آزادی انتقاد؛ معیار جامعه عقلانی و سنجشگر
آرمان شرق-گروه سیاست:شایسته آن است که همواره فضای نقد، پرسشگری و سنجش گری در جامعه باز باشد تا روشنفکران بتوانند سیاست ها، عملکرد و برنامهها را مدام در بوته نقد قرار داده و با بازنمایی ضعفها و انحراف ها، امکان اصلاح آنها را مهیا کند. بسته بودن فضای نقد، راه رشد و تعالی و امکان بهبود کاوی را میبندد؛ این به معنای حذف پرسشگری و بستن راه اندازه گیری عقلانیت در جامعه خواهد بود.
آزادی انتقاد؛ معیار جامعه عقلانی و سنجشگر
هوشمند سفیدی در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت: «انتقاد» را باید از لوازم سنجشگری مستمر جامعه و ضامن داوری مردم و روشنفکران و کمک به شناخت و برچیدن بدیها و شرها و حذف خطاها در نظر گرفت؛ فقدان انتقاد و بسته بودن درهای نقد، پرسشگری را که از ویژگیهای یک جامعه باز و پویاست، میبندد و خود را جایگزین آن میسازد.
شاید یکی از برجستهترین نظریات درباره انتقاد را «کارل پوپر» در کتاب «جامعه باز» مطرح میکند؛ او بر این باور است که انتقاد را میتوان به دو نوع تقسیم کرد:
۱-«انتقاد دوستانه» یا دموکراتیک که آن را جان دموکراسی میداند.۲-«انتقاد توتالیتری» که زمینه انسداد و برچیدن نقد را فراهم میسازد.
او بین این دو نوع انتقاد، فرق بنیادی و اساسی قائل بوده و بر این باور است که «انتقاد دوستانه» در تحکیم دیدگاه مردم نقش اساسی دارد؛ اما انتقادی که برپایه سنجشگری نباشد، میتواند راه نقد آزاد را مسدود کند. او همچنین انتقاد دوستانه را ویژگی جامعه باز و انتقاد غیردوستانه را از ویژگیهای جامعه بسته میداند؛ جامعه ای که معمولاً مجاری انتقاد به ویژه انتقادهای جدی را مسدود کرده، و منتقد را از آزادی انتقاد محروم میسازد.
براین اساس، شایسته آن است که همواره فضای نقد، پرسشگری و سنجش گری در جامعه باز باشد تا روشنفکران بتوانند سیاست ها، عملکرد و برنامهها را مدام در بوته نقد قرار داده و با بازنمایی ضعفها و انحراف ها، امکان اصلاح آنها را مهیا کند. بسته بودن فضای نقد، راه رشد و تعالی و امکان بهبود کاوی را میبندد؛ این به معنای حذف پرسشگری و بستن راه اندازه گیری عقلانیت در جامعه خواهد بود.
لذا، شایسته آن است راه را برای انتقاد هموار کرد و گوشها را برای شنیدن آنها تیزتر ساخت و آگاه بود که هرگونه مسدودیت راه نقد، ما را به انجماد و سکون رهنمون میسازد.
اما اگر فضای نقد را توسعه بخشیم، در این صورت، آنچه به عنوان یک ارزش، خودنمایی خواهد کرد، تکریم نقد و تقدیر از منتقد است، منتقدی که انتقاد را بیان قوتها و ضعفها میداند و با فرهنگ نقد آشناست.
متأسفانه در جامعه ما، نقدها، یکسویه و معطوف به نقاط ضعف است و کمتر به نقاط قوت احتمالی پرداخته میشود و از طرف دیگر، فرهنگ نقدپذیری، ضعیف و مدارا و سعه صدر در برابر انتقاد در حد بسیار پایین قرار دارد و افراد انتقاد از خود را بر نمیتابند و شاید آن را نشانه ضعف، و غیرقابل جبران ارزیابی میکنند، در حالی اگر بپذیریم که هیچ یک از ما مصون از خطا و ضعف نیستیم، آن گاه به سهولت آن را میپذیریم و البته منتقد نیز باید نقد را در یک بستر توأم با احترام و معطوف به رفع نقاط ضعف مطرح کند و به نقد اندیشه بپردازد تا تضعیف صاحب اندیشه.
امید آنکه در جامعه ما که یک جامعه اسلامی است و نقد را «هدیه» ای از طرف یک مومن به مومن دیگر تلقی میکند؛ خطاپذیری و پذیرش نقد به عنوان یک هدیه ارزشمند که میتواند یک سیاست را از شکست نجات دهد فرض شود و از طرف دیگر، آن را به عنوان یک حق شهروندی در نقد قدرت به رسمیت بشناسد؛ بی تردید، باز بودن مسیر انتقاد است که میتواند اصلاح دائمی را به ارمغان آورد و معرفت علمی را مدام در تیر رس بازنگری و بهبود دائمی قرار دهد و حذف انتقادی خطاها به عنوان یک استراتژی بهبود و تعالی مدنظر قرار گیرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰