تاریخ انتشار : دوشنبه 15 مرداد 1397 - 11:02
کد خبر : 34146

نامه تاثیرگذار جراح ایرانی به «همسر مرده اش» /تصویر

نامه تاثیرگذار جراح ایرانی به «همسر مرده اش» /تصویر

آرمان شرق: این استاد در اینستاگرام شخصی اش با انتشار عکس قبر همسرش نوشته است: «مریم عزیزم سلام. من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است، رسیده ام. پزشک، جراح، فوق تخصص، استاد و حتی رئیس! اما امروز … به گزارش آرمان شرق و به نقل از 

آرمان شرق: این استاد در اینستاگرام شخصی اش با انتشار عکس قبر همسرش نوشته است: «مریم عزیزم سلام. من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است، رسیده ام. پزشک، جراح، فوق تخصص، استاد و حتی رئیس! اما امروز …

به گزارش آرمان شرق و به نقل از  بهداشت نیوز؛ پست اینستاگرامی یکی از جراح های معروف و موفق ارتوپد کشور درباره همسرش، یکی از پربازدیدهای شبکه های اجتماعی در ۲۴ ساعت گذشته بوده است. بسیاری از کانال ها و گروه ها با یک توضیح شبیه به هم، این پست را بازنشر داده اند: «کسایی که توی زندگی تون هستن رو سفت بچسبین. این زندگی همه چی تکراری داره جز آدما. این یادداشت از دکتر «مهرپور» فوق تخصص ارتوپدی برای همسر مرحوم شون رو ببینیم بلکه از خواب غفلت بیدار بشیم.»

دکتر «مهرپور» کیست؟

دکتر «سعیدرضا مهرپور»، یکی از بهترین جراح های ارتوپد، فلوشیپ جراحی ستون فقرات و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران است. او در سال ۸۸ به عنوان نفر اول بورد ارتوپدی کشور، فعالیت خود را در سمت هیئت علمی دانشگاه تهران شروع کرد و جایزه حکیم جرجانی در سال ۹۰ به همراه عنوان استاد جوان برتر دانشگاه در سال ۹۲ به وی تعلق گرفت. او هم اکنون فوق تخصص ارتوپدی دارد.

متن پست اینستاگرامی دکتر «مهرپور»

این استاد در اینستاگرام شخصی اش با انتشار عکس قبر همسرش نوشته است:

«مریم عزیزم سلام. من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است، رسیده ام. پزشک، جراح، فوق تخصص، استاد و حتی رئیس! اما امروز بعد از این راهِ دراز و پر مشقّت، یک آرزو بیشتر ندارم، این که همه این ها را که برشمردم، پس بدهم و در عوض لحظه ای کنارِ تو بنشینم، در چشمانت نگاه کنم و فنجانی چای با هم بنوشیم و این بار قول می دهم که چای را نه یکباره و داغ که با آرامش و پا به پای تو بنوشم.

مریم عزیزم؛ این روزها جوان ترها آن چنان برای پیشرفت عجله دارند که نگاهِ مادر، نفسِ پدر و عشقِ همسر را نمی بینند و برای رسیدنِ هر چه سریع تر به قله، بسیاری را در دامنه جا می گذارند. مریم عزیزم، من پشیمانم از تمامِ شب هایی که صحبتِ تو را نمی شنیدم و به فکرِ تشویقِ حاضرینِ در سخنرانیِ فردایم بودم. من پشیمانم.  مریم جان، بگذار جوان ترها را نصیحتی کنم: در بالای قله ها و آن سوی ابرها خبری نیست، هر چه هست در دامنه زندگی شماست.»

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.