تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 مهر 1397 - 20:57
کد خبر : 41590

ماجرای ترامپ و روحانی، استانبول و بانک مرکزی و دلار بیست هزار تومانی!

آرمان شرق- رضا رئیسی: دلار در بازار آزاد امروز همه رکوردهای قبلی را جا به جا کرده و تا مرز بیست هزار تومان هم پیش رفت، درست در فردای سخنرانی ترامپ و حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جایی که ترامپ حرف تازه ای نزد و دوباره ایران را با سخت ترین ادبیات

آرمان شرق- رضا رئیسی: دلار در بازار آزاد امروز همه رکوردهای قبلی را جا به جا کرده و تا مرز بیست هزار تومان هم پیش رفت، درست در فردای سخنرانی ترامپ و حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جایی که ترامپ حرف تازه ای نزد و دوباره ایران را با سخت ترین ادبیات تهدید کرد و  حسن روحانی موقر و متین و بسیار پخته یکی از بهترین سخنرانی های همه دوران روسای جمهوری ایران در سازمان ملل را ایراد کرد اما چرا درست ساعاتی پس از این فعل و انفعالات دلار در بازار آزاد تهران به این حال و روز افتاد. اتفاقی که چند نکته قابل تامل دارد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.

به گزارش آرمان شرق، اینکه دلار تا مرز بیست هزار تومان پیش می رود به رغم آنکه همه می دانیم این قیمت آزاد و سرسام آور چندان محل معامله و داد و ستد در شبکه اقتصادی کشور نیست و منطبق بر چارچوب ها و مولفه های متداول اقتصادی نیست، باز امر سهل و آسان و غیر قابل توجهی نمی تواند باشد که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و این نکته ای است که باید بدان پرداخت.

اول آنکه، دلار ارز اولیه و مرجعی است که توسط ایالات متحده به جهان عرضه می شود و طبیعی است که کارشکنی این کشور در مسیر مبادلات دلاری می تواند کشور مبدا را با چالش های جدی روبرو سازد اما قیمت افسار گسیخته دلار فراتر از آنچیزی که این فشارهای بیرونی می تواند آن را دچار چنین تلاطم هایی کند، منوط و مربوط به سیاست های ارزی و داخلی سیستم بانک مرکزی و اقتصاد کشور است که تغییر و تحولات اینچنینی و شوک های عمیق را تجربه می کند به خصوص و تاکید می کنم که به خصوص، هنوز به موسم تحریم های آبان نرسیده و هنوز سیاست تحریم دلاری اعمال نشده و با توجه به درآمد ۱۰۰ میلیارد دلاری امسال و نیز مخارج هفتاد میلیارد دلاری کشور ما کمبود و کسری، حداقل در یکی دو سال آینده با توجه به اعمال سخت ترین تحریم ها نیز نخواهیم داشت و این بدان معنی است که در شرایط فعلی نه جناب دونالد ترامپ که این آقای همتی (و البته با توجه به عدم استقلال بانک مرکزی) رئیس جمهوری و تیم اقتصادی دولت است که سبب ساز پدید آمدن این وضعیت شده اند. البته با توجه به سخنان روحانی در روز سئوال در مجلس و اشاره او در یکی از سخنرانی ها در نیویورک که تاکید کرده بود ترامپ هرآنچه را که در تحریم آبان بخواهد اعمال کند انجام داده و دیگر کاری نمی تواند بکند و تاکید او در مجلس که دولت برای مبارزه با تحدید تحریم های آتی سیاست های خاص ارزی را دنبال می کند و قصد مدیریت بحران را دارد بعید نیست که دولتی ها با این وضعیت به استقبال شرایط پیش رو رفته و این قیمت ها برآمده از برخی ملاحظات و سیاست های پیامدی آن باشد ولی هر چه هست این نکته کتمان شدنی نیست که اکنون نقش آفرین اصلی این قیمت های ارزی نه ترامپ و تهدیداتش که سیاست های اعمالی دولت است.

دوم آنکه، حداقل نوسانات شدید امروز بازار ارز نشان داد که تلاطم های ارزی کم ترین ارتباطی به مقولات اقتصادی دارد و همه چیز به مولفه های سیاسی باز می گردد، ترامپ حرف تازه ای نزده بود، روحانی به خوبی در سازمان ملل از پس ترامپ برآمد و معقولانه و موقر و جهان پسند و بدون تنش زایی سخن گفت، این دو روز نیز اتفاق خاصی در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد داخلی رخ نداد و باز اینچنین شاهد یک شوک ارزی بودیم، اینکه گفته می شود مردم عادی با هجوم به بازار ارزی و طلا موجب این گرانی هم شده اند، شوخی بیش نمی تواند باشد!!! همه می دانیم که با این قیمت ها خرید و فروش این اقلام از توان ۹۰ درصد مردم ایران خارج است و چنین هجومی جز پروپاگاندا نمی تواند باشد به خصوص که اتفاقی هم نیافتاده بود. از طرف دیگر قیمت های افسانه ای در بازار آزاد ارز تا چه حد در اقتصاد ما تاثیر عملی و واقعی دارد، در هیچ مقایسی این رقم بیش از ۳ درصد نیست و با همه این اوصاف واضح است که دست هایی در پشت پرده به دنبال تشنج آفرینی و تلاطم زایی هستند و این قیمت های فضایی از اینجا آب می خورد.

سوم آنکه، آقای روحانی و دولت ایشان البته مقصر اصلی هستند! چرا؟ دولت بزرگترین بازیگر صحنه اقتصاد ایران است و اهرم های مختلف اقتصادی، سیاسی و نظارتی دارد و فراتر از آن دولت مردان با کمی ذکاوت باید می دانستند که پس از ماجراهای سازمان ملل، طرف مقابل بیکار ننشسته و برای ایجاد جنگ روانی و تلاطم آفرینی به دنبال بی ثباتی در بازار ارزی و اقتصاد ایران هستند و تا توپ را از نیویورک به خیابان استانبول بیاندازند و مشخص نیست چرا توجه حداقلی به این مقولات در عرصه سیاست داخلی نمی شود؟؟ خوبست که روحانی در سازمان ملل متین و موقر سخن بگوید و از منافع ملی به درستی در برابر هجمه بیرونی دفاع کند اما اصل کار در داخل است و چرا این عرصه مهم مورد عنایت قرار نگرفته و یکبار برای همیشه گلوگاه ها و گرانیگاه که شناسایی آن برای دولت سخت نیست بسته نمی شود؟؟ دلار بیست هزار تومانی در هیچ حالتی نمی تواند توجیه پذیر باشد و به این دلیل که ۱ درصد اقتصاد واقعی ایران را هم در بر نمی گیرد، نمی بایست بدان بی توجه بود، چون تبعات آن نه عرصه واقعی اقتصاد که بار روانی است که در جامعه رقم می زند.

چهارم آنکه, هر چند سیاست های پلیسی و بگیر و ببند در اقتصاد هیچ گاه پاسخگو نبوده و در یک حالت متعارف به مثابه سمی مهلک برای هر اقتصادی در جهان است اما در شرایط خاص و فوق العاده لازم است که دولت ها از این اهرم برای مهار بحران آفرینان و اقدام کنندگان ضد امنیت ملی بهره بگیرد و بعید است که دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی ما نتوانند با نقش آفرینان این تلاطم های اخیر به مقابله برخیزند و مشخص نیست چرا در این زمینه اهمال و سستی نشان داده می شود، جرم این بحران آفرینان اگر از تروریست های مسلح بیش تر نباشد کم تر از آنان نیست که دایره ضربه زنی اینان کلیت مردم و اقتصاد کشور را به شکل فراگیر هدف گرفته است.

و در نهایت باید گفت، دلار بیست هزار تومانی شوخی بسیار تلخ با مردم و اقتصاد ایران است و باید جلوی این سونامی قیمتی گرفته شود اما ما مردم عادی و شهروندان معمولی این کشور باید مطلع و آگاه باشیم که این قیمت های افسانه ای با واقعیات اقتصادی هیچ انطباقی ندارد و در راستای ایجاد جنگ روانی و سیکل مخربی است که برای هدف گیری ذهنیت و آرامش روانی ما طراحی شده و نباید تن به این فرآیند معوج داد و البته بر دولت مردان و نهادهای مختلف است که با آگاهی بخشی شرایط را برای مردم تشریح و از تشویش ذهنی آنان بکاهند البته در کنار اقدامات عملی برای بهبود شرایط.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.