تاریخ انتشار : جمعه 12 فروردین 1401 - 11:10
کد خبر : 97243

شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما

شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما

آرمان شرق-گروه سیاست:اهمیت سالروز نخستین همه‌پرسی تاریخ ایران برای تعیین نوع حکومت در پی پیروزی انقلابی ضد‌سلطنتی به‌قاعده باید همراه با انواع جشن‌ها و برنامه‌ها باشد اما در سکوت کامل برگزار می‌شود و در واقع هیچ آیینی ندارد و اعلام تعطیلی آن تنها تعطیلات نوروز در هفتۀ دوم را تثبیت کرده است.مناسبت ۱۲ فروردین، «روز جمهوری اسلامی ایران» است اما قرار گرفتن آن در پایان نوروز این روز را به بخشی از عید تبدیل کرده و مناسبت آن کمتر به یاد می‌آید.

آرمان شرق- گروه سیاست: اهمیت سالروز نخستین همه‌پرسی تاریخ ایران برای تعیین نوع حکومت در پی پیروزی انقلابی ضد‌سلطنتی به‌قاعده باید همراه با انواع جشن‌ها و برنامه‌ها باشد اما در سکوت کامل برگزار می‌شود و در واقع هیچ آیینی ندارد و اعلام تعطیلی آن تنها تعطیلات نوروز در هفتۀ دوم را تثبیت کرده است. مناسبت ۱۲ فروردین، «روز جمهوری اسلامی ایران» است اما قرار گرفتن آن در پایان نوروز این روز را مثل ۲۹ اسفند -روز ملی شدن صنعت نفت- به بخشی از عید تبدیل کرده و مناسبت آن کمتر به یاد می‌آید.

شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما

نام شاعر اولین سرود جمهوری اسلامی ایران (ابوالقاسم حالت) نشان می‌دهد انقلاب ایران تا چه حد مردمی بوده که محتوا را به شاعری ایدیولوژیک نسپردند. اگرچه این سرود بعدها به خاطر زمان بیش از یک دقیقه‌ای و فراز و فرود آن تغییر کرد اما مصراع اول آن در خاطره‌ها مانده است: «شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما». راز رأی ۹۸ درصدی و انتظار مردم از جمهوری اسلامی ایران در همین چند کلمه نهفته است: «هم دین دهد هم دنیا به ما».

 اهمیت سالروز نخستین همه‌پرسی تاریخ ایران برای تعیین نوع حکومت در پی پیروزی انقلابی ضد‌سلطنتی به‌قاعده باید همراه با انواع جشن‌ها و برنامه‌ها باشد اما در سکوت کامل برگزار می‌شود و در واقع هیچ آیینی ندارد و اعلام تعطیلی آن تنها تعطیلات نوروز در هفتۀ دوم را تثبیت کرده است.
مناسبت ۱۲ فروردین، «روز جمهوری اسلامی ایران» است اما قرار گرفتن آن در پایان نوروز این روز را مثل ۲۹ اسفند -روز ملی شدن صنعت نفت- به بخشی از عید تبدیل کرده و مناسبت آن کمتر به یاد می‌آید.

البته یک قرائت نیز که به مرور دست بالاتر را پیدا کرده چندان علاقه‌ای به دو اصطلاح مدرن  “جمهوری” و “همه‌پرسی” ندارد و شاید اگر چندان در ۱۲ فروردین درنگ نمی‌کنند از آن رو باشد که مشارکت بالای ۹۰ درصد با ریزش مشارکت به زیر ۵۰ درصد در آخرین انتخابات مقایسه نشود.

فراتر از این اشارات و در چهل‌و‌سومین سالروز رفراندوم جمهوری اسلامی ایران این نکات را می‌توان یادآور شد:

۱. همه‌پرسی (‌واژۀ برساختۀ داریوش آشوری و جایگزین رفراندوم) در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ خورشیدی برگزار شد نه ۱۲ فروردین. در این روز نتیجه اعلام شد و رهبری فقید انقلاب، تأسیس جمهوری اسلامی ایران را در پی آن رفراندوم رسماً اعلام کردند.

ایران، کشوری قدیم است و هرگز مستعمره نبوده و در زمره معدود کشورهایی که روز استقلال ندارد و از این رو قرار بود ۱۲ فروردین روز ملی ایران باشد و سران خارجی این روز را تبریک بگویند اما عملا کارکرد آن به ۲۲ بهمن انتقال یافته حال آن که ۲۲ بهمن، سلبی است چون حکومت پادشاهی را برانداخته و ۱۲ فروردین ایجابی است چون تأسیسی است.

(شهرداری تهران در دورۀ جدید در بهمن ۱۴۰۰ جشن پرچم برپا کرد حال آن که مناسبت آن ۱۲ فروردین بود. ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب ضد سلطنتی بود و ۱۲ فروردین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی است و به همین خاطر در این فاصلۀ ۵۰ روزه از مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت انقلاب اسلامی یاد می شد و عنوان جمهوری اسلامی به کار نمی‌رفت).

۲. امام خمینی می‌توانست در فردای پیروزی انقلاب اسلامی و در بامداد ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ فرمان تشکیل جمهوری اسلامی را صادر کند اما چنین نکرد و ترجیح داد این تأسیس با برگزاری رفراندوم و بر پایۀ مراجعۀ مستقیم به آرای عموم مردم در سراسر ایران و در تمام شهرها و روستاها باشد.

شاید به این خاطر که انقلاب بیشتر در شهرهای بزرگ جریان داشت و نسبت مشارکت کنندگان و حاضران در خیابان با همۀ جمعیت ایران به دقت مشخص نبود و به لحاظ بین‌المللی نیز همه پرسی مشروعیت‌زاتر است تا تظاهرات اعتراضی ولو مانند راه‌پیمایی‌های تاسوعا و عاشورای ۵۷ چشم‌گیر و در حد همه‌پرسی باشد.

همه پرسی خاصه اگر با نظارت بین المللی باشد جای هیچ چون‌و‌چرا باقی نمی‌گذارد ضمن این که در فرمان نخست‌وزیری مهندس بازرگان و قبل از پیروزی انقلاب هم به این مأموریت اشاره شده بود.

شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما

ت۳. در تاریخ ایران هرگز سابقه نداشت که حکومت جدید با همه‌پرسی مستقر شده باشد. مراجعه به نظر نخبگان مانند کاری که نادر در دشت مغان انجام داد البته بوده اما برگزاری رفراندوم امری کاملا مدرن است. چرا که تا قبل از الغای نظام ارباب رعیتی اساسا عوام محلی از اعراب نداشتند. چندان که انقلابی بسیار کم تلفات و سریع هم مدرن بود.

تاریخ ایران تاریخ سلطۀ ایل‌ها و آل‌ها ست که از حاشیه به متن می‌آمده اند و پادشاهی را برمی انداختند و رییس ایل جدید خود بر تخت می‌نشست. اساسا خود رفراندوم در تاریخ معاصر هم چندان مسبوق به سابقه نیست.

به یاد آوریم یکی از دلایل مخالفت روحانیت سنتی بارفراندوم انحلال مجلس در دولت دکتر مصدق نه فقط سکوت قانون اساسی مشروطه که باور نداشتن به این وسیله به عنوان منبع مشروعیت حکومت بود چندان که ۱۰ سال بعد در مخالفت با رفراندوم انقلاب شاه و ملت یا انقلاب سفید هم در نامۀ آیت‌الله گلپایگانی به شخص شاه به همین نکته استناد شد.

۴. عنوان پیشنهادی مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت برای نام حکومت جدید و البته بر اساس مصوبۀ شورای انقلاب، «جمهوری دموکراتیک اسلامی» بود اما امام خمینی گفت : «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». این سخن هم پیشنهاد بازرگان و افزودن واژۀ «دموکراتیک» را رد می‌کرد و هم خواست نیروهای سنتی را که با واژۀ «جمهوری» میانه نداشتند و خواستار تشکیل «حکومت اسلامی» یا «حکومت عدل اسلامی » بودند.

اصرار بازرگان به افزودن واژۀ دموکراتیک اگرچه به خاطر نگرانی از قرائت‌های غیر دموکراتیک بود اما ضرورتی نداشت چون نام حکومت، تضمین‌کنندۀ دموکراسی نیست کما این‌که در عنوان حکومت‌های توتالیتر یا کمونیستی در اروپای شرقی هم واژۀ «دموکراتیک» آمده و چند پادشاهی در اروپا از قوی‌ترین دموکراسی‌های دنیا هستند در حالی که با پدیدۀ جمهوری‌های موروثی هم روبه‌رو شده‌ایم.

۵. رفراندوم جمهوری اسلامی وزن اندک گروه‌های مارکسیستی در جامعه را به رغم سر‌و‌صدای فراوان آنان نیز نشان داد. از این رو بی‌گمان اگر انواع دیگری از حکومت هم به رأی گذاشته می‌شد باز جمهوری اسلامی رأی می‌آورد نه جمهوری دموکراتیک خلق ونمونه‌های دیگر. در آن زمان رقابت اصلی با چپ بود و صدای سکولارهایی چون مصطفی رحیمی و هما ناطق چندان شنیده نمی‌شد.

شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما

۶. در برگه‌های رأی فرض بر تغییر «رژیم سابق» بود بنا‌براین گزینۀ نظام سلطنتی عملا منتفی بود. ضمن این که در برگه آمده بود «‌که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت». از این رو برخی خرده گرفتند که مردم نمی‌دانند جمهوری اسلامی چیست و بعدتر و بر اساس قانون اساسی جدید باید رأی گرفته شود. آنان بعدها یادآور شدند در آن زمان بحث ولایت فقیه مطرح نبود و در پیش‌نویس قانون اساسی هم نیامده بود و در مجلس خبرگان که خود جانشین مجلس مؤسسان شد افزوده شد.

در این بحث‌ها آنچه نادیده گرفته می‌شود اما کاریزما و نفوذ فوق‌العاده و اسطوره‌وار شخص امام خمینی بود که هر چه از توده‌های مردم می‌خواست انجام می‌دادند و وقتی روشن‌فکران منتقد خود مجذوب آن شخصیت شده بودند عامه جای خود داشت. کاریزمایی چنان که از لایه های سنتی هم کسی یارای آن نداشت بگوید زنان حق رأی ندارند. (سخنی که مشروطه خواه آزاده‌ای در اندازه و آوازۀ سید حسن مدرس هم کمتر از ۶۰ سال قبل و در آغاز قرن با صدای بلند گفته بود).

جدای اینها تعبیر «تعرفۀ انتخاباتِ رفراندوم» در برگه‌ها هم نشان می‌دهد چقدر در این زمینه بی‌تجربه و تازه‌کار بودیم. چرا که انتخابات با رفراندوم متفاوت است و دو مقولۀ جدایند.

۷. نویسندۀ این سطور در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین نوجوان بود و طبعاً حق رأی نداشت اما در روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ و در مدرسۀ راهنمایی مفید در بالای میدان انقلاب نورالدین کیانوری دبیرکل حزب تودۀ ایران را دیدم که به جمهوری اسلامی ایران رأی داد و روز بعد هم در روزنامه‌ها خواندم امیر عباس هویدا که ۱۳ سال نخست وزیر بود و عبدالله ریاضی که ۱۲ سال رییس مجلس شورای ملی و عباس‌علی خلعتبری وزیر خارجۀ سابق نیز در زندان پای صندوق حاضر شده‌اند. هویدا البته از اعلام رأی و این که آری انداخته یا نه خودداری کرد و مطابق تربیت اروپایی گفت «رأی، شخصی است» اما آن دو برگۀ آریِ خود را به خبرنگاران نشان دادند با این گمان شاید که نجات یابند.  هر سه نفر کمتر از ۱۰ روز بعد اعدام شدند.

۸. آیت‌الله گلپایگانی از مراجع ثلاث قم، در پیام تبریک بعد از رفراندوم از جمهوری اسلامی به عنوان «ولایت فقها» نام برد ولی امام خمینی اشاره‌ای به «ولایت فقیه» نکرد. بعدتر روشن شد که تلقی برخی مراجع این بوده که حکومت تحت نظارت فقیهان منتخب مراجع اراده می‌شود. ایده‌ای که در قالب شورای نگهبان بدون انتساب به مراجع و با حکم مستقیم رهبری اجرایی شد.

۹. شاعر اولین سرود جمهوری اسلامی ایران*، ابوالقاسم حالت است و همین نشان می‌دهد انقلاب ایران تا چه حد مردمی بوده که اصراری بر قرائت‌های ایدیولوژیک وجود نداشته و محتوای سرودی رسمی را به شاعر غیر ایدیولوژیک سپردند. این سرود بعدها به خاطر زمان بیش از یک دقیقه‌ای و فراز و فرود آن تغییر کرد اما مصراع اول آن در خاطره‌ها مانده است:

شد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما

به زبان ساده و دور از تفسیر و تعبیر می توان گفت: راز رأی ۹۸ درصدی و انتظار مردم از جمهوری اسلامی ایران در همین چند کلمه نهفته است: «هم دین دهد هم دنیا به ما».

۱۰. کارنامۀ جمهوری اسلامی ایران را باید در روز جمهوری اسلامی بررسید و در ۲۲ بهمن باید به اهداف انقلاب پرداخت اما این دو با هم خلط شده است. درست است که جمهوری اسلامی مولود انقلاب اسلامی است و مهم ترین شعار انقلاب هم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده اما انقلاب، بار تخریبی و براندازی دارد و جمهوری اسلامی و نظام، ماهیت تأسیسی.

نظریۀ استمرار انقلاب البته به مرور به گفتمان مسلط تبدیل شده و واژۀ نظام تحت‌الشعاع آن قرار گرفته است. هر چند با این هدف بوده که حکومت اسیر مناسبات جهانی و بوروکراتیک نشود و روحیۀ شورانگیز خود را حفظ کند اما سبب شده انتقاد به عملکردهای کسانی که بعضا در انقلاب نقشی نداشته اند به حساب اصل انقلاب گذاشته شود و رسانه های برانداز که مخالف اصل انقلاب اند نیز میوه‌های خود را بچینند.

 

——————————

*متن کامل اولین سرود از این قرار بود:

شُد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به مااز انقلاب ایران دِگر
کاخ ستم گشته زیر و زِبَر

تصویر آیندۀ ما
نقش مراد ماست

نیروی پایندۀ ما
ایمان و اتحاد ماست

یاری‌گر ما دست خداست
ما را در این نبرد او رهنماست

در سایۀ قرآن، جاودان
پاینده بادا ایران

آزادی چو گل ها در خاک ما
شکفته شد از خون پاک ما

ایران فرستد با این سرود
رزمندگان وطن را درود

آیین جمهوری ما
پشت و پناه ماست

سود سلحشوری ما
آزادی و رفاه ماست

شام سپاه سختی گذشت
خورشید بخت ما تابنده گشت

در سایۀ قرآن جاودان
پاینده بادا ایران/عصر ایران

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.