پاگرد اصلاحات جامعهمحور در انتخابات ۱۴۰۰
ارمان شرق- انتخابات ۱۴۰۰ همانقدر که برایند کشمکشی نابرابر را در ساختار رقابتهای سیاسی توضیح میدهد، به همان نسبت و چهبسا بالاتر، مبشر امید به فردای ایران است و حکایت از ارتقای آگاهیهای عمومی و درک ضرورت بنیانهای دموکراسیخواهانه حتی در میان محافظهکاران دارد و از همین روست که انتخابات ۱۴۰۰ تنها یک شکست نیست و بلکه آغازی است بهسوی همگامی در مسیر اصلاحات جامعهمحور و توسعه متوازن و پایدار.
ما در کشوری به نام ایران و در منطقهای به نام خاورمیانه زندگی میکنیم که توأمان، جغرافیای تمامعیار خیانت و اهریمنی و تاریخ فداکاریها، اهوراییها و صداقتها و سرزمین فرصتهاست؛ فرصتهایی سیال که از منتهای رستگاری، امید و نیکسرشتی تا انتهای خطر و ناامیدی نوسان دارد و در این میان، هرگز میانهای و تعادلی و قرارگاهی در کار نبوده است تا این ملتها و ساکنان خسته سرزمینی که از دیوارهای هندوکش و تبت تا کویر لوت و البرز و زاگرس و آن سوتر، تا سینا و مدیترانه ادامه دارد، ولو یک دم، قرار گیرند و شادی و آزادی و صلح و در یک کلام، زیستِ عاری از ناامیدی و مرگ و فقر و تبعیض را هم تجربه کنند. انتخابات ۱۴۰۰ هم یکی از همین فرصتها و حسرتها بود که میتوانست زمینه توسعه، ثبات و وفاق در ایران را فراهم کند اما آنطور که انتظار میرفت، نشد. آنچه در انتخابات ریاستجمهوری این دوره پدید آمد، فارغ از چندوچون سیاستبازیهایش، نشان داد که اکنون اصلاحطلبان دموکراتیک، رسالتی مضاعف مییابند برای یافتن پاگردی امیدآفرین و واقعبینانه. «اصلاحات جامعهمحور» میتواند بخشی از این راهحل مکمل ارزیابی شود. این اصطلاح که تعبیری نوتر و رویکردی اخیر از مفهوم پیشینیتر «اصلاحطلبی» به شمار میرود و البته هنوز، فراتر از تبیینهای نظری و اشاره به تقویت جنبشهای اجتماعی و مدنی اصلاحطلبانه و خشونتپرهیز، چهبسا دلالت عینی دقیقتری ندارد، متأثر از تصمیم اخیر شورای نگهبان، رویکردی فراگیرتر، عینیتر و ضروریتر پیدا کرد؛ به گونهای که بخش مهمی از بدنه محافظهکاران خردگرا را هم متقاعد کرد که به ضرورت وفاق ملی و اصلاحات ساختاری اقرار کنند و دامنه عمل سیاسی خویش را از انحصار دولتمحوری و طرح توسعه اقتصادی منهای توسعه سیاسی رهایی بخشند و به مطالبات ناظر بر تأمین حقوق اساسی و حاکمیت ملت، نگاهی دیگر بیندازند. شرایط پیشآمده بر انتخابات ۱۴۰۰ به روشنی نشان داد که به رغم عدم امکان معرفی کاندیدا و دعوت از مردم به حضور پای صندوقهای رأی در این دوره، همچنان، انتخابات آزاد در دستور کار تمامی اصلاحطلبان قرار دارد و به مثابه سازوکاری بیبدیل و حذفناشدنی در صدر اولویتها قرار دارد و…
…نهتنها سیاستورزی اصلاحطلبانه منتفی نشده، بلکه ضرورتی بیشازپیش و ابعادی نوین یافته است که از آن میتوان به اصلاحات جامعهمحور تعبیر کرد. از همین رو بود که اصلاحطلبان با هوشمندی سیاسی، از «تحریم» تبری جستند و به عدم امکان مشارکت فعال در این انتخاباتی تصریح کردند. درواقع، ثقل مواضع اخیر اصلاحطلبان دایر بر نفی نهاد انتخابات نبود و تنها حکایت داشت که دیگر انتخابات تنها دستور کار انحصاری مجامع اصلاحطلبی نخواهد بود. انتخابات ۱۴۰۰ نشان داد که تا سازماندهیهای جبههای بر مجموعه مناسبات سیاسی و ساختارهای تصمیمسازی نهادهای اصلاحطلبی اثرگذار نباشد، نمیتوان انتظار چندانی برای سازندگی و توسعه کشور یا پیروزیهای انتخاباتی داشت. این تجربه عظیم و سنگین، میتواند نقشه راه آینده جبهه اصلاحات را برجسته کند که فراتر از نهادی برای اجماع در امر انتخابات و بلکه در تراز نهادی با هدف اجماع در فرایند گذار به دموکراسی و بسط ظرفیتهای اصلاحطلبانه، نقش ایفا کند. بدیهی است که دستیابی به منشور اصلاحات که متمرکز بر مطالبات دموکراتیک باشد و مرزبندی آشکار و صادقانهای با بنیانهای براندازانه و فساد سیاسی و اقتصادی بهویژه درخصوص افرادی نشان دهد که در کسوت اصلاحطلبی، تعامل سیاسی را به معاملهگری و زدوبندهای سیاسی فروکاستهاند، پیشنیاز تئوریک و عملی هر اقدام یا تصمیم دیگری خواهد بود. بدون توافق بر سر چنین منشور و چنان اصولی، نه ظرفیتی برای اقناع افکار عمومی و ارتقای سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان وجود خواهد داشت و نه راهی برای پیشبرد سیاستورزی اصلاحطلبانه. عملکرد اخیر شورای نگهبان، راه را بر ورود حداقل ظرفیتهای اصلاحطلبانه به ساختار قدرت و حداقل نیروی معتقد به توزیع عادلانه قدرت بست اما در درازمدت نمیتواند راه را بر امید مردم ببندد؛ چراکه متأثر از تحولات عمیق و ساختاری که انقلاب اسلامی بر مناسبات قدرت سیاسی در ایران پدید آورده است، یکدستسازی آرزویی است محققناشدنی که دهها تجربه سیاسی معارض بر آن میتوان ارائه داد. در ایران امروز، دموکراسی نهتنها یگانه راهحلی است که متضمن امنیت ملی و حراست از تمامیت ارضی به شمار میرود، بلکه یگانه محافظ بقای نهادهای سنت و اسلامیت نظام است. انتخابات ۱۴۰۰ همانقدر که برایند کشمکشی نابرابر را در ساختار رقابتهای سیاسی توضیح میدهد، به همان نسبت و چهبسا بالاتر، مبشر امید به فردای ایران است و حکایت از ارتقای آگاهیهای عمومی و درک ضرورت بنیانهای دموکراسیخواهانه حتی در میان محافظهکاران دارد و از همین روست که انتخابات ۱۴۰۰ تنها یک شکست نیست و بلکه آغازی است بهسوی همگامی در مسیر اصلاحات جامعهمحور و توسعه متوازن و پایدار.
منبع:شرق/مهدی معتمدیمهر . فعال سیاسی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰