تاریخ انتشار : شنبه 5 خرداد 1403 - 7:31
کد خبر : 153283

ناگفته های از تراژدی خرمشهر

ناگفته های از تراژدی خرمشهر

آرمان شرق-گروه جامعه: اگر بخواهیم به تاثیرات و ابعاد بین المللی آزادسازی خرمشهر نگاه کنیم، بی شک خروج شوروی از بی طرفی، مهم ترین پیامد آن بود و سبب شد در ادامه نیز تعاملاتی جدی تر بین ایران و غرب شکل گیرد تا توازن ایجاد شود و مشخصا آزادسازی خرمشهر نقطه عطفی در این عرصه بود. شهری که با سرگذشت غریب خود در عمل یک تراژدی در سطح جهان رقم زد.

ناگفته های از تراژدی خرمشهر

«آرمان امروز» در گفت‌وگوی اختصاصی با پژوهشگر ارشد مسائل تاریخی و سیاسی بررسی می‌کند؛

 

آرمان امروز: پس از اشغال خرمشهر در ۴ آبان ۱۳۵۹، برای عراق و حامیان منطقه‌ای آن فرصتی فراهم شد تا ضمن فرسایش توان نظامی ایران، خواست خود را برای پایان دادن به جنگ، به دولت ایران تحمیل کنند.
ایران پس از اجرای عملیات موفقیت‌آمیز فتح المبین در فروردین ۱۳۶۱، درصدد آزادسازی کامل مناطق اشغالی برآمد و عملیات بیت المقدس با این هدف آغاز شد اما اهمیت راهبردی خرمشهر برای دو کشور و گستردگی منطقه عملیاتی سبب طولانی شدن آن شد.
با انجام این عملیات، ایران موفق شد سرانجام در تاریخ سوم خرداد بیشتر اراضی اشغال شده از سوی عراق در ابتدای جنگ را بازپس بگیرد و خود را در موقعیت کاملا مسلط نظامی و تبلیغاتی قرار دهد.
در حدود سه دهه ای که از پایان جنگ ایران و عراق می گذرد، مسئولان و فرماندهان جنگ دلایل خود را در مورد ادامه جنگ بعد از بازپس گیری خرمشهر توضیح داده اند. دلایلی که تمرکز اصلی آنها، بر روی مزایای متصور بر تصرف بخش هایی از عراق بوده است.
با این وجود علل و عواملی چون نزدیکی مرز جغرافیایی با عراق ۵۰۰ متر آبی و ۲۰ کیلومتر مرز خاکی، عدم استحکامات دفاعی در مرز، عدم‌ حمایت تدارکاتی و مهماتی و نفراتی، عدم هماهنگی در میدان نبرد و میان نیروهای حاضر در جبهه‌ از جمله سپاه، ‌تکاوران و ارتش، از مهم‌ترین علل کاهش قدرت رزمندگان ایرانی در مقابل دشمن بعثی باعث سقوط خرمشهر در ۲۴ مهر ۱۳۵۹ شد‌.
عراقی‌ها بخش اصلی شهر را در شمال رود کارون تصرّف کرده بودند ولی کرانه‌ی جنوبی آن همچنان تحت کنترل رزمندگان ایرانی قرار داشت و مدافعان با منفجر‌کردن تنها پل موجود روی رود کارون مانع از پیشروی نیروهای بعث به‌سمت آبادان شدند‌. البته صدام برای تصرّف شهر خرمشهر یک گردان نیروی کماندویی در نظر گرفته بود اما در نهایت به‌سبب مقاومت جانانه‌ مردم و مدافعان مجبور شد برای تصرّف این شهر ۲ لشکر را به‌کار گیرد‌.
مهدی تدینی، پژوهشگر و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و تاریخی در خصوص آن روزها و مولفه های موثر بر سقوط و آزادسازی خرمشهر می گوید: جنگ سرطان است؛ خرچنگ است. چنگک دارد و چنگک‌های بزرگ و زمختی که از پیکر خود جنگ بزرگ‌تر است و وقتی در تن سرزمین و زمانه‌ای فرو می‌رود، حتی تا سال‌ها پس از مرگِ جنگ، همچنان تنِ آن سرزمین را می‌فشارد. اگر به خرمشهر بروید، در جاهایی آثار این چنگک‌ها را سی‌ و چند سال پس از آتش‌بس می‌ بینید.
وی افزود: در جنگ ایران و عراق در سال‌های پس از بازپس‌گیری خرمشهر میان دو نگرش منازعه بود. نخست نگرش «جنگ جنگ تا پیروزی» و دوم «جنگ جنگ تا یک پیروزی». هاشمی طرفدار ایدۀ دوم بود. اتفاقاً به این دلیل که به سبب جایگاهش داده‌های دقیق‌تری داشت تا کسانی که بر پایۀ تبلیغات جنگی تحلیل می‌کردند. در واقع جناح هاشمی تصور می‌کرد برای تضمین صلح باید یک پیروزی دندانگیر به دست آورد تا بتوان صدام را به صلح پایبند کرد.
تدینی ادامه داد: در مقابل، نگرش دیگری بود که به تحلیل و توان کاری نداشت، می‌خواست بجنگد تا صدام را در هم شکند، فارغ از اینکه واقعیت‌ها چیست. برای این امر امروز نیز مثالی همچون روسیه وجود دارد. روسیه هم پیداست از ایدۀ «جنگ جنگ تا اشغال اکراین» و ترساندن اروپا به ایدۀ «جنگ جنگ تا اشغال مناطق تعیین‌کننده» ــ یا جنگ جنگ تا یک پیروزی رسیده تا در مذاکرات در موضع برتر باشد. به این ترتیب، روسیه خواهد ‌کوشید با اشغال چند منطقۀ شرقی و جنوبی امتیازاتی از اوکراین بگیرد و زودتر این بساط پرهزینه را با دستاوردی قابل‌ذکر جمع کند.
این پژوهشگر حوزه سیاسی توضیح داد: با این وجود در جریان جنگ ۸ ساله، ۴ پیروزی متوالی طی چهار عملیات ثامن الائمه، طریق القدس ، الی بیت المقدس و فتح المبین، که از آذر ماه ۱۳۶۰ تا خرداد ۱۳۶۱ به مدت ۹ ماه در جریان بود، برای ایران‌ کسب شد.
وی افزود: در واقع برهه درخشان و درخشان ترین دوره جنگ، برای ایران‌ محسوب می شود. ۹ ماهه ای که نیروهای ایران تقریبا همه دستاوردهای سرزمینی تک اولیه عراق را نابود کرده و به بیشتر اهداف نظامی مورد نظر دست یافتند. به عبارت بهتر از حالت پدافندی به آفندی رسیدند. به گمانم‌ طی جنگ‌ ۸ ساله این ۹ ماهه هرگز تکرار نشد؛ دلایل این پیروزی های چهارگانه و درخشان تکرارناپذیر چه بود؟ به گمان دلیل برتر و بنیادی این برهه موفق را باید در یک واژه یافت. مدیریت استراتژیک ایران پس از ۱۴ ماه توقف در عملیات نتیجه بخش برای وادار سازی عراق به عقب نشینی، بالاخره آموخت که از ذخایر تسلیحاتی، فرماندهی، تدارکاتی و تجربه و‌ مهارت بقایای ارتش در جهت کسب پیروزی بهره برده داری کند.
وی افزود: این دوره اوج بهره برداری حداکثری ایران از توان هوایی، دریایی، زمینی ، هوانیروز ، طرح و برنامه ریزی عملیاتی ذخایر و فرماندهی استراتژیک باقیمانده بود. دوره ای که به دلیل تقلیل ذخایر ارتش در دو بخش انسانی و تجهیزاتی و پشتیبانی دیگر تکرار نشد.
تدینی تصریح کرد: نباید فراموش کرد که در جنگ ایران و عراق، شوروی بزرگ‌ترین تأمین‌کننده تجهیزات نظامیِ عراق بود. شوروی بیش از هر کشور دیگری به عراق سلاح فروخت. همین کمک‌های گسترده باعث شد عراق در سال‌های جنگ جان بگیرد و دوباره بتواند وارد مرحلۀ تهاجمی شود که نتیجۀ آن رخدادهای غم‌انگیز سال ۶۷ بود. از فروردین ۶۷ مناطقی که ایران در طول چند سال با هزینۀ انسانی فراوان به دست آورده بود، در عرض چند ماه دوباره دست عراق افتاد و همین ایران را به پذیرش قطعنامه راغب‌تر کرد.
وی افزود: از زمان کودتای نظامیان در عراق در ۱۹۵۸ رابطۀ شوروی و عراق گسترش یافت و محموله‌های تسلیحاتی بزرگی از شوروی به عراق فروخته شد. ۱۹۷۲ پیمان دوستی میان عراق و شوروی بسته شد و همین زمینه را برای تجهیز تسلیحاتی عراق از سوی شوروی و بلوک شرق فراهم کرد، در حالی که ایران آن زمان متحد غرب بود و بدین‌سان رقابتی درگرفت.
این پژوهشگر حوزه تاریخ توضیح داد: وقتی صدام به ایران حمله کرد، شوروی در وضعیت معذبی قرار گرفت. وضعیت پیچیده شده بود. از یک سو شوروی پس از چند دهه فرصت طلایی یافته بود تا پس از سرنگونی شاهِ آمریکادوست ایران، روابطش را با دولت جدید گسترش دهد و دیگر اجازه ندهد پای آمریکا به ایران باز شود؛ اما از دیگر سو، عراق اکنون به این متحد یا دوستِ بالقوۀ شوروی حمله کرده بود. نگرانی اول شوروی این بود که ایران به دلیل نیاز نظامی دوباره به سمت غرب رود اما در عین حال اگر عراق را رها می‌کرد هیچ بعید نبود دیکتاتور سرکشِ آن برای تأمین سلاح به سراغ غرب برود و در نتیجه شوروی متحد دیرینه‌اش را ببازد. از دیگر سو، جهانیان می‌دانستند ماشین جنگی عراق از کجا آمده، پس شکست عراق به معنای مفتضح شدن تسلیحات شوروی و خدشه به پرستیژ غول بلوک شرق بود و چه‌بسا خریداران تسلیحات شوروی از این کشور رویگردان می‌شدند.

تدینی تصریح کرد: البته شوروی تمایل داشت ایران را هم جذب کند. اما آن سال‌ها شعار «نه شرقی نه غربی» همچنان اصالتی داشت و به زودی حزب توده و دیگر گروه‌های چپ‌گرای انقلابی از گردونۀ سیاسی حذف شدند. در واقع دست نیروهای شوروی‌دوست که به حکم ایدئولوژی‌شان باید ایران را به بلوک شرق پیوند می‌دادند، از تأثیرگذاری سیاسی کوتاه شد.
این ترتیب، سه مرحله را در رفتار شوروی در جنگ ایران و عراق می‌توان شناسایی کرد. از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ در آغاز جنگ و همزمان با اشغال خرمشهر، شوروی کمک به عراق را متوقف کرد و در ظاهر و باطن بی‌طرفی پیشه کرد. از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵ یعنی پس از فتح خرمشهر و شکست‌های نظامی عراق، شوروی کمک‌های نظامی به عراق را از سر گرفت تا توازن قوا را دوباره ایجاد کند. یعنی شوروی بازپس‌گیری خرمشهر را یک خطر قلمداد کرد و شروع به تجهیز ارتش عراق کرد.
وی افزود: در این میان برخی موفقیت‌های نظامی ایران همچون تصرف فاو، باعث شد شکست عراق محتمل به نظر رسد و شوروی احتمال می‌داد کشورهای عربی بکوشند پای آمریکا را بیش‌ از پیش به منطقه باز کنند. به همین دلیل کمک‌های شوروی به عراق وسعت یافت در حالی که شوروی همزمان به ایران امتیازاتی اقتصادی داد و برای میانجیگری کوشید.
تدینی خاطرنشان کرد: پس از آزادسازی خرمشهر، شوروی حدود ۹ میلیارد دلار سلاح به عراق داد که شامل ۲ هزار تانک، ۳ هزار جنگنده، ۳۰۰ موشک زمین به هوا و بسیاری دیگر از اقلام بود در حالی که خرید تسلیحاتی ایران از شوروی در طول کل جنگ به یک میلیارد نمی‌رسید. ضمن اینکه شوروی برای گرفتن پول این تسلیحات هم شرایط بسیار مناسبی برای عراق در نظر می‌گرفت.
تدینی در تشریح استراتژی عراق بواسطه ارتباط با شوروی در حمله به خرمشهر گفت: در فیلم‌هایی که از جنگ ایران و عراق و سقوط خرمشهر دیده‌ایم، همیشه عراقی‌ها شمار زیادی تانک داشتند. دلیل این است که دکترین نظامی عراق برگرفته از دکترین شوروی، تانک‌محور بود. ماشین جنگی عراق بلوک‌شرقی بود و ماشین جنگی ایران بلوک‌غربی، به همین دلیل اکنون عراق امتیاز بزرگی داشت. دسترسی ایران به تسلیحات غرب بسیار اندک شده بود؛ در عوض می‌توانست از کشورهای بلوک شرق و متحدان آن مانند سوریه و لیبی خرید کند اما مشکل این بود که سازگار کردن این تسلیحات با پایۀ غربی ماشین نظامی ایران دشوار بود. اما عراق چنین مشکلی نداشت و می‌توانست با دریافت تسلیحات گسترده از شوروی خود را ترمیم و تجهیز کند. ضمن اینکه اگر هم سیاستمدارانی در آمریکا راضی می‌شدند به ایران سلاح بفروشند، پس از ماجرای اشغال سفارت افکار عمومی آمریکا چنین چیزی را نمی‌پذیرفت.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: علاوه بر مسئلۀ جنگ سرد، جنگ شوروی در افغانستان نیز مسئلۀ مهمی بود. شوروی بیم داشت ایرانِ اسلام‌گرا فردای پیروزی بر عراق، به داد مجاهدین افغان رسد که با شوروی می‌جنگیدند. و دقیقا همین علت سبب شد تا پس از آزادسازی خرمشهر، نگرش شوروی تغییر و به کمک ارتش عراق برود.
تدینی تاکید کرد: اگر بخواهیم به تاثیرات و ابعاد بین المللی آزادسازی خرمشهر نگاه کنیم، بی شک خروج شوروی از بی طرفی، مهم ترین پیامد آن بود و سبب شد در ادامه نیز تعاملاتی جدی تر بین ایران و غرب شکل گیرد تا توازن ایجاد شود و مشخصا آزادسازی خرمشهر نقطه عطفی در این عرصه بود. شهری که با سرگذشت غریب خود در عمل یک تراژدی در سطح جهان رقم زد.
یک سو شوروی پس از چند دهه فرصت طلایی یافته بود تا پس از سرنگونی شاهِ آمریکادوست ایران، روابطش را با دولت جدید گسترش دهد و دیگر اجازه ندهد پای آمریکا به ایران باز شود؛ اما از دیگر سو، عراق اکنون به این متحد یا دوستِ بالقوۀ شوروی حمله کرده بود. نگرانی اول شوروی این بود که ایران به دلیل نیاز نظامی دوباره به سمت غرب رود اما در عین حال اگر عراق را رها می‌کرد هیچ بعید نبود دیکتاتور سرکشِ آن برای تأمین سلاح به سراغ غرب برود و در نتیجه شوروی متحد دیرینه‌اش را ببازد. از دیگر سو، جهانیان می‌دانستند ماشین جنگی عراق از کجا آمده، پس شکست عراق به معنای مفتضح شدن تسلیحات شوروی و خدشه به پرستیژ غول بلوک شرق بود و چه‌بسا خریداران تسلیحات شوروی از این کشور رویگردان می‌شدند.
تدینی تصریح کرد: البته شوروی تمایل داشت ایران را هم جذب کند. اما آن سال‌ها شعار «نه شرقی نه غربی» همچنان اصالتی داشت و به زودی حزب توده و دیگر گروه‌های چپ‌گرای انقلابی از گردونۀ سیاسی حذف شدند. در واقع دست نیروهای شوروی‌دوست که به حکم ایدئولوژی‌شان باید ایران را به بلوک شرق پیوند می‌دادند، از تأثیرگذاری سیاسی کوتاه شد.
به این ترتیب، سه مرحله را در رفتار شوروی در جنگ ایران و عراق می‌توان شناسایی کرد. از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ در آغاز جنگ و همزمان با اشغال خرمشهر، شوروی کمک به عراق را متوقف کرد و در ظاهر و باطن بی‌طرفی پیشه کرد. از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵ یعنی پس از فتح خرمشهر و شکست‌های نظامی عراق، شوروی کمک‌های نظامی به عراق را از سر گرفت تا توازن قوا را دوباره ایجاد کند. یعنی شوروی بازپس‌گیری خرمشهر را یک خطر قلمداد کرد و شروع به تجهیز ارتش عراق کرد.
وی افزود: در این میان برخی موفقیت‌های نظامی ایران همچون تصرف فاو، باعث شد شکست عراق محتمل به نظر رسد و شوروی احتمال می‌داد کشورهای عربی بکوشند پای آمریکا را بیش‌ از پیش به منطقه باز کنند. به همین دلیل کمک‌های شوروی به عراق وسعت یافت در حالی که شوروی همزمان به ایران امتیازاتی اقتصادی داد و برای میانجیگری کوشید.
تدینی خاطرنشان کرد: پس از آزادسازی خرمشهر، شوروی حدود ۹ میلیارد دلار سلاح به عراق داد که شامل ۲ هزار تانک، ۳ هزار جنگنده، ۳۰۰ موشک زمین به هوا و بسیاری دیگر از اقلام بود در حالی که خرید تسلیحاتی ایران از شوروی در طول کل جنگ به یک میلیارد نمی‌رسید. ضمن اینکه شوروی برای گرفتن پول این تسلیحات هم شرایط بسیار مناسبی برای عراق در نظر می‌گرفت.
تدینی در تشریح استراتژی عراق بواسطه ارتباط با شوروی در حمله به خرمشهر گفت: در فیلم‌هایی که از جنگ ایران و عراق و سقوط خرمشهر دیده‌ایم، همیشه عراقی‌ها شمار زیادی تانک داشتند. دلیل این است که دکترین نظامی عراق برگرفته از دکترین شوروی، تانک‌محور بود. ماشین جنگی عراق بلوک‌شرقی بود و ماشین جنگی ایران بلوک‌غربی، به همین دلیل اکنون عراق امتیاز بزرگی داشت. دسترسی ایران به تسلیحات غرب بسیار اندک شده بود؛ در عوض می‌توانست از کشورهای بلوک شرق و متحدان آن مانند سوریه و لیبی خرید کند اما مشکل این بود که سازگار کردن این تسلیحات با پایۀ غربی ماشین نظامی ایران دشوار بود. اما عراق چنین مشکلی نداشت و می‌توانست با دریافت تسلیحات گسترده از شوروی خود را ترمیم و تجهیز کند. ضمن اینکه اگر هم سیاستمدارانی در آمریکا راضی می‌شدند به ایران سلاح بفروشند، پس از ماجرای اشغال سفارت افکار عمومی آمریکا چنین چیزی را نمی‌پذیرفت.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: علاوه بر مسئلۀ جنگ سرد، جنگ شوروی در افغانستان نیز مسئلۀ مهمی بود. شوروی بیم داشت ایرانِ اسلام‌گرا فردای پیروزی بر عراق، به داد مجاهدین افغان رسد که با شوروی می‌جنگیدند. و دقیقا همین علت سبب شد تا پس از آزادسازی خرمشهر، نگرش شوروی تغییر و به کمک ارتش عراق برود.
تدینی تاکید کرد: اگر بخواهیم به تاثیرات و ابعاد بین المللی آزادسازی خرمشهر نگاه کنیم، بی شک خروج شوروی از بی طرفی، مهم ترین پیامد آن بود و سبب شد در ادامه نیز تعاملاتی جدی تر بین ایران و غرب شکل گیرد تا توازن ایجاد شود و مشخصا آزادسازی خرمشهر نقطه عطفی در این عرصه بود. شهری که با سرگذشت غریب خود در عمل یک تراژدی در سطح جهان رقم زد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.