جامعهشناسی نخبگی
آرمان شرق- یکی از مهمترین سویههای تضاد نخبگان در ایران معاصر، تضاد ایدئولوژیک است که بهویژه در بزنگاههای تاریخی جلوه بیشتری مییابد. مقایسه ایران با ترکیه و ژاپن اهمیت تضاد ایدئولوژیک در بین نخبگان ایران معاصر را نشان و توضیح خواهد داد چرا ماهیت تضاد ایدئولوژیک در ایران و ترکیه با یکدیگر متفاوت بوده و چه پیامدهایی برای این دو کشور داشته است؛ همچنین، نشان خواهد داد که شکل رابطه نخبگان در ژاپن بیشتر ائتلاف بوده است.
معمولا صاحبنظران و محققان برای تبیین و فهم امر اجتماعی عاملیت و ساختار را متمایز و بر یک سویه از آن تأکید میکنند. رویکرد عاملیتمحور شخصیتها، افراد و نقش آنان و رویکرد ساختارمحور ساختارهای کلان را ارزیابی میکنند. طرفداران هریک از این دو رویکرد هم دلایل خود را دارند اما آنچه امروزه بر آن تأکید میشود فراتررفتن از این دوگانه، نگاه همزمان و فهم روابط متقابل آنها است. در اغلب مطالعات تاریخ معاصر ایران، نخبگان معمولا به صورت منفرد دیده شدهاند نه بهمثابه یک گروه نخبگی برآمده از بسترهای موجود. همچنین، مناسبات و صورتبندی نخبگان بیشتر به تضاد منافع تقلیل یافته است، درحالیکه از مهمترین سویههای تضاد نخبگان در ایران معاصر، تضاد ایدئولوژیک است که در بزنگاههای تاریخی برجسته شده و مسیر آینده را تعیین کرده است. کتاب «جامعهشناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن» روایتی است از تاریخ این سه کشور بر مبنای تعامل نخبگان عاملیت و ساختار.
کتاب حاضر سعی دارد با درنظرگرفتن همزمان منابع قدرت چندگانه نخبگان و ساختارهایی که از آن برآمدهاند، انواع گروههای نخبگی جامعه ایران را شناسایی و ماهیت رابطه آنان را تبیین و با مقایسه با ترکیه و ژاپن، اهمیت تضاد ایدئولوژیک در بین نخبگان ایران معاصر را روشن کند و تا حدودی مسیرهای مختلفی را که این کشورها طی کردهاند، توضیح دهد. نویسنده در مقدمه کتاب به این موضوع اشاره میکند که در آثاری که به تاریخ ایران پرداختهاند، نخبگان معمولا منفرد دیده شدهاند؛ اقدامات تکتک آنها مورد ارزیابی قرار گرفته و کمتر بهمثابه گروه نخبگی مورد نظر بوده است؛ به روابط و مناسبات درون و بین نخبگان و چرایی این روابط و مناسبات توجهی نشده است. همچنین چرایی رفتار نخبگان کمتر مورد توجه بوده است؛ هم به دلیل درنظرنگرفتن ساختارهایی که نخبگان از آن برآمدهاند و هم به دلیل عدم تبیین نظاممند رفتار آنان. کتاب حاضر سعی دارد براساس منابع قدرت چندگانهای که نخبگان از آن بهره میبردند و توجه به ساختارهایی که نخبگان از آن برآمدهاند، انواع گروههای نخبگی ایران را شناسایی و ماهیت رابطه آنان را بر این مبنا تبیین کند. از دیگر مواردی که این اثر سعی دارد به آن بپردازد انواع تضاد بین نخبگان است. یکی از مهمترین سویههای تضاد نخبگان در ایران معاصر، تضاد ایدئولوژیک است که بهویژه در بزنگاههای تاریخی جلوه بیشتری مییابد. مقایسه ایران با ترکیه و ژاپن اهمیت تضاد ایدئولوژیک در بین نخبگان ایران معاصر را نشان و توضیح خواهد داد چرا ماهیت تضاد ایدئولوژیک در ایران و ترکیه با یکدیگر متفاوت بوده و چه پیامدهایی برای این دو کشور داشته است؛ همچنین، نشان خواهد داد که شکل رابطه نخبگان در ژاپن بیشتر ائتلاف بوده است. در بخش نخست این کتاب مفهوم گروههای نخبه توضیح داده شده است. نخبگی مانند دیگر مفاهیم در علوم اجتماعی، چندوجهی است و صاحبنظران مختلف رویکردها و صورتبندیهای متفاوتی از آن عرضه کردهاند و این مفهوم تحولات نسبتا زیادی را پشت سر گذاشته است. در اواخر قرن ۱۹ مفهوم نخبه وارد ادبیات علوم اجتماعی شد و تاکنون تحولات بسیاری داشته است. الگویی که در این کتاب ارائه میشود، سعی کرده هر دو جنبه واقعیت اجتماعی، یعنی ساختار و نخبه (بهمثابه عاملیت) را به صورت درهمتنیده در نظر بگیرد و از طریق آن به گذشته رجوع کند. نخبه فرد یا گروهی است که دارای ظرفیت بهکارگیری منابع نه صرفا تملک منابع قدرت باشد و کنش او پیامد اجتماعی منظم و مستمر در سطح کلان و در طول زمان داشته باشد. منظور از منابع قدرت، منابع چهارگانه قدرت است که مایکل مان آنها را تفکیک کرده است: قدرت ایدئولوژیک، اجرائی، نظامی و اقتصادی. درباره مفهوم ساختار نیز دیدگاههای مختلفی وجود دارد. در این کتاب منظور از ساختار، کلیتی اجتماعی است شامل سه بعد نهادی، رابطهای و توزیعی. منظور از بعد نهادی، قواعد و رویههای رسمی (قانونی و غیررسمی (هنجار) است. بعد رابطهای شامل روابط اجتماعی بین کنشگران فردی و جمعی و بعد توزیعی مربوط به توزیع منابع ارزشمند و شامل سه زیرمجموعه قواعد توزیع، روابط توزیع و داشتهها است. رابطه کارگر و کارفرما، کارمند و مدیر، افراد جامعه با یکدیگر، روابط افراد در خانواده و محله و… از طریق قواعد و رویههای رسمی و غیررسمی و موقعیت افراد در سلسله مراتب اجتماعی (ناشی از توزیع منابع) و داشتهها، تعیین میشود و از طرفی همین روابط به اصلاح، تغییر یا بازتولید قواعد و رویهها و روابط توزیع منجر میشود؛ بنابراین در تحلیل اجتماعی، باید به هر سه بعد توجه شود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰