«عقلانیت » ؛ پیشزمینه عدالت سیاسی
آرمان شرق-گروه سیاست::«عقلانیت» حکم میکند در ارتباط با جامعه بهگونهای عمل شود که برای دشمن فرصتسازی صورت نگیرد. متأسفانه برخی دشمن را فراموش کردهاند و افرادی که در کنارشان قرار دارند و قلبشان برای پیشرفت کشور میتپد را بهجای دشمن گرفتهاند. باید اقدامهای عاجل انجام دهیم و اثرات سوء آنچه دشمنان انجام دادهاند را بهسرعت بزداییم. قطعا عداوتورزی یکطرفه نیست و بهصورت دوطرفه شکل میگیرد.
«عقلانیت » ؛ پیشزمینه عدالت سیاسی
عباس سلیمی نمین
آرمان امروز : «عقلانیت سیاسی» نوعی توانمندی است که امروز بسیاری از مدعیان سیاستورزی از آن بهرمند نیستند. شاید بتوان آن را شاخص و میزانی برای تمیز سره از ناسره در این عرصه دانست. امروز از هنرمند گرفته تا بازرگان، ورزشکار، کارگر و … همه و همه خود را سیاستمداری برجسته و قادر به ارائه راهحل کارشناسانه در همه زمینههای سیاسی، اجتماعی، بینالملل، نظامی و سایر امور میپندارند. این احساس کاذب که برخی آن را توهمی فراگیر میخوانند مانعی جدی در مسیر مدیریت مقولات پیچیده جامعه است، حتی بعضاً موجب میشود موضوعات اجتماعی بهسهولت قابل مدیریت، به مسائل غامض سیاسی تبدیل شوند. درحالی که شرط سیاستدانی آن است که نه تنها از سیاسی شدن مسائل اجتماعی پیشگیری شود بلکه مسائل سیاسی را نیز به چند موضوع اجتماعی قابل فهم و هضم توسط اقشار مختلف جامعه تبدیل کنیم.
«عقلانیت» حکم میکند در ارتباط با جامعه بهگونهای عمل شود که برای دشمن فرصتسازی صورت نگیرد. متأسفانه برخی دشمن را فراموش کردهاند و افرادی که در کنارشان قرار دارند و قلبشان برای پیشرفت کشور میتپد را بهجای دشمن گرفتهاند. باید اقدامهای عاجل انجام دهیم و اثرات سوء آنچه دشمنان انجام دادهاند را بهسرعت بزداییم. قطعا عداوتورزی یکطرفه نیست و بهصورت دوطرفه شکل میگیرد. بنابراین همه افراد و جریانهایی که به منافع ملی میاندیشند، باید در عملکرد خود که زمینهساز دامن زدن به اختلافها میشود، بازاندیشی کنند و این موضوع را مورد بازخوانی قرار دهند که در چه مقاطعی سبب شدند عداوت شکل بگیرد. امروز نباید در شرایطی قرار بگیریم عقلانیت را کنار بزنیم و دشمن بهراحتی بتواند در بین جامعه ما حضور داشته باشد. رابطه ما را مختل و عقلانیت را تضعیف کند.
حواسمان باشد که وقتی عداوتورزی شکل بگیرد، نباید انتظار عقلانیت داشت. باید حواسمان باشد که دشمنان کشور و نظام از چنین خصومتورزیها و عداوتهایی استفاده میکنند و مانند حشرهای که روی زخمی مینشیند و تخمگذاری میکند، از چنین موضوعهایی برای اهداف شوم خود تغذیه خواهد کرد. متأسفانه مدتها است که شاهد برخی خطکشیهای سیاسی درون نظام هستیم که زمینهساز بروز سطوحی از عداوتورزی شده است و عقلانیت را کنار زده است، اما به اندازه کافی نسبت به آسیبهای ناشی از آن حساسیت نشان ندادهایم و بهفکر چاره نبودهایم و اقدام عاجل صورت ندادهایم. باید توجه داشته باشیم که دشمن باتوجه به قابلیتهای ایران امروز و توانمندی تمدنی ما، بهراحتی نمیتواند سلطه خود را بر کشور احیا کند. مگر اینکه نوعی عداوتورزی میان قشرهای مختلف جامعه شکل بگیرد که سبب شود توطئههای دشمنان به فراموشی سپرده شود. بروز چنین شرایطی، بهترین موقعیت برای دشمنان بهمنظور تضعیف کشور و نظام و همچنین احیای سلطه بهشمار میرود. همه آحاد جامعه و دارندگان تفکر و تعقل باید بتوانند در مسائل سیاسی مشارکت کنند و این امر باید، هم در بسترهای رسمی که از سوی دولت ایجاد شده و هم در بسترهای خصوصی که تابع گروههای سیاسی هستند، نماد پیدا کند. دولت عقلگرا موظف است امکاناتی را در اختیار همگان به صورت برابر قرار دهد تا این بسترها منعکس کننده دیدگاهها، تفکرات، اندیشه و تولیدات فکری صاحب نظران باشند. استفاده از تفکرات صاحبنظران را منجر به برقراری ارتباط و اغنا همگان است. این امر بهنوعی عدالت اقتصادی را نیز در جامعه برقرار میکند.
توزیع ثروت نباید به گونهای باشد که برخی از امکانات فراوان سود ببرند ولی برخی دیگر به هیچ وجه از امکانات استفاده نکنند. در گذشته توزیع ثروت و استفاده از رانتهای اطلاعاتی سبب میشد برخی اندوختههای غیر منطقی و ناسالمی را در اختیار گیرند لذا حزب حاکم میتوانست از اطلاعات حکومتی خود بهره گرفته و از آن بهرهبرداری ناسالم کند. برخی نیز بدون توجه به شایستهسالاری از این رانتها برای کمک به اقوام، نزدیکان و هم حزبیهای خود استفاده میکردند و با این گردآوریهای ناسالم نیز برخورد قاطعی صورت نمیگرفت. ادامه این امر منجر به تجمع قدرت اقتصادی خواهد شد. سرانجام بهرهگیری از این رانتها ایجاد تریبونها و بسترهای فراوان بود، به طوری که تعدد روزنامهها نیز اغنا کننده آنان نبود، بنابراین بهدنبال دستیابی به رسانههای تصویری بودند. عدالت اقتصادی و اداری و قانونمندی برای همه، از مهمترین پیش نیازهای عدالت سیاسی است، اگر این شرایط محقق نشود به هیچ وجه به عدالت سیاسی دست نخواهیم یافت. در مورد تفاوتهای تحجر با عقلانیت دینی باید بگوییم ریشه تحجر به استبداد رای بر میگردد و عنصر مستبد در رای باب رشد را در خود مسدود کرده و امکان تحول را از دست میدهد، بنابراین در فکر و اندیشه درجا زده ایستا خواهد ماند. در گذشته شاهد بودیم که جریانات مختلف برای این که از چالش رای دیگران به دور بمانند دچار استبداد رای شده و این امر آنان را به ورطه تحجر میکشاند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰