مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم
شهریار؛ احیاگر شعر فارسی
آرمان شرق-گروه جامعه:شهریار بیهیچ تردیدی بزرگترین شاعر رمانتیک زبان فارسی است. و بعد میافزاید: «باید روی کلمه رمانتیک قدری درنگ کنیم. اگر بگویند فلان شاعر رمانتیک است، مردم از آن «آبکی»بودن و «سطحی»بودن و «سوزناک و بیارزش» بودن را میفهمند و نمیدانند که بزرگترین جنبش فرهنگی و ادبی و هنری تاریخ بشری در اروپا و آمریکا، جنبش رمانتیسم است
شهریار؛ احیاگر شعر فارسی
به مناسبت ۲۷ شهریور، درگذشت شهریار و روز شعر ادب و فارسی
آرمان امروز : شهریار بهرغم آذریبودن، بزرگترین خدمت را در زمینه احیای شعر فارسی انجام داد؛ شاید از این رو است که روز درگذشت او در ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب فارسی نیز نامگذاری شده است. شهریار شاعری با استعدادی درخشان بود که در سراسر اشعارش، روحی حساس و شاعرانه موج میزند که بر بال تخیلی پوینده و آفریننده در پرواز است و شعر او در هر زمینه که باشد از این خصیصه بهرهور است. به تجدد و نوآوری گرایشی محسوس دارد. شعرهایی که برای نیما و به یاد او سروده و دگرگونیهایی که در برخی از اشعار خود در قالب و طرز و تعبیر و زبان شعر به خرج داده، حتی تفاوت صور خیال و برداشتها در قالبهای سنتی و بسیاری جلوههای دیگر حاکی از طبعآزماییها در این زمینه و تجربههای متعدد او است. یکی از دلایل مهم توفیق شهریار، صداقت بیچونوچرای او بود. شعر او آیینه تمامنمای دید و دریافت او بود. دیوان شهریار شبیهترین کتاب است به گلستان سعدی؛ گلستانی که آیینه تمامنمای جامعه ایران در قرن هفتم هجری است.
با همه انس با شعر استادان پیشین بهخصوص سعدی و حافظ، آزادیای که شهریار در زبان شعر برای خود قائل شده و هر نوع کلمه و ترکیب از زبان و گفتار را در شعر به کار برده، حاکی از آن است که به اسلوب پیشینیان پابند نمانده و خواسته است از همه امکانات و تواناییهای جدید زبان بهره جوید تا بتواند به آسانی و روانی آنچه را در ضمیر دارد به قلم بیاورد. این نوع آزادی بیحدوحصر در زبان و واژگان شعر و آوردن هر نوع مضمون موجب آمده که بسیاری الفاظ و ترکیبات و مضامین پیشپاافتاده و ناهموار در شعر او راه یابد و گاه ناهماهنگی در بافت سخن پدید آورد که بهحق مورد ایراد سخنسنج واقعشده اما نباید غافل شد که استاد سخن معاصر، شهریار، بیش از ۲۸۰۰۰ بیت شعر به زبان فارسی، و در حدود ۳۰۰۰ بیت به زبان آذری سروده است. نصرت رحمانی در همین باره میگوید: «انکار نمیکنم که در کار شهریار گاه با رگههایی غری و پرتی روبهرو میشویم، اما این ابیات ناهنجار در مقابل انبوه کارهای درخشانش آنقدر کم است که اگر واقعا با دیدی وسیع و منصفانه بخواهیم در مقام مقایسه برآییم، اصلا به چشم نمیخورد.»
از نظر شعر هم، اشعار او با آثار بسیاری از بزرگان ادب این سرزمین برابری میکند. تشبیهات او بسیار عالی است، آنقدر که در حد عالیترین تشبیهات تازه یا بهقول فرنگیها، ایماژ یا تخیلات شاعرانه ما قرار میگیرد. او شاعر همیشه جستوجوگری است که هر بیراهه و سنگلاخی را آزموده و سرانجام به غزل رسیده است. او در غزل نازکخیالیهای صائب، صلابت و فخامت زبان خاقانی، ویژگیهای شعر سعدی و عرفان دلکش حافظ را باهم آشتی داده است و بهجرأت میتوان گفت چیرهدستتر از او در سالهای اخیر کمتر داشتهایم. شهریار علیرغم آذریبودن زبان مادریاش، بزرگترین خدمت را در زمینه احیای شعر ایران انجام داد و با سرودههای بدیع و لحن معجزهمانندش غزل پارسی را که بعد از صائب کمکم میرفت تا بمیرد به اوج رساند.
مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم
مستانه در این گوشه میخانه بمیرم
در زندگی افسانه شدم در همه آفاق
بگذار که در مرگ هم افسانه بمیرم
درباره بُعد عاطفی-انسانی اشعار شهریار، شفیعیکدکنی میگوید شهریار بیهیچ تردیدی بزرگترین شاعر رمانتیک زبان فارسی است. و بعد میافزاید: «باید روی کلمه رمانتیک قدری درنگ کنیم. اگر بگویند فلان شاعر رمانتیک است، مردم از آن «آبکی»بودن و «سطحی»بودن و «سوزناک و بیارزش» بودن را میفهمند و نمیدانند که بزرگترین جنبش فرهنگی و ادبی و هنری تاریخ بشری در اروپا و آمریکا، جنبش رمانتیسم است؛ بزرگترین نوابغِ هنری و ادبیِ تاریخِ بشر، امثال گوته و شیلر و… همه رمانتیک هستند. شهریار، از مادر، رمانتیک زاده شده بود؛ او نیازی به خواندنِ بیانیه مکتب رمانتیسم نداشت. او همه عمر در «خیال» زیست و با « تخیل» شاعرانه خویش ما را به فضاهایی بُرد که دیگر شاعران همعصرِ او، با آن فضاها بیگانه بودند.»
در باب منظومه ترکی «حیدر بابایه سلام» باید گفت که این شاهکار مخلّدِ او در شعر آذری است که وسعت دنیای تخیل او را بهخوبی نشان میدهد. این اثر بیبدیل به عنوان یک شاهکار ادبی مورد توجه قرار گرفته و تاکنون به بیش از نود زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این منظومه در سال ۱۳۳۱، سالی که مصادف با فوت مادر شهریار، «کوکبخانم» بود، به زبان مادری شاعر، «ترکیآذری» سروده شده، و تجلی شور و خروش جوشیده از عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه، قاموسی از سنتها و آداب و رسوم، روابط صمیمی مردم، داستانها و باورها، بازیهای کودکانه محلی، جوانمردیهای بزرگان سرزمین اجدادی، افسانهها و نمادهای مردانگی، درد غربت و جدایی از ایلوتبار، جلوههای طبیعت به هنگام فصلهای مختلف سال و پندهای شاعر از زندگی است. منظومه حیدربابا، از شمار بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و در بیشتر دانشگاههای جهان، از جمله دانشگاه مطرح کلمبیا در آمریکا، مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است.
رضا براهنی درباب دوزبانهبودن شاعر معتقد است کسانی که در سراسر جهان به دو زبان شعر میگویند فراوان هستند، اما «نمونه درخشان این گونه پدیده در زبانهای خود ما شهریار است که به زبان فارسی و ترکی شعر میگوید. جالب است که شهریار وقتی شعر ترکی میگوید، شدیدا متکی بر زبان بومی و استفاده از کلمات بومی است و درواقع اصطلاحات عادی را مدام از اعماق زبان عامیانه مردم و سنت آنان بیرون میکشد و تا سطح شعری که گاهی واقعا عالی است اعتلا میدهد؛ ولی وقتی که به فارسی شعر میگوید، متکی بر زبان رسمی ادبی (غزل و قصیده، و بهندرت شعر نیمایی) و لهجه رسمی زبان فارسی است.»
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰