تاریخ انتشار : دوشنبه 2 مرداد 1402 - 7:32
کد خبر : 135545

سن اعتیاد ۱۰ سال شد!

سن اعتیاد ۱۰ سال شد!

آرمان شرق-گروه جامعه:اصولا سن اعتیاد را نمی‌توان و نباید با سن و تاریخی که فرد مبتلا به مواد شده، سنجید. متخصصان معتقدند مثلا اگر فردی ۱۵ سال سن دارد و یکسال است که به اعتیاد روی آورده، در حقیقت ۱۶ سال است که معتاد است. چرا؟ چون تمام عوامل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و خانوادگی که وی در طول سن ۱۵ ساله خود با آنها مواجه بوده، انگیزه‌ای شده برای روی آوردن وی به دامان اعتیاد.

سن اعتیاد ۱۰ سال شد!

«آرمان امروز» در گفت‌وگو با مصطفی اقلیما، پدر مددکاری اجتماعی ایران

آرمان امروز – حمید رضا خالدی : در شرایطی سال گذشته، رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر سن اعتیاد در ایران را ۲۴ سال عنوان کرده بود، روز گذشته معاون سازمان بهزیستی  از کاهش سن اعتیاد در حالی خبر داد که بسیاری این کاهش سن را «فاجعه» اعلام کردند؛ ۱۰ سال!. رقمی که با انعکاس زیادی در جامعه همراه بود و بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان فاجعه ای اجتماعی یاد کردند. محمد جمالو؛ معاون پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته است، براساس مطالعات انجام شده، دانش‌آموزان دبیرستان ۰.۱۹ درصد مصرف شیشه، ۰.۲۴ درصد حشیش، ۰.۵۷ درصد ماریجوانا و ۳.۵۳ درصد مصرف الکل دارند. اما اینکه دلایل اقبال جوانان و نوجوانان به اعتیاد چیست؟

با وجود اینکه مهری موسوی، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، در سخنان اخیر خود مهم‌ترین دلایل کاهش سن اعتیاد در کشور را «قیمت پایین مواد مخدر»، «صنعتی شدن» و «تغییر الگوی مصرف مواد مخدر» عنوان کرد و گفت که «قیمت مواد مخدر با توجه به تورم سال‌های اخیر چندان افزایش نداشته است» اما موضوع فراتر از اینهاست. برای بررسی این موضوع در گفت و گو با مصطفی اقلیما، پدر مددکاری اجتماعی ایران تلاش کردیم پاسخی برای آنها پیدا کنیم که اقلیما در این رابطه صحبت‌های قابل تاملی دارد.

اگر گفته‌های مقام رسمی بهزیستی در رابطه با رسیدن سن اعتیاد به ۱۰ سال بر اساس یک آمار یا پایش باشد و واقعا این اتفاق در کشور ما رخ داد، نگاه شما به عنوان فردی که سال‌ها در این حوزه تحقیق و پژوهش کرده‌، از عوامل بروز این آسیب اجتماعی چیست؟

البته من در جایی خواندم که معاون مربوطه سن اعتیاد به الکل را ۱۰ سال عنوان کرده بودند. ولی به هر حال، به عنوان فردی که ۴۰ -۵۰ سال با معتادان و پدیده اعتیاد سروکار داشته‌ام، باید بگویم اصولا سن اعتیاد را نمی‌توان و نباید با سن و تاریخی که فرد مبتلا به مواد شده، سنجید. متخصصان معتقدند مثلا اگر فردی ۱۵ سال سن دارد و یکسال است که به اعتیاد روی آورده، در حقیقت ۱۶ سال است که معتاد است. چرا؟ چون تمام عوامل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و خانوادگی که وی در طول سن ۱۵ ساله خود با آنها مواجه بوده، انگیزه‌ای شده برای روی آوردن وی به دامان اعتیاد. از سویی یک نوزاد در هیچ کجای دنیا، بالفطره، معتاد و آدمکش نیست بلکه، این خانواده و عوامل محیطی است که وی را به سمت این جرایم سوق می دهد. اما در عوض ما همیشه به صورت مساله نگاه می کنیم نه عوامل به وجود آمدن آن. شما زمانی‌که نیازها و هیجانات درونی نوجوانان و جوانان را نادیده می‌گیرید و اصلا برنامه‌ای برای آنها ندارید، زمانی‌که خرید یک کنسول بازی حداقل به بیش از ۱۰ سال رسیده و تفریح و اوقات فراغت برای نوجوانان آنقدر گران شده و در مقابل قیمت مواد مخدر روبه‌کاهش است، نباید به آنها خرده گرفت که چرا مواد مخدری همچون گل یا در بهترین و خوشبینانه‌ترین شرایط مصرف سیگار و قلیان مصرف می‌کنید.

در صحبت‌هایتان به عوامل خانوادگی یا اقتصادی و اجتماعی، اشاره کردید، این عوامل شامل چه مواردی می شوند؟

واضح است. اولین دلیل آن فقر و مشکلات اقتصادی است. وقتی جوانی که تازه ازدواج کرده، کارش را از دست می‌دهد یا اصلا کاری ندارد، وقتی از سرپرست خانواده از تامین حداقل‌های زندگی عاجز هستند. وقتی والدین (هر دو نفر) شاغلند و فرصتی برای تربیت فرزند خود ندارند، طبیعی است که فرد، برای فرار از فشارهای وارده، به ابزارهایی رو می‌آورد که او را از این همه استرس و ناآرامی اجتماعی، آرام کند. حالا این ابزار می‌تواند الکل باشد یا مواد مخدر. با وجود این متاسفانه هیچ کس در کشور ما مسئولیت افزایش آمار اعتیاد را نمی‌پذیرد. این در حالی است که جوانی که در ۲۰ سالگی به دام اعتیاد افتاده، به این معناست که ۲۰ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دچار این چالش شده است. یعنی زمانی‌که ارگان‌ها و نهادهای مرتبط اجتماعی و فرهنگی، همگی سر وشکل گرفته‌اند و فعالیت هایشان روی غلطک افتاده است. هیچ کسی هم نیست که بپرسد پس سازمان هایی مانند بهزیستی و وزارت رفاه و… چه می‌کنند؟ این سازمان ها چه اقدامی برای اینکه بچه های مملکت به دام اعتیاد نیافتاند، انجام داده‌اند، با این حجم از دستگیری و مجازات تولید کنندگان مواد مخدر و حجم زیادی از شهدای مبارزه با مواد مخدر. خون این افراد و جوانان بی‌دلیل به زمین ریخته شده، وقتی هر روز ریشه اعتیاد افراد جوانتری را آلوده‌تر می‌کند. اصلا ما با این همه مبارزه با مواد مخدر، چرا باید حدود ۳ میلیون معتاد در کشور داشته باشیم؟

۳ میلیون! این آمار از کجاست‌؟

بله. این آماری است که خود آقایان اعلام کرده‌اند. ببینید، اصولا بگیر و ببند، نمی‌تواند دوای درد معتادان باشد چرا که هر ۱۰ معتادی که جمع آوری شوند ۵۰ معتاد به جای آنها در جای جای کشور قد می‌کشند! حالا آقایان می‌گویند حدود ۳ میلیون نفر معتاد داریم. براساس متوسط جهانی هر چقدر معتاد شناخته شده وجود داشته باشد، به همان مقدار نیز معتاد ناشناس در آن کشور وجود دارد. به عبارتی اگر ما در کشور آن‌طور که آقایان می گویند، ۳ میلیون معتاد داشته باشیم، به همین میزان هم معتاد پنهان یا ناشناخته داریم. یعنی کلا آمار معتادان ما چیزی حدود ۶ میلیون نفر است که من فکر می‌کنم بیش از اینهاست.

تازه این افراد خانواده و دوستانشان را نیز در گیر می‌کنند.

بله. وقتی می‌گوییم نوجوان یا جوانی الکل مصرف می‌کند به این معناست که به احتمال زیاد در منزل نیز پدر و مادرش، الکل مصرف می‌کرده‌اند و او این موضوع را پذیرفته است. به عبارتی خانواده‌های آنها نیز معتاد به الکل بوده و هستند. حالا اگر هر خانواده را بطور متوسط ۴ نفر در نظر بگیریم، آمار معتادان ما به چیزی حدود ۲۰ میلیون نفر می رسد.

زمانی‌که با این نوجوانان و جوانان صحبت می کنید مهمترین دلیل و انگیزه اشان را برای روی آوردن به اعتیاد در چه مواردی عنوان می کنند؟

اصلی ترین حرف مشترک آنها این است که اصولا هیچ کس حرف آنها را نمی فهمد و این همان هیجانات کنترل نشده‌شان است، نه در خانواده و نه در جامعه. این افراد از تبعیض‌ها و نابرابری‌هایی که برایشان روی می‌دهد به شدت ناراحت و گلایه مند هستند. یکی از آنها می گفت وقتی برای استخدام به اداره‌ای مراجعه کردم گفتند چون پدرت معتاد است نمی توانیم تو را استخدام کنیم. آخر اعتیاد پدرم به من چه ارتباطی دارد؟ همین ها باعث می شود تا کم کم نوجوان و جوان ما، برای فرار از فشارهای روانی و عصبی به سمت اعتیاد- در انواع آن – کشیده شود. الان چند وقتی است که یک شیوه جدید دزدی رواج پیدا کرده است. اینکه افرادی به خانه شهروندان می روند و فقط یخچال آنها را خالی می کنندو می برند. البته از دید من اینها دزدی نیست. اینها از سر ناچاری و درماندگی واقعی است. حالا وقتی این فرد چند بار چنین کاری را بکند، مسلما قبح قضیه برایش می ریزد، آنوقت است که می رود سراغ جرایم بزرگتر و مهمتر. اما ما و تعدادی از دستگاه های ذیربط برای مواجهه با این پدیده ها چه کرده ایم؟ هیچ! الان بخش پژوهش ستاد مبارزه با مواد مخدر پژوهش های فراوانی را در زمینه اعتیاد انجام داده است که از منظرهای مختلف اعتیاد را بررسی کرده است. اما چه کسی یا چه سازمانی از این تحقیق ها استفاده می کند. تحقیق هایی که با صرف بودجه هایی هنگفت انجام شده اند.

بالاخره با تمام این تفاصیل برای متوقف کردن این رویه چه باید کرد؟ یعنی هیچ کاری نمی شود کرد؟

اول از همه باید بپذیریم که من و شما و حتی خود قاضی هم اگر جای این معتادان بودیم، بعید نبود که امروز معتاد باشیم. اگر الان معتاد نیستیم به این خاطر است که هنوز در آن شرایط قرار نگرفته‌ایم! اصولا آسیب های اجتماعی قابل تبدیل به هم هستند. مثلا زنی که طلاق می گیرد، ممکن است وقتی درآمد و کاری نداشته باشد به راه‌های خلاف و بعد از آن اعتیاد و دزدی روی آورد. اما تا وقتیکه تورم و فقر و بیکاری کاهش پیدا نکند، هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که می تواند اعتیاد را متوقف کند. در حال حاضر متولی اصلی آسیب های اجتماعی در کشور سازمان بهزیستی است. ولی در کدام دوره، ریاست آن از بین کارشناسان خبره بخش آسیب های اجتماعی انتخاب شده‌اند؟ تا وقتی‌که آقایان به این نکات توجه نداشته باشند، مسلم بدانید که هر روز باید منتظر شنیدن آمار جدید و البته عجیب و غریبی در این زمینه باشیم.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.