همتی و ناگفتههاو ابعاد پنهان و آشکار انتخابات
آرمان شرق-گروه سیاست:مخالفان همتی معتقد بودند اساس احزار صلاحیت او ابهامات فراوانی دارد و همین شائبههاست که اجازه نداد تا صدای واحد میان طیفهای میانهرو و اصلاحطلب در حمایت از همتی به گوش برسد. روایت همتی از دیالوگی که با سید حسن خمینی بعد از احراز صلاحیت دارد؛ شنیدنی است، زمانی که سید حسن خطاب به همتی به زبان طنز میگوید: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟
همتی و ناگفتههاو ابعاد پنهان و آشکار انتخابات
هنوز ابعاد و زوایای پنهان بسیاری در خصوص انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد که ضروری است در خصوص آن روشنگری صورت گیرد. یکی از راویان مهم انتخابات سیزدهم بدون تردید عبدالناصر همتی است که در شمایل یک کاندیدای پر امید وارد عرصه انتخابات شد تا به زعم برخی نزدیکانش، حماسهای نو بیافریند اما در بطن انتخابات متوجه شد که در سیاست، هیچ دوست و دشمن ابدی وجود ندارد واینجا جای دیگری است. با گذشت بیش از یکسال از ایام انتخابات۱۴۰۰ آرام آرام روایتهای تازهای از چرایی وقوع حوادث گوناگون این آوردگاه مهم سیاسی روایت میشود. رییس کل سابق بانک مرکزی نیز روایتهای خاص خود را از انتخابات دارد؛ روایتهایی که هم فصلهای روشن و آفتابی در آن پیداست و هم روزگار بارانی و فصل اندوه.
همتی اینبار در فصل انتهایی کتاب «بزنگاه» به قلم حسام رضایی، تلاش کرده روایتهایی متفاوت از روزهای پر از حادثه و ماجرای انتخابات ۱۴۰۰ و چشمانداز فعالیتهای آیندهاش ارایه کند. انتخاباتی که در آن قلمروی نظارتهای استصوابی به اندازهای وسعت پیدا کرد که حتی اصولگرایان میانهرو و معتدل نیز شانس حضور در آوردگاه آن را پیدا نکردند. ردصلاحیتهای گسترده اصولگرایانی چون علی لاریجانی (رییس مجلس دهم)، سعید محمد (رییس قرارگاه خاتم)، حسن سبحانی (نماینده دورههای پنجم، ششم، هفتم مجلس)، عزتالله ضرغامی (رییس اسبق صداوسیما)، محمود احمدینژاد (رییسجمهور اسبق) و… در کنار عدم احراز صلاحیت چهرههای میانهرویی چون علی مطهری، محمد شریعتمداری، شمسالدین حسینی و… از همان آغاز نشان داد که انتخابات متفاوتی از حیث تنوع در آرایش سیاسی کاندیداها در پیش است.
همتی اما در کتاب بزنگاه به این واقعیت اشاره میکند که از قبل هیچ تصمیمی برای حضور در انتخابات نداشت، در عین حال از «محمد مهاجری» نیز گلایه میکند که چرا در ماههای منتهی به خرداد ۱۴۰۰ تلویحا از حضور احتمالی یک اقتصاددان در انتخابات سخن گفته و توجهها را معطوف او کرده است. اشاره و کنایهای که به زعم همتی، باعث تمرکز سایر نامزدها روی بانک مرکزی شد و این ساختار مهم اقتصادی را وارد حواشی بیپایانی سیاسی کرد. حواشیای که باعث شد نیروهای میدانی اصولگرا و گروههای طرفدار جبهه پایداری به تناوب روبهروی بانک مرکزی حاضر شده و به جای پرسشگری از دولت، بانک مرکزی را مقصر بروز مشکلات اقتصادی معرفی کنند. همتی در این خصوص میگوید: «از خرداد ۹۹ تا موقعی که کاندیدا شدم، بیشترین هجمه علیه بانک مرکزی بود… من از پشت صحنه تمام این تظاهرات اطلاع داشتم و میدانستم که پول اینهایی که تظاهرات میکنند، چگونه خورده شده و حتی به دادگاه معرفی کرده بودیم و دادگاه داشت رسیدگی میکرد و اصلا ربطی به بانک مرکزی نداشت. برخی رسانههای تند اصولگرا درباره حجم نقدینگی و قیمت دلار شروع به حمله علیه من و بانک مرکزی کردند؛ در حالی که همه میدانند حجم نقدینگی و قیمت دلار چندان ربطی به بانک مرکزی نداشت و با توجه به سیاستهای کلان اقتصادی کشور و شرایط سخت تحریم و فشار حداکثری، طبیعی بود این اتفاقها بیفتد.» او همچنین خطاب به منتقدان اعلام میکند که از عملکرد دولت و مجلس یکدست به زودی باخبر خواهیم شد که چه کردهاند.
سرنوشتی که با ۲رای تغییر کرد
ماجرای ثبتنام همتی نیز از آن دست ماجراهایی است که شنیدنش خالی از فایده نیست. روزی که روحانی در واکنش به ثبتنام چهرههای مختلف سیاسی در انتخابات خطاب به پرسش همتی به شوخی میگوید: «خب! همگی بروید ثبتنام کنید تا ببینیم چه میشود.» و همتی همین عبارت را به معنای تایید حسن روحانی برای حضورش در انتخابات فرض میکند و راهی وزارت کشور برای ثبتنام میشود. چرخ روزگار میچرخد و در میان تمام ردصلاحیتها، ناگهان نام همتی به عنوان یکی از ۷نامزد نهایی انتخابات به بیرون درز میکند. اما دوران پساثبتنام به اندازه دوران قبل از آن جذاب نیست، او از هنگامهای میگوید که نه روحانی، نه جهانگیری و نه سایر چهرههای اصلاحطلب موافق حضورش در انتخابات نبودند. روحانی حتی به او اجازه نمیدهد که با پوزیشن رییس کل بانک مرکزی در عرصه انتخابات حاضر شود و شخص دیگری را جایگزین وی میکند. از میان بزرگان، تنها سید محمد خاتمی است که روی خوش به او نشان میدهد و او را به نشست ویژه اصلاحطلبان گسیل میکند تا در خصوص حمایت یا عدم حمایت از همتی تصمیمگیری کنند. نشستی که همتی در آن ۲رای کم میآورد تا شانس معرفی شدن به عنوان نامزد اصلاحطلبان در انتخابات را از دست بدهد. مخالفان همتی معتقد بودند اساس احزار صلاحیت او ابهامات فراوانی دارد و همین شائبههاست که اجازه نداد تا صدای واحد میان طیفهای میانهرو و اصلاحطلب در حمایت از همتی به گوش برسد. روایت همتی از دیالوگی که با سید حسن خمینی بعد از احراز صلاحیت دارد؛ شنیدنی است، زمانی که سید حسن خطاب به همتی به زبان طنز میگوید: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟ مشکوک میزنی!» و همتی در پاسخ جملهای نقل به این مضمون دارد که« ردصلاحیتها باید پاسخ دهند که چرا مشکوک میزنند و رد شدهاند نه تاییدشدگان.» اما این از عجایب سیاستورزی در ایران است که آنان که صلاحیتشان تایید نمیشود، انگار ارج و قرب افزونتری در میان افکار عمومی و فعالان سیاسی پیدا میکنند و آنان که مهر «احراز» بر برگه صلاحیتشان میخورد باید پاسخگوی چرایی تاییدشدنشان برای افکار عمومی شوند!
زمانی برای کوچ از اقتصاد به سیاست
این حرف درستی است که از میان ۷چهره احراز صلاحیتشده توسط شورای نگهبان، بیشترین ابهامها پیرامون کاراکتری شکل گرفته بود که از ساختمان شیشهای بانک مرکزی در «میرداماد» به عزم فتح «پاستور» در انتخابات ثبتنام کرده بود. چهرهای که هرچند در نخستین تجربه مدیریتیاش، حضور در معاونت سیاسی صدا و سیما درج شده بود، اما در سالهای ابتدایی دهه ۷۰ در یک تغییر مسیر آشکار از حوزه «سیاست» به بخش «اقتصاد» کوچ کرد و مدیریت در عالیترین سطوح بانکی و بیمهای کشور از بیمه مرکزی ایران تا مدیرعاملی بانکهای سینا، ملی و نهایتا بانک مرکزی را در رزومه خود ثبت کرد. مهاجرت خودخواستهای که پس از ۱۷سال در سال۱۴۰۰ به پایان رسید و همتی اینبار در گردشی آشکار از اقتصاد به عرصه سیاست بازگشت تا شانسش را برای پوشیدن ردای ریاستجمهوری امتحان کند. از همان آغاز اما تاس انتخابات بر مدار خواستههای همتی نچرخید و رقبا مُهر «بانی وضع موجود» را بر پیشانیاش کوبیدند. همتی در کتاب بزنگاه، خود را نه به عنوان یک «قربانی» بلکه در شمایل «مظلوم» وضعیت آن برهه میداند که رقبا همه خشم خود از دولت مستقر را بر سر او ریختند. او در عین حال معتقد است اگر اندکی شانس میداشت و مقدار متنابهی امکانات، میتوانست انتخابات را به دور دوم بکشاند. همتی در این زمینه میگوید: «من در هیچکدام از شعب رایگیری، حتی یک ناظر هم نداشتم. حتی در تهران هم نداشتم. من عملا هیچ خبری از اوضاع نداشتم. مثلا وقتی ساعت ۱۱ شب (روز جمعه ۲۸ خرداد) سیستم اعلام رای در وزارت کشور به مدت یک ساعت قطع شد، دلیل قطعی سیستم اطلاعرسانی و آمارهای متناقض اعلامی را هیچوقت به من نگفتند.» او همچنین از عملکردش در انتخابات ۱۴۰۰راضی است و دلیل این رضایت را نیز استقبال مردم از خود میداند. در عین حال با زبان اعداد و ارقام میگوید: «کسانی که در انتخابات ۹۶ مشارکت داشتند، ۷۳ درصد بودند اما این عدد در انتخابات امسال، ۴۸ درصد شد؛ یعنی ۲۵ درصد کسانی که میتوانستند رای بدهند، رای ندادند. این ۲۵ درصد همانهایی هستند که اگر میخواستند رای بدهند، از بین چهار نفری که باقی ماندند احتمالا به من رای میدادند. بنابراین پتانسیل رای بالاست و فقط کافی است نظام و حاکمیت تصمیماتی بگیرند که این ۲۵ درصدی که رای ندادند، دوباره به صحنه بیایند…» اعداد و ارقامی که حقیقتی پنهان اما سرنوشتساز را در بطن خود دارد. حقیقتی که شاهکلید تحولات آینده در بطن آن است. همتی در خصوص چشمانداز پیش رو نیز همهچیز را به آینده موکول میکند و حضور یا عدم حضور خود را در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ و انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ به چگونگی وضعیت کشور گره میزند. این چهره سرد و گرم چشیده با عبور از این دوران پر فراز و نشیب معتقد است که تاریخ از دل همه فراز و نشیبها مسیر خود را در بستر حقیقت پیدا میکند و این حقیقت را دیر یا زود به نسلهای بعدی منتقل میکند./اعتماد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰