«آگاهی سیاسی» ؛ ستون فقرات توسعهیافتگی
آرمان شرق-گروه سیاست:اگر فرهنگ سیاسی به هر طریقی دچار لغزندگی و تزلزل شود قطعا مشارکت را هم با اختلال روبهرو میکند. این تزلزلها و لغزندگیها باعث درگیریها در قالبهای سیاسی میشود. مانند آنچه در سال گذشته مشاهده کردیم که به دلیل عدم آموزش و درک و فهم آگاهی سیاسی چه جنجالی به وجود آورد. آنهایی که تاکید دارند ما جامعه سیاسی هستیم کاملا در اشتباه هستند و با این تعریفها نهتنها مشکلی حل نمیشود بلکه بر بحرانها و اختلافات افزوده خواهد شد.
«آگاهی سیاسی» ؛ ستون فقرات توسعهیافتگی
آرمان امروز ، گروه سیاسی: «آگاهی سیاسی» نشان دهنده وضعیت سیاسی فرد و البته جامعه است که میخواهند در صحنههای سیاسی مانند انتخابات و … کنشگری صحیحی داشته باشند. این نوع آگاهی از سیاست، در واقع آگاهی سیاسی را یکی از اصلیترین دلایل توسعه یافتگی یک کشور میدانند. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که آگاهی سیاسی ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم «هویت سیاسی»، «مشارکت سیاسی»، «فرهنگ سیاسی» و «ایده سیاسی» دارد. در واقع سازه اصلی آنها محسوب میشود. طبق گفته صاحبنظران علوم سیاسی، آگاهی سیاسی چند شاخص دارند که در این مورد باید به «توجه سیاسی»، «دانش سیاسی»، «درک سیاسی» اشاره کنیم که این شاخصها در نهایت به شاخص «نگرش سیاسی» خواهد انجامید. اما آگاهی سیاسی در ایران چه وضعیتی دارد؟
مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، «اسیپا» در دو نظرسنجی گسترده که در سالهای ۸۴ و ۹۷ انجام داده است بهخوبی نشان میدهد که سطح آگاهی سیاسی در ایران چه وضعیتی دارد. باتوجه به این گزارش متوجه میشویم هنوز به درصد مناسبی از نظر آگاهی سیاسی نرسیدهایم ولی با این حال در بعضی موارد شاهد افزایش و در برخی موارد شاهد کاهش سطح آگاهی سیاسی هستیم. یافتههای این افکارسنجی که با نام «طرح ملی سنجش فرهنگ سیاسی مردم ایران» شاخته میشود نشان میدهد آگاهی سیاسی در بین مردم ایران زیاد نیست. این نتایج برگرفته از یک پیمایش ملی است که با جامعه آماری شهروندان بالای ۱۸ سال کشور شهری و روستایی و با تعداد نمونه آماری ۴۸۹۰ نفر در سال ۱۳۹۷ انجام شده است. در این طرح بیش از ۲۰ شاخص فرهنگ سیاسی مردم ایران مورد سنجش قرار گرفته است.
نتایج مربوط به شاخص آگاهی سیاسی نشان میدهد در مجموع میانگین آگاهی سیاسی بر روی طیف ۰ تا ۱۰۰ برابر با ۳۰.۳ درصد بوده است که از نقطه وسط یعنی عدد ۵۰ پایینتر است. لازم بهذکر است میانگین این شاخص در پیمایش سال ۱۳۸۴ که با سؤالات تقریباً مشابه انجام شده است برابر با ۳۲.۵ درصد بوده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که میزان آگاهی سیاسی مردان با زنان تفاوت معناداری دارد به این ترتیب که میانگین «آگاهی سیاسی زنان» ۲۵.۲ درصد و میانگین «آگاهی سیاسی مردان» ۳۵.۳ درصد بوده است. در بین گروههای سنی نیز میزان آگاهی سیاسی تفاوتهای ضعیفی دارد و آگاهی افراد ۳۰ تا ۴۹ سال بیش از سایر گروههای سنی میباشد. این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که با افزایش سطح تحصیلات، آگاهی سیاسی افراد بیشتر میشود. میانگین آگاهی سیاسی بین افراد دارای تحصیلات دانشگاهی ۴۴.۸ درصد و بین افراد فاقد تحصیلات دانشگاهی را ۲۵.۲ درصد نشان میدهد.
گامهای توسعهیافتگی با اتکا بر آگاهی سیاسی
«مهدی مطهرنیا»، جامعه شناس سیاسی با تعریفی از آگاهی سیاسی و همچنین در پاسخ به سوالی در مورد وضعیت این آگاهی در بین مردم و مسوولان ایرانی، به خبرنگار «آرمان امروز» میگوید: «پرسش در مورد تعریف آگاهی همانند پرسش از آگاهی سیاسی، توضیح سختی دارد زیرا مفهوم آگاهی با توجه به پسوندهایی که به دبالش میآید، میتواند تحلیلهای بسیاری به همراه داشته باشد. ولی به صورت اجمالی میتوانیم اینگونه پاسخ دهیم که «آگاهی» قبل از هر چیز برای بهتر اندیشیدن است. در مورد آگاهی سیاسی هم باید اضافه کنیم که این مفهوم برای درک و اندیشدن موضوعات عرصه سیاسی است. هنگامی که از یک فرد سوال میشود که آگاهی سیاسی چیست مانند این است که از فردی پرسیده شود معنای درخت چیست؟ فرد در پاسخ، سوالهای دیگری مطرح میکند و میپرسد چه درختی؟ سیب، کاج، پرتقال و …؟ این نشان میدهد فرد از تعریف معنای درخت باز میماند و در ادامه هم پیگیری در مورد این تعریف را سخت و غیرقابل دسترسی میداند. به باور من آگاهی محصول گذار بشر به دانش، فهم و ادراک است که در ادامه باعث دانایی خواهد شد، وظیفه آگاهی این است که این دانایی به دست آمده توسط فرد را به عمل و کارهای اجرایی تبدیل کند. با این تعریف میتوانیم بگوییم که آگاهی پلی میان ذهنیت و عمل است. حالا باید در مورد آگاهی سیاسی بگوییم که مجموعه دانشهای سیاسی است که به فهم سیاسی تبدیل شده است و باعث میشود فرد یا جامعه بهعنوان یک کنشگر، به فعالیتهای سیاسی بپردازد و متعهد باشد. آگاهی سیاسی ۲ رخ دارد که یک سوی آن رخ دانایی است و رخ دیگر رخ معطوف به عینیت است.»
این جامعهشناس سیاسی با تاکید بر اینکه هرچه آگاهی سیاسی در جامعه افزایش پیدا کند بیشتر از مرزهای توسعهیافتگی عبور خواهیم کرد، ادامه میدهد: «توجه داشته باشید که مفهوم توسعه را باید به مفاهیم آگاهی از جمله آگاهی سیاسی گره زد. هرچه آگاهی سیاسی بین شهروندان و همچنین مسوولان گستردهتر شود شاهد توسعه بیشتری خواهیم بود. در واقع آگاهی از جمله زمینههای اولیه توسعه یافتگی محسوب میشود. باید در این مورد اضافه کنیم که آگاهی، که شاخصهایی از فهم، نگرش و ادراک را در خود جای داده است، بهنوعی ستون فقرات توسعه یافتگی محسوب میشود.»
مطهرنیا با اشاره به وضعیت آگاهی سیاسی در بین شهروندان و البته مسوولان ایرانی میگوید: «آگاهی سیاسی در سدهها و دهههای گذشته به دلیل یورشهای نیروهای بیگانه و البته عدم کارآمدی دولتمردان با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو و دچار طوفانهای سیاسی بسیاری شدهاند. به صورت کلی میتوانیم تاکید کنیم که آگاهی سیاسی در نزد شهروندان ایرانی در طول این سالها گسترش پیدا کرده است ولی اینکه بخواهیم به عمیق یا ارتفاع آن پیببریم دادهای در اختیار نیست. این تعریف غلط در اذهان شکل گرفته است که میگویند ایرانیها از آگاهی خوبی برخوردار هستند که کاملا غلط است. شهروندان بهجای آنکه به آگاهی سیاسی برسند در واقع «سیاستزدگی» را مشق کردهاند. در این مورد به این موضوع اشاره میکنم که در حال حاضر نخبگان سیاسی که در بدنه جامعه مدنی حضور دارند از نظر آگاهی سیاسی از نخبگان درون حکومتی پیشی گرفتهاند. مطالعات اجمالی نشان میدهد که در جامعه ایرانی بعد از گسترش فضای اطلاعاتی و ارتباطی با انباشت نخبگان روبهرو هستیم. در این شرایط نخبگان جامعه به حاشیه رانده میشوند و نخبگان رسمی هم از کیفیت چندانی برخوردار نیستند. بسیاری از ارزشها و باورهای سیاسی ایران به همین دلایل مخدوش شده است.»
او در همین مورد و در پاسخ به سوال دیگری در مورد اینکه چه نهادها و مراکزی مسوول آموزش در حوزه آگاهی سیاسی هستند، ادامه میدهد: «آگاهی سیاسی از طریق گسترش ۳ عامل در جامعه نهادینه میشود. «فرهنگ سیاسی»، «مشارکت سیاسی» و «ارزشهای سیاسی» از جمله شاخصهای گسترش آگاهی سیاسی هستند که در کشورهایی مانند ایران به صورت سینه به سینه و البته نهادهای خصوصی و دولتی بین نسلها در جریان است. ولی این ارزشها که نسل به نسل در حرکت است با مشکلاتی از نظر تعریف روبهرو شده است که جامعه را دچار تضادهایی میکند. هرگاه یکی از این ۳ شاخص دچار تزلزل شود دیگر شاخصها را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر فرهنگ سیاسی به هر طریقی دچار لغزندگی و تزلزل شود قطعا مشارکت را هم با اختلال روبهرو میکند. این تزلزلها و لغزندگیها باعث درگیریها در قالبهای سیاسی میشود. مانند آنچه در سال گذشته مشاهده کردیم که به دلیل عدم آموزش و درک و فهم آگاهی سیاسی چه جنجالی به وجود آورد. آنهایی که تاکید دارند ما جامعه سیاسی هستیم کاملا در اشتباه هستند و با این تعریفها نهتنها مشکلی حل نمیشود بلکه بر بحرانها و اختلافات افزوده خواهد شد.»
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰