تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 تیر 1401 - 8:21
کد خبر : 107330

الزامات راهبردی سفر منطقه‌ای بایدن برای ایران

الزامات راهبردی سفر منطقه‌ای بایدن برای ایران

آرمان شرق-گروه بین الملل:نزدیکی عربستان به اسرائیل و شاید ورود دو کشور به روند عادی‌سازی مناسبات و تقویت جبهه ضدایرانی، دو رویدادی هستند که می‌توانند ماحصل سفر منطقه‌ای بایدن به خاورمیانه باشند. این دو رخداد نه تنها در سطح موازنه قوا در راستای منافع تهران قرار ندارد؛ بلکه در میان مدت می‌تواند تهدیدات را علیه امنیت ملی ایران به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی آغاز مجدد مذاکرات وین و نزدیک شدن به توافق احیای برجام می‌تواند در دسترس‌ترین راهکار برای خاموش کردن آتش‌های زیر خاکستر سفر بایدن به منطقه باشد.

آرمان شرق-گروه بین الملل:نزدیکی عربستان به اسرائیل و شاید ورود دو کشور به روند عادی‌سازی مناسبات و تقویت جبهه ضدایرانی، دو رویدادی هستند که می‌توانند ماحصل سفر منطقه‌ای بایدن به خاورمیانه باشند. این دو رخداد نه تنها در سطح موازنه قوا در راستای منافع تهران قرار ندارد؛ بلکه در میان مدت می‌تواند تهدیدات را علیه امنیت ملی ایران به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی آغاز مجدد مذاکرات وین و نزدیک شدن به توافق احیای برجام می‌تواند در دسترس‌ترین راهکار برای خاموش کردن آتش‌های زیر خاکستر سفر بایدن به منطقه باشد.

الزامات راهبردی سفر منطقه‌ای بایدن برای ایران

آرمان سلیمی پژوهشگر مسائل خاورمیانه
روزنامه آرمان امروز نوشت:جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا دیروز -چهارشنبه- با وارد شدن به تل‌آویو، سفر سه روزه منطقه‌ای خود به خاورمیانه را در میان موجی بزرگ از تحلیل‌ها و البته پرسش‌ها، آغاز کرد. اولین و شاید نمادین‌ترین بُعد سفر منطقه‌ای بایدن از ۱۳ تا ۱۶ ژوئیه (۲۲ تا ۲۵ تیرماه) سفر مستقیم او از تل‌آویو به سوی ریاض باشد. بایدن اولین رئیس‌جمهور آمریکا است که از تل‌آویو به صورت مستقیم راهی عربستان (شهر جده) می‌شود. این امر به وضوح نشان‌گر برنامه ویژه تیم کاخ سفید برای نزدیک‌ کردن فرآینده عربستان و اسرائیل با یکدیگر است.  با این اوصاف، اکنون مساله این است که سفر جو بایدن بنا به چه ضرورت‌هایی صورت می‌گیرد و برآیندهای مهم این سفر چگونه قابل بازخوانی است؟
در پرداختن به این پرسش کلیدی توجه به این امر ضروری است که سیاست خاورمیانه‌ای تیم سیاست خارجی جو بایدن با انتخاب آنتونی بلینکن، به عنوان وزیر امور خارجه عملا به جناح رئالیست (واقع‌گرایان) حزب دموکرات سپرده شد. این طیف بر خلاف دکترین ترامپ مبنی بر «خروج از مناطق حیاتی»، راهبرد حفظ قدرت هوشمند را در قالب سیاست «موازنه فراساحلی یا Offshore Balancing» را در پیش گرفتند. بدین شرح که آمریکا برای عدم پر شدن خلاء کاهش حضور نظامی در منطقه توسط دشمنان و رقبای‌اش شامل روسیه، چین و ایران، می‌بایست از نیروهای متحد خود بهره بگیرد. در همین راستا می‌توان نیروهای متحد خود را به سمت ایجاد ائتلاف سوق دهد و یا حمایت نیابتی خود را از متحدانش در دو سطح ملی و فراملی تداوم ببخشد.
با وجود اتخاذ این رویکرد، سیاست‌مداران کاخ سفید در عرصه عینی، طی یک سال و نیم گذشته به دلیل اختلافات حقوق‌بشری و تغییر نگاه به مساله فروش سلاح به عربستان سعودی، تا حدودی در اجرای سیاست موازنه فراساحلی دچار آرمان‌گرایی‌ای شدند که برآیند آن سردی بی‌سابقه در مناسبات واشنگتن با متحدان سنتی خود در منطقه یعنی محمد بن زاید، رئیس دولت امارات و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان بود.
با این وجود، اکنون به جرات می‌توان گفت که منافع آمریکا -و البته دموکرات‌ها- ضرورت‌ساز سفر منطقه‌ای اخیر بایدن شده است. حمله نظامی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه، در عرصه‌های سیاسی و میدانی به گرانیگاهی برای تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت بایدن تبدیل شد. در این میان، افزون بر نگرانی‌های واشنگتن از بر هم‌خوردن موازنه قوا در نظام بین‌الملل، مهم‌ترین برآیند جنگ اوکراین افزایش بی‌سابقه انرژی در سطح جهانی بود.
در نتیجه جنگ اوکراین نرخ بنزین، گازوئیل و گاز در ایالات متحده آمریکا به شکلی بی‌سابقه افزایش یافت؛ به گونه‌ای که به طور میانگین قیمت هر گالن (۳.۸ لیتر) بنزین در سراسر ایالات متحده آمریکا به نرخ تاریخی بالای پنج دلار رسید. همزمان با افزایش قیمت حامل‌های انرژی، نرخ تورم در آمریکا به رقم بی‌سابقه بالای ۸ درصد را ثبت کرد. مجموع این روند کاهش محبوبیت و اعتماد عمومی به دولت بایدن را به همراه داشت و زنگ‌های خطر را برای دموکرات‌هایی که انتخابات میان دوره‌ای کنگره را در ۸ نوامبر  ( ۱۷ آبان ۱۴۰۱) در پیش دارند، به صدا در آورد.
اکنون به نظر می‌رسد تیم سیاست خارجی دولت آمریکا قصد دارند در جریان سفر منطقه‌ای بایدن، از یک سو، رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان، امارات و البته عراق را به افزایش صارات نفت به بازارهای جهانی ترغیب کنند، تا از این طریق زمینه کاهش قیمت‌ها را فراهم کرده و از این طریق وضعیت تورم ناشی از افزایش فرآورده‌های انرژی در آمریکا را در آستانه انتخابات کنگره تا حدودی سروسامان ببخشند.
اما سوی دیگر ماجرا در میانه هدف اقتصادی بایدن از سفر منطقه‌ای خود به خاورمیانه، ایجاد بستر لازم برای راضی کردن رهبران عربستان و امارات به همراهی با خواسته‌های واشنگتن در وضعیت تداوم جنگ اوکراین است. در همین راستا، به نظر می‌رسد تیم بایدن برای پاسخ‌گویی به این ضرورت، حمایت از تقویت جبهه ضدایرانی را در دستور کار قرار داده است؛ یعنی همان بازگشت به راهبرد دوران ترامپ برای ایجاد ناتو عربی.
در چنین وضعیتی به نظر می‌رسد بیش از هر زمان دیگری ضرورت احیای برجام برای جمهوری اسلامی ایران به واقعیتی میدانی و سیاسی تبدیل شده که می‌بایست از سوی تصمیم‌گیرندگان دردستورکار قرار گیرد. نزدیکی عربستان به اسرائیل و شاید ورود دو کشور به روند عادی‌سازی مناسبات و تقویت جبهه ضدایرانی، دو رویدادی هستند که می‌توانند ماحصل سفر منطقه‌ای بایدن به خاورمیانه باشند. این دو رخداد نه تنها در سطح موازنه قوا در راستای منافع تهران قرار ندارد؛ بلکه در میان مدت می‌تواند تهدیدات را علیه امنیت ملی ایران به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی آغاز مجدد مذاکرات وین و نزدیک شدن به توافق احیای برجام می‌تواند در دسترس‌ترین راهکار برای خاموش کردن آتش‌های زیر خاکستر سفر بایدن به منطقه باشد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.