بهانه نوشته شدن این مطلب، اظهارات اخیر یحیی گل‌محمدی، سرمربی پرسپولیس در مورد فضای مجازی است. او که برای تشریح علل ناکامی سرخ‌پوشان راهی تلویزیون شده بود، در بخش‌های زیادی از مصاحبه‌اش به فضای «مسموم» مجازی اشاره کرد و کسانی که صلاحیت همکاران او در کادرفنی را زیر سوال می‌برند، «مریض» خواند. لابد همین فضای مجازی تا پارسال که پرسپولیس قهرمان می‌‎شد و به فینال آسیا می‌رسید محیطی پاک و سالم داشت و از مظاهر ترقی و پیشرفت بشر محسوب می‌شد، اما حالا که انتقادها بالا گرفته، اینستاگرام هم لباس شیطانی به تن کرد است! واضح است که آدم خوشش نمی‌آید بعد از شکست وارد فضای مجازی شود و هزاران پست و کامنت علیه خودش ببیند. این، نمک روی زخم است، مخصوصا که بعضی از دیدگاه‌ها واقعا افراطی و توهین‌آمیز هستند. این اما خاصیت «شهرت» در همه حوزه‌های پاپیولار به شمار می‌آید. دردی که آدم هنگام ناکامی در این فضا می‌کشد به اندازه لذتی است که موقع انعکاس موفقیتش می‌چشد. وقتی یحیی برای پرسپولیس قهرمانی آورد و این تیم را به فینال آسیا برد، در همین فضای مجازی او را تا حد بهترین مربیان دنیا بالا بردند و لقب «امپراتور» را تقدیمش کردند. همان زمان هم بخش زیادی از ستایش‌ها اغراق‌آمیز و غیرواقعی بود، اما واقعیت فضای مجازی همین است. نمی‌توان موقع خوشی آن را مطهر دانست و هنگام ناخوشی از اساس انکارش کرد.

سرمربی پرسپولیس در همین فضای مجازی مسموم صفحه‌ای با چند صد هزار دنبال‌کننده دارد. دنبال‌کنندگان فرهاد مجیدی که چند برابر بیشتر هم هستند و این روزها حسابی او را به عرش برده‌اند. با این حال اما سرمربی استقلال اگر فصل بعد ناکام شود، مثل آب خوردن تاج شاهی را از سرش برمی‌دارند و به زمین می‌کوبند. در حقیقت بخش زیادی از سوگیری‌ها در شبکه‌های اجتماعی به رفتار و عملکرد خود سوژه بستگی دارد. همیشه هم قرار به کسب موفقیت نیست، اما همین که حس کنند همه زحمتت را کشیده‌ای و «بازنده سربلند» بودی، با تو بیشتر مدارا خواهند کرد. اگر امروز چنین معامله‌ای با یحیی نمی‌شود، بهتر است او ریشه داستان را در سیاست‌های خودش جست‌وجو کند.