیر و روند خود به تکنولوژی عصر ارتباطات و دیجیتال رسیده و فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، آزادی و آگاهی فردی را توسعه داده و به عنوان مثال انقلاب جنسی اخیر در ایران یکی از پیامدهای آن است. قدرتگیری گفتمانهای حاشیهای و پیرامونی بهخصوص در حوزه اقلیتهای جنسی و زیست جنسی و اصطکاک و رقابت آن با گفتمان رسمی در حوزه مناسبات خانواده و نفوذ و گسترش این گفتمان از روندهایی است که تغییرات اجتماعی در ایران بخصوص در حوزه اخلاق اجتماعی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
۵. برای شخص شما کدام خصوصیت این تغییرات، امید آفرین و کدام بیم آفریناند؟
دنیای آینده هم پر مخاطره و هم پر امید است. اما تضاد طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی و شکاف بین فقیر و غنی در جهانی مبتنی بر سایبرنتیک و دیجیتال که هزینه بهرهبرداری از آن گزاف و گران خواهد بود، طبقات فقیر را به دلیل نداشتن آموزشها و مهارتهای لازم از دسترسی به منابع ثروت و توانمندی محروم کرده است و همچنان بر تضاد و شکاف و نابرابریها میافزاید. اگرچه امید آن میرود که با رشد تکنولوژی، مثلاً با کاربرد سایبرنتیک و تکنولوژیهای جدید اطلاعاتی مانند متاورس بسیاری از مشکلات بشر چه به لحاظ غلبه بر مناسبات اجتماعی و سیاسی، چالشهای محیط زیستی و تولید محصولات کشاورزی و سلامت، قویتر شود، اما این نگرانی قطعی است که همین رشد تکنولوژی و کاربرد آن و تولید محصولات فرهنگی و مادی در عصر پسادیجیتال فاصله فقیر و غنی را هم در سطح جهانی و هم در درون دولتشهرها بین طبقات اجتماعی ملی و بومی افزایش دهد؛ ایران در هر دو زمینه در معرض این آسیب و دامنه تغییرات اجتماعی خواهد بود.
با توجه به ثروت و منابع درآمدی بالا در ایران، این امید وجود دارد که بتوان زیرساختهای لازم برای رقابت در عصر جدید را مهیا کرد و راه توسعه به شیوه جدید را هموار نمود. اما نگرانی این است که برخی عناصر اصلی فعال و دخیل در مدیریت کشور به طور اساسی متوجه تغییرات عصر جدید نشده و با تعلل و تسامح، عقبماندگی و رکود را دامن زنند و ایران به قعر فهرست کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه سقوط کند./منبع:انحمن جامعه شناسی ایران
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰