تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 اسفند 1401 - 0:16
کد خبر : 126183

ایران به تقویت «مدارای سیاسی» نیاز دارد

ایران به تقویت «مدارای سیاسی» نیاز دارد

ایران به تقویت «مدارای سیاسی» نیاز دارد آرمان امروز، گروه سیاسی: « «مدارای سیاسی» یکی از شاخص‌های مهم در رابطه با ملت دولت است. که با توجه به آن می‌توان مقدار نرمش سیاستمدارن را در قابل صدای منتقدان سنجید. با این وجود مدارای سیاسی را باید یکی از وظایف مهم حکومت‌ها و سیاست‌مداران برای تحقق

ایران به تقویت «مدارای سیاسی» نیاز دارد

آرمان امروز، گروه سیاسی: « «مدارای سیاسی» یکی از شاخص‌های مهم در رابطه با ملت دولت است. که با توجه به آن می‌توان مقدار نرمش سیاستمدارن را در قابل صدای منتقدان سنجید. با این وجود مدارای سیاسی را باید یکی از وظایف مهم حکومت‌ها و سیاست‌مداران برای تحقق «اتحاد ملی» و «رشد اندیشه‌های مختلف اجتماعی» محسوب کنیم. برای شناخت مفهوم مدارا سیاسی لازم است ابعاد مختلف آن مشخص شود تا مخاطب بتواند فهم عمیقی نسبت به این موضوع پیدا کند. نه‌تنها در نوع و شیوه حکمرانی دهه‌های اخیر مداری سیاسی در دستور کار کشورهای دموکراتیک قرار گرفته است بلکه در ادبیات جامعه مدرن و متون کهن هم می‌توانیم ریشه‌های این نوع مدارا را مشاهده کنیم. به‌عنوان مثال باید به این بیت حضرت حافظ اشاره کنیم که می‌گوید: «آرامش دوگیتی، تفسیر این دو حرف است/بادوستان مروت با دشمنان مدارا» یا اینکه شهریار، غزلسرای معاصر در شعری که به وصف حضرت علی(ع) پرداخته است می‌نویسد: « به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من/چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا» . جامعه ایران به دلیل تکثر «اقوام»، «مذاهب»، «فرهنگ‌ها»، «دیدگاه‌های سیاسی» و … نیاز به پررنگ‌تر شدن «فرهنگ مداری سیاسی» دارد. در ادامه این گزارش با دو صاحب نظر گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.»
«فرهنگ مدارای سیاسی» صدای منتقدان و مخالفان را  می شنود


«دکتر امیر دبیری‌مهر»، جامعه‌شناس سیاسی در پاسخ به این سوال که «مداری سیاسی» چه تعریفی دارد و اهمیت آن برای داشتن یک جامعه پویا و توسعه یافته چه نمودی پیدا می‌کند، به «خبرنگار آرمان امروز» می‌گوید: «مدارای در برابر «تعصب»، «تیرگی اخلاقی»، «لجاجت»، «نشنیدن صدای مخالف یا منتقد» و … معنا پیدا می‌کند و اگر بخواهیم مدار را در قالب سیاسی تعریف کنیم باید بگوییم «مداری سیاسی» می‌تواند چهارچوب فعالیت‌های یک کنش‌گر سیاسی در حکمرانی را مشخص کند. سیاستمداری که به درک کافی در زمینه مدارای سیاسی رسیده است اهداف مشخصی برای فعالیت‌های خود مشخص می‌کنند و سعی می‌کند تا جایی که به خطوط قرمز قانون تخطی نشود، حالت طلبکارانه‌ای نداشته باشد و بتواند به فعالیت‌های خود در کنار منتقدان یا مخالفان ادامه دهد. اگر این نمونه‌ها در شخصیت یک سیاستمدار وجود داشته باشد می‌توانیم بگوییم که او فرهنگ مداری سیاسی را پذیرفته است. موضوعاتی که مورد اختلاف است ولی شدت آن تا حدی است که حکمرانی را تضعیف نمی‌کند باید در چهارچوب مدارای سیاسی قرار گیرد. این فرهنگ همچنین تاکید دارد که موضوعات باید در قالب گفت‌وگو مطرح و برطرف شود. به این موضوع هم توجه داشته باشید که اصل مدارای سیاسی بر «گذشت»، «تعامل»، «گفت‌وگو» و «پرهیز از لجاجت و تخریب» در رقابت‌‍‌های  سیاسی بنا شده است. در مقابل فرهنگ مدارای سیاسی دیدگاه‌های تخریب‌گر قرار دارند که در آن سیاستمداران تلاش می‌کند تا بتواند رقیبان سیاسی خود را بدون شنیدن صدای انتقاد آنها از صحنه سیاسی را حذف کند. آنها میلی به گفت‌وگو ندارند و همواره منتقدان سیاسی خود را به‌عنوان دشمنان سیاسی تعریف می‌کنند که البته با چاشنی خشونت همراه است.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه مدارای سیاسی تنها در رفتار دو رقیب سیاسی معنا پیدا می‌کند ادامه می‌دهد: «باید این موضوع را اضافه کنم که معیار سنجش مداری سیاسی یک سیاستمدار در رفتارش با منتقدان است. هرچه یک سیاستمدار در برخورد با مخالفان و منتقدان خود نرمش و لطافت بیشتری نشان دهد، می‌تواند میزان تاکیدش بر مدارا را بسنجیم. همانطور که اشاره کردیم دایره مدارای سیاسی تا جایی می‌تواند گسترده باشد که به قانون اساسی کشور مورد نظر، صدمه‌ای وارد نکند. این نشان دهنده آن است که در این دایره وسیع حتی نظرات ۱۰۰ درصد مخالف هم می‌تواند گنجانده شود. به این اصل هم توجه داشته باشید که اهمیت مدارای سیاسی در جای نمود پیدا می‌کند که آن فردی که به‌عنوان «دشمن سیاسی» محسوب می‌شوند در ادامه به یک «منتقد» تبدیل می‌شود و در مرحله بعد این منتقد به «همراه سیاسی» تبدیل خواهد شد. در اینجا می‌توانیم به یک جمع‌بندی کوتاهی برسیم که یک سیاستمدار باهوش می‌تواند با تاکیدش بر مداری سیاسی همان افرادی را که دشمن سیاسی می‌خواندشان را به همراه سیاسی تبدیل کند. در خصوص فرهنگ مداری سیاسی باید این نکته را هم اضافه کنیم که حتی در سطح یک شهروند ساده که به‌نوعی کنش‌گر سیاسی محسوب می‌شود، حق دارد تا صدای ۱۰۰ درصد مخالف خود را در محافل مورد نظر بیان کند. در واقع چارچوب مدارا این حق را به همه دیدگاه‌ها می‌دهد که بتوانند نظر خود را در جامعه بیان کنند البته در حالی که دیگر او را دشمن تلقی نمی‌کنند.»

دایره مدارای سیاسی همه نظرات را در بر میگیرد
«محمدتقی فاضل میبدی» عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در پاسخ به این سوال که «مداری سیاسی» چه تعریفی دارد و اهمیت آن برای داشتن یک جامعه پویا و توسعه یافته چه اهمتی پیدا می‌کند، به «خبرنگار آرمان امروز» می‌گوید: «مفهوم مدارا تنها در عرصه سیاسی وجود ندارد و در همه زمینه‌ها باید با حلم و بردباری برخورد شود که البته این موضوع در دیدگاه یک سیاستمدار که در حاکمیت نقش بسزایی دارد باید پررنگ‌تر شود. هنگامی که می‌توانیم یک جامعه متکثر با دیدگاه‌های متفاوت داشته باشیم نباید در مقابل آنچه صدای مخالف نامیده می‌شود برآشوبیم و کسی را که فکر و دیدگاه‌ش با ما در تضاد کامل است را حذف کنیم. زیرا او هم حق بیان نظرات و حرف‌های خودش را دارد. در این روش حکمران باید نظرات مخالفی که در زمینه نوع «مدیریت داخلی»، «سیاست خارجه»، «موضوعات اقتصادی»، «موضوعات فرهنگی» و … را قبول کند و نه‌تنها به او اجازه انتقاد بدهد حتی اجازه «اعتراض» هم به او بدهد. اگر این حق از فرد و یا حزب سیاسی مخالف گرفته شود باید بگوییم که حکمران مورد نظر اهل مدارا، حلم و بردباری نیست. مدارای سیاسی با تعارفی که ارائه دادیم در جوامع امروزی که به سمت مدنی شدن در حرکت است بسیار حائز اهمیت محسوب می‌شود. »
فاضل میبدی با اشاره به فاکتورهایی که می‌توان با آنها میزان مدارا پذیری سیاسی یک سیستم حکمرانی را سنجید، ادامه می‌دهد: «مداری سیاسی هر جامعه بنا بر نوع فعالیت احزاب، رسانه‌ها و … سنجیده می‌شود. هرچه فضای آزادتری برای فعالیت احزاب و مطبوعات در نظر رفته شود، تا حدی که در چهارچوب قانون اساسی تعریف شده است، می‌توانیم بگوییم که حاکمیت با مداری سیاسی بیشتری با مخالفان خود برخورد می‌کند. توجه داشته باشید که بنا بر اصل مدارای سیاسی، حاکمیت نمی‌تواند برای مطبوعات، احزاب و دیگر شاخص‌های جامعه مدنی نسخه نویسی کند. بلکه نسخه‌ای که باید حاکمیت بنا بر آن به حرکت خود ادامه دهد باید توسط منتقدانی که در قالب احزاب و تشکل‌های سیاسی و مطبوعات نظرات خود را عنوان می‌کنند به مسیر خود ادامه دهد. زمانی بود که برخی از تفکرات سیاسی راه ترور و حذف مخالفانی که دیدگاه متفاوتی با آنها داشتند را در دستور کار قرار می‌دادند که البته در تضاد با قوانین شرع اسلامی است.»
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم معتقد است که مدارای سیاسی دایره وسیعی را در بر می‌گیرد که در این دایره حتی مخالفان هم می‌توانند انتقادهای خود را با رعایت اخلاق انتقاد ابراز کنند. به‌عنوان مثال در جامعه‌ی ما که اسلامی و شیعی است نمی‌توانیم بگوییم که تفکراتی که با ما در تضاد است و یا اینکه از نگاه مذاهب دیگری به موضوعات نگاه می‌کنند، هم حق انتقاد داده شود. کسی که از نظر مذهبی دیدگاه متفاوتی دارد نباید مورد خشم و محدودیت قرار بگیرد و تنها به‌دلیل دین یا مذهبی که دارد از فعالیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی محروم شود. به‌صورت خلاصه، اگر بخواهیم در این مورد به یک جمع‌بندی برسیم باید بگوییم که حفظ کرامت انسانی و تکثر اعتقادات و نظرات در جامعه با شاخص‌های مدارای سیاسی در ارتباط مستقیم قرار دارد.»
آرمان امروز، گروه سیاسی: « «مدارای سیاسی» یکی از شاخص‌های مهم در رابطه با ملت دولت است. که با توجه به آن می‌توان مقدار نرمش سیاستمدارن را در قابل صدای منتقدان سنجید. با این وجود مدارای سیاسی را باید یکی از وظایف مهم حکومت‌ها و سیاست‌مداران برای تحقق «اتحاد ملی» و «رشد اندیشه‌های مختلف اجتماعی» محسوب کنیم. برای شناخت مفهوم مدارا سیاسی لازم است ابعاد مختلف آن مشخص شود تا مخاطب بتواند فهم عمیقی نسبت به این موضوع پیدا کند. نه‌تنها در نوع و شیوه حکمرانی دهه‌های اخیر مداری سیاسی در دستور کار کشورهای دموکراتیک قرار گرفته است بلکه در ادبیات جامعه مدرن و متون کهن هم می‌توانیم ریشه‌های این نوع مدارا را مشاهده کنیم. به‌عنوان مثال باید به این بیت حضرت حافظ اشاره کنیم که می‌گوید: «آرامش دوگیتی، تفسیر این دو حرف است/بادوستان مروت با دشمنان مدارا» یا اینکه شهریار، غزلسرای معاصر در شعری که به وصف حضرت علی(ع) پرداخته است می‌نویسد: « به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من/چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا» . جامعه ایران به دلیل تکثر «اقوام»، «مذاهب»، «فرهنگ‌ها»، «دیدگاه‌های سیاسی» و … نیاز به پررنگ‌تر شدن «فرهنگ مداری سیاسی» دارد. در ادامه این گزارش با دو صاحب نظر گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.»
«فرهنگ مدارای سیاسی» منتقدان و مخالفان را دشمن نمیداند
«دکتر امیر دبیری‌مهر»، جامعه‌شناس سیاسی در پاسخ به این سوال که «مداری سیاسی» چه تعریفی دارد و اهمیت آن برای داشتن یک جامعه پویا و توسعه یافته چه نمودی پیدا می‌کند، به «خبرنگار آرمان امروز» می‌گوید: «مدارای در برابر «تعصب»، «تیرگی اخلاقی»، «لجاجت»، «نشنیدن صدای مخالف یا منتقد» و … معنا پیدا می‌کند و اگر بخواهیم مدار را در قالب سیاسی تعریف کنیم باید بگوییم «مداری سیاسی» می‌تواند چهارچوب فعالیت‌های یک کنش‌گر سیاسی در حکمرانی را مشخص کند. سیاستمداری که به درک کافی در زمینه مدارای سیاسی رسیده است اهداف مشخصی برای فعالیت‌های خود مشخص می‌کنند و سعی می‌کند تا جایی که به خطوط قرمز قانون تخطی نشود، حالت طلبکارانه‌ای نداشته باشد و بتواند به فعالیت‌های خود در کنار منتقدان یا مخالفان ادامه دهد. اگر این نمونه‌ها در شخصیت یک سیاستمدار وجود داشته باشد می‌توانیم بگوییم که او فرهنگ مداری سیاسی را پذیرفته است. موضوعاتی که مورد اختلاف است ولی شدت آن تا حدی است که حکمرانی را تضعیف نمی‌کند باید در چهارچوب مدارای سیاسی قرار گیرد. این فرهنگ همچنین تاکید دارد که موضوعات باید در قالب گفت‌وگو مطرح و برطرف شود. به این موضوع هم توجه داشته باشید که اصل مدارای سیاسی بر «گذشت»، «تعامل»، «گفت‌وگو» و «پرهیز از لجاجت و تخریب» در رقابت‌‍‌های  سیاسی بنا شده است. در مقابل فرهنگ مدارای سیاسی دیدگاه‌های تخریب‌گر قرار دارند که در آن سیاستمداران تلاش می‌کند تا بتواند رقیبان سیاسی خود را بدون شنیدن صدای انتقاد آنها از صحنه سیاسی را حذف کند. آنها میلی به گفت‌وگو ندارند و همواره منتقدان سیاسی خود را به‌عنوان دشمنان سیاسی تعریف می‌کنند که البته با چاشنی خشونت همراه است.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه مدارای سیاسی تنها در رفتار دو رقیب سیاسی معنا پیدا می‌کند ادامه می‌دهد: «باید این موضوع را اضافه کنم که معیار سنجش مداری سیاسی یک سیاستمدار در رفتارش با منتقدان است. هرچه یک سیاستمدار در برخورد با مخالفان و منتقدان خود نرمش و لطافت بیشتری نشان دهد، می‌تواند میزان تاکیدش بر مدارا را بسنجیم. همانطور که اشاره کردیم دایره مدارای سیاسی تا جایی می‌تواند گسترده باشد که به قانون اساسی کشور مورد نظر، صدمه‌ای وارد نکند. این نشان دهنده آن است که در این دایره وسیع حتی نظرات ۱۰۰ درصد مخالف هم می‌تواند گنجانده شود. به این اصل هم توجه داشته باشید که اهمیت مدارای سیاسی در جای نمود پیدا می‌کند که آن فردی که به‌عنوان «دشمن سیاسی» محسوب می‌شوند در ادامه به یک «منتقد» تبدیل می‌شود و در مرحله بعد این منتقد به «همراه سیاسی» تبدیل خواهد شد. در اینجا می‌توانیم به یک جمع‌بندی کوتاهی برسیم که یک سیاستمدار باهوش می‌تواند با تاکیدش بر مداری سیاسی همان افرادی را که دشمن سیاسی می‌خواندشان را به همراه سیاسی تبدیل کند. در خصوص فرهنگ مداری سیاسی باید این نکته را هم اضافه کنیم که حتی در سطح یک شهروند ساده که به‌نوعی کنش‌گر سیاسی محسوب می‌شود، حق دارد تا صدای ۱۰۰ درصد مخالف خود را در محافل مورد نظر بیان کند. در واقع چارچوب مدارا این حق را به همه دیدگاه‌ها می‌دهد که بتوانند نظر خود را در جامعه بیان کنند البته در حالی که دیگر او را دشمن تلقی نمی‌کنند.»
دایره مدارای سیاسی همه نظرات را در بر میگیرد


«محمدتقی فاضل میبدی» عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در پاسخ به این سوال که «مداری سیاسی» چه تعریفی دارد و اهمیت آن برای داشتن یک جامعه پویا و توسعه یافته چه اهمتی پیدا می‌کند، به «خبرنگار آرمان امروز» می‌گوید: «مفهوم مدارا تنها در عرصه سیاسی وجود ندارد و در همه زمینه‌ها باید با حلم و بردباری برخورد شود که البته این موضوع در دیدگاه یک سیاستمدار که در حاکمیت نقش بسزایی دارد باید پررنگ‌تر شود. هنگامی که می‌توانیم یک جامعه متکثر با دیدگاه‌های متفاوت داشته باشیم نباید در مقابل آنچه صدای مخالف نامیده می‌شود برآشوبیم و کسی را که فکر و دیدگاه‌ش با ما در تضاد کامل است را حذف کنیم. زیرا او هم حق بیان نظرات و حرف‌های خودش را دارد. در این روش حکمران باید نظرات مخالفی که در زمینه نوع «مدیریت داخلی»، «سیاست خارجه»، «موضوعات اقتصادی»، «موضوعات فرهنگی» و … را قبول کند و نه‌تنها به او اجازه انتقاد بدهد حتی اجازه «اعتراض» هم به او بدهد. اگر این حق از فرد و یا حزب سیاسی مخالف گرفته شود باید بگوییم که حکمران مورد نظر اهل مدارا، حلم و بردباری نیست. مدارای سیاسی با تعارفی که ارائه دادیم در جوامع امروزی که به سمت مدنی شدن در حرکت است بسیار حائز اهمیت محسوب می‌شود. »
فاضل میبدی با اشاره به فاکتورهایی که می‌توان با آنها میزان مدارا پذیری سیاسی یک سیستم حکمرانی را سنجید، ادامه می‌دهد: «مداری سیاسی هر جامعه بنا بر نوع فعالیت احزاب، رسانه‌ها و … سنجیده می‌شود. هرچه فضای آزادتری برای فعالیت احزاب و مطبوعات در نظر رفته شود، تا حدی که در چهارچوب قانون اساسی تعریف شده است، می‌توانیم بگوییم که حاکمیت با مداری سیاسی بیشتری با مخالفان خود برخورد می‌کند. توجه داشته باشید که بنا بر اصل مدارای سیاسی، حاکمیت نمی‌تواند برای مطبوعات، احزاب و دیگر شاخص‌های جامعه مدنی نسخه نویسی کند. بلکه نسخه‌ای که باید حاکمیت بنا بر آن به حرکت خود ادامه دهد باید توسط منتقدانی که در قالب احزاب و تشکل‌های سیاسی و مطبوعات نظرات خود را عنوان می‌کنند به مسیر خود ادامه دهد. زمانی بود که برخی از تفکرات سیاسی راه ترور و حذف مخالفانی که دیدگاه متفاوتی با آنها داشتند را در دستور کار قرار می‌دادند که البته در تضاد با قوانین شرع اسلامی است.»
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم معتقد است که مدارای سیاسی دایره وسیعی را در بر می‌گیرد که در این دایره حتی مخالفان هم می‌توانند انتقادهای خود را با رعایت اخلاق انتقاد ابراز کنند. به‌عنوان مثال در جامعه‌ی ما که اسلامی و شیعی است نمی‌توانیم بگوییم که تفکراتی که با ما در تضاد است و یا اینکه از نگاه مذاهب دیگری به موضوعات نگاه می‌کنند، هم حق انتقاد داده شود. کسی که از نظر مذهبی دیدگاه متفاوتی دارد نباید مورد خشم و محدودیت قرار بگیرد و تنها به‌دلیل دین یا مذهبی که دارد از فعالیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی محروم شود. به‌صورت خلاصه، اگر بخواهیم در این مورد به یک جمع‌بندی برسیم باید بگوییم که حفظ کرامت انسانی و تکثر اعتقادات و نظرات در جامعه با شاخص‌های مدارای سیاسی در ارتباط مستقیم قرار دارد.»

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.