تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 تیر 1402 - 7:18
کد خبر : 132890

مشکلات و اختلالات روانی که دلایلی برای طلاق می‌شوند

مشکلات و اختلالات روانی که دلایلی برای طلاق می‌شوند

آرمان شرق-گروه جامعه:عدم برخورداری از سلامت روان یکی از مهمترین عواملی است که باعث ایجاد تنش در ارتباط بین همسران می‌شود. جامعه و مردم نیز به طور شگفت‌آوری از این موضوع که مشکلات روانی، جزو علل اصلی عدم سازگاری بین زوجین است؛ بی‌خبرند. طبق تحقیقاتی که در مجله علمی BMC Public Health صورت گرفته نشان می‌دهد که عدم برخورداری از سلامت روحی و روانی می‌تواند میزان طلاق و اختلافات خانوادگی را افزایش دهد.

مشکلات و اختلالات روانی که دلایلی برای طلاق می‌شوند

این کاملا منطقی است زمانی که زوجین نتوانند با هم تعامل داشته باشند و مداوم به خاطر هر مساله‌ای بحث و جدل کنند، در انتها چیزی که نباید رخ می‌دهد. یعنی تقاضای طلاق می‌کنند و زندگی مشترک آن‌ها به پایان برسد. نکته مهم اینجاست ما تاکنون درباره مشکلات و اختلالات روانی و سلامت مغز در دامن زدن به تنش‌های خانوادگی کمتر شنیده‌ایم یا اصلا به این مورد اشاره‌ای نشده است.

عدم برخورداری از سلامت روان یکی از مهمترین عواملی است که باعث ایجاد تنش در ارتباط بین همسران می‌شود. جامعه و مردم نیز به طور شگفت‌آوری از این موضوع که مشکلات روانی، جزو علل اصلی عدم سازگاری بین زوجین است؛ بی‌خبرند. طبق تحقیقاتی که در مجله علمی BMC Public Health صورت گرفته نشان می‌دهد که عدم برخورداری از سلامت روحی و روانی می‌تواند میزان طلاق و اختلافات خانوادگی را افزایش دهد.

در حالی که مشکلات و اختلالات سلامت روان لزوماً به این معنا نیست که طلاق اجتناب‌ناپذیر است، اما برای افراد و زوجین مهم است که از تأثیر بالقوه این مسائل بر روابط خود آگاه باشند و به دنبال کمک و حمایت مناسب باشند.

 

معرفی اختلالات روانی منجر به طلاق

با این مقدمه کوتاه جرقه‌ای در ذهن ما زده شد و متوجه شدیم که اختلالات روانی یکی از دلایل مهم و نادیده گرفته شده‌ای است که می‌تواند موجب طلاق شود. مشکلات روانی که می‌تواند درصد طلاق را افزایش دهد، شامل موارد زیر هستند:

۱. اختلال ADD و ADHD

یکی از مهمترین اختلالات رفتاری است که بر روی زندگی هزاران نفر در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد. این اختلالات رفتاری مجموعه از علایمی هستند که شامل بیش‌فعالی، کم توجهی و دشواری در کنترل رفتار است.

افراد مبتلا به ADD / ADHD معمولاً دارای یک روحیه پویا، خلاق و غیرعادی هستند؛ با این حال، این علایم ممکن است باعث بروز مشکلاتی شود که در برخی موارد می‌تواند به تداوم تحصیل، عدم پایداری در زندگی مشترک، شغل و روابط اجتماعی آسیب برساند.

اختلالات روانی بیش‌فعالی و عدم تمرکز در بزرگسالان می‌تواند جرقه‌ای برای شروع درگیری بین و شوهر باشد. معمولا زوجینی که دچار این بیماری روانی هستند، دو برابر بیشتر از خانواده‌های سالم امکان دارد در انتها طلاق بگیرند.

یکی رفتارهای عجیب و البته غیرعادی افراد مبتلا به ADD / ADHD این است که برای به دست آوردن هوشیاری به دنبال درگیری و تنش هستند. هیجان ناشی از درگیری باعث ایجاد آرامش و تمرکز در چنین افرادی می‌شود. بهترین راه‌حل برای زوجی که مبتلا به اختلال عدم تمرکز و توجه پیشنهاد می‌شود، شرکت در دوره‌های زوج‌درمانی است.

۲. اختلال OCD

از جمله مشکلات و اختلالات رفتاری منجر به طلاق، اختلال OCD یا وسواس فکری است. این اختلال مداوم فرد را به بروز رفتارهای اجباری مثل شست‌وشوی دست‌ها، چک کردن و شمارش تعداد و لمس کردن مجبور می‌کند. همه این نگرانی‌ها و رفتارهای غیر طبیعی می‌تواند مانع ایجاد ارتباط شاد بین زوجین شود.

برای مثال فردی که مبتلا به اختلال وسواس فکری است، با چک کردن مداوم همسر خود که مثلا تکرار جمله‌های «دست‌هایت را شستی یا امروز دقیقا کجا بودی و به چه چیزهایی دست زدی» فرد مقابل به خاطر این رفتار تکراری و به جای تعامل زمان خود را صرف کارهای نظافت کنند، خسته شود.

همین رفتار می‌تواند دلیلی برای تنش بین زن و شوهر شود؛ زیرا اختلاف و مشاجره به مرور زمان موجب آسیب زدن به روابط بین دو طرف خواهد شد، تا جایی که افراد مبتلا به OCD به خاطر وسواس فکری دیگر حاضر به برقراری رابطه جنسی با طرف مقابل خود نیستند. همه این‌ها می‌تواند زندگی مشترک را در معرض خطر طلاق قرار دهد.

۳. اختلال افسردگی

در میان مشکلات و اختلالات روانی که باعث افزایش طلاق می‌شود، افسردگی و عدم سلامت روان است. زوج‌های افسرده ممکن است دائما غمگین باشند، هیچ چیزی آن‌ها را خوشحال نکند. همه تمرکز خود را روی بخش‌های منفی زندگی و نیمه خالی لیوان بگذارند، مداوم شریک زندگی خود را مورد انتقادهای صریح و بی‌رحمانه قرار دهند و انگیزه و تمایلی به زندگی نداشته باشند.

اکنون با آگاهی از اختلال افسردگی، تصور کنید که چقدر زندگی و برقراری ارتباط با افراد افسرده می‌تواند سخت باشد؛ زیرا چنین افرادی معمولا گوشه‌گیر، تحریک‌پذیر هستند و علاقه‌ای به عشق‌بازی ندارند و هیچ چیزی آن‌ها را خوشحال نمی‌کند. مسلما زندگی با چنین افرادی کسل‌کننده و ملال‌آور است.

سازمان بهداشت جهانی در گزارشی بیان کرده که حدود ۵ درصد از مردم در جهان دچار افسردگی هستند. این آمار تقریبا حدود ۳۰۰ میلیون نفر می‌شود که در طی دوران افسردگی با چالش‌هایی در محل کار و روابط زناشویی خود مواجه هستند. بیشتر اوقات چنین افرادی، دلایل عدم تمایل به زندگی و افسرده بودن خود را به گردن همسرشان می‌اندازند.

بهترین راه‌حل برای زوجینی که به خاطر افسردگی نمی‌توانند ارتباط خوب و سالمی با یکدیگر برقرار کنند این است که به مشاوره مراجعه کنند. این بیماری روحی و روانی درمان‌های متعددی برای آن وجود دارد و به محض تصمیم‌گیری می‌توانید به بهبود رابطه زناشویی خود امیدوار شوید. البته در این بین مراقب افکار منفی و نشخوارهای ذهنی باشید و به آن‌ها اهمیت ندهید.

۴. اختلال اضطراب

رادیو بینا ارائه دهنده پادکست‌های روانشناسی و ورکشاپ، یکی دیگر از اختلالات روانی که می‌تواند به اختلاف در زندگی مشترک و طلاق دامن بزند، اضطراب را مطرح می‌کند. اضطراب همراه با احساس وحشت، تنش عصبی و استرس ممکن است موجب دور شدن افراد از یکدیگر شود.

علاوه بر این افراد دچار اضطراب مزمن، استعداد چشمگیری در بزرگ کردن مسائل کوچک و پیش پا افتاده دارند. معمولا مشکلات بین زوجینی که با اختلال اضطراب مواجه هستند، دو برابر بیشتر از افراد عادی است. افرادی که اظطراب حاد را تجربه می‌کنند، سه برابر بیشتر از زوج‌های معمولی از برقراری ارتباط صمیمانه خودداری می‌کنند. همین موضوع می‌تواند ازدواج و زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد.

۵. تروما و آسیب‌های جسمی، کلامی و عاطفی

شاید عجیب به نظر برسد، اما گاهی اوقات تروما و آسیب‌هایی که افراد در زمان کودکی و بزرگسالی خود تجربه می‌کنند، می‌تواند روی زندگی زناشویی آن‌ها تاثیر بگذارد. زمانی که فرد در گذشته دچار آسیب شده باشد، اغلب با اینکه به فرد دیگری اعتماد کند، مشکل دارد.

مثلا محرک‌هایی که موجب یادآوری آن آسیب شود، می‌تواند با واکنش‌های تندی از سوی هر دو طرف همراه باشد. واکنش‌هایی مثل گریه مداوم، عصبانیت و خشم یا گوشه‌گیری بروز کند. حالا ممکن است همسر این واکنش‌ها و تغییرات خلقی را اشتباه برداشت کند و شخصی بداند و تصور او بر این باشد که فرد مقابل از او ناراضی است.

برای حفظ روابط و زندگی مشترک بهترین راه‌حل، ترمیم آسیب‌های گذشته است. درمان‌هایی مانند EMDR تراپی (حساسیت‌زدایی با حرکات چشم و پردازش آسیب) موجب کاهش، بهبود و غلبه بر آسیب‌های عاطفی گذشته می‌شود.

۶. آسیب و ضربه مغزی

مشکلات و اختلالات روانی که بر اثر آسیب و ضربه مغزی ایجاد می‌شود نیز می‌تواند احتمال طلاق را افزایش دهد. مثلا زمانی که فرد در حین اسکیت یا تصادف دچار ضربه و آسیب در ناحیه مغز شود، نه تنها امکان دارد با مشکلات جسمی مواجه شود، بلکه از نظر روحی هم تحت تاثیر قرار گیرد.

معمولا ضربه مغزی با بروز افسردگی، اضطراب، روان‌پریشی، خودکشی، نوسانات خلقی، مشکلات حافظه و سردرگمی همراه است. همه این تغییرات روحی و جسمی می‌تواند دلیلی برای ایجاد تنش، مجادله و دعواهای پی در پی در زندگی زناشویی و شاد گذشته شود.

آنچه که چالش مورد بحث ماست، گاهی اوقات در مسائل شناختی و رفتاری، افرادی که دچار آسیب مغزی شده‌اند شاید تا سال‌ها این تغییرات و علائم بروز نیابند. این فاصله باعث می‌شود که همسران اصلا متوجه این موضوع نباشند که دلیل اختلاف کنونی آن‌ها به خاطر آسیب‌های بیولوژیکی وارد شده در طی حادثه به مغز است.

بهترین راه‌حل برای چنین افرادی این است که با اسکن مغزی مانند SPECT، آسیب‌های ایجاد شده روی مغز را کشف کنند. استفاده از اکسیژن‌درمانی تحت فشار یعنی HBOT به بهبود عملکرد مغز کمک می‌کند.

اختلالات روانی

سخن پایانی

دلایل طلاق اغلب پیچیده و چند وجهی است، اما مشکلات و اختلالات سلامت روان قطعاً می‌تواند یکی از عوامل مؤثر باشد. مسائلی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد، اختلال دوقطبی، اختلالات شخصیت و سایر شرایط سلامت روان می‌تواند چالش‌های مهمی را برای زندگی مشترک ایجاد کند که اغلب منجر به تعارض، قطع ارتباط و در نهایت طلاق می‌شود.

همینکه بدانیم بخشی از مشکلات زناشویی که در انتها زندگی افراد را در مسیر طلاق قرار می‌دهد، به خاطر مشکلات و اختلالات روانی است، یعنی در مسیر درمان قرار گرفته‌ایم. موضوعی که کمتر به آن اشاره شده است، اختلالات روانی می‌توانند دلایلی برای تنش‌ها و اختلافات خانوادگی باشند.

برای درمان پیشنهاد می‌کنیم که با دریافت پادکست روانشناسی و ورکشاپ های آموزشی رادیو بینا، در ابتدا دلیل اصلی اختلافات خود را بشناسید. اگرچه مشکلات روانی و آسیب‌های مغزی می‌تواند خطر طلاق را افزایش دهد، اما می‌توان با افزایش آگاهی و دریافت درمان موثر ازدواج را نجات داد.

تعارض‌های رفتاری که به خاطر اختلالات روانی عدم تمرکز، وسواس فکری، اضطراب و افسردگی شدید، تروما و آسیب‌های مغزی به وجود می‌آید، نباید به حال خود رها شود. هرچند که تاکنون با افراد زیادی مواجه شده‌ایم که از این موضوع آگاهی نداشتند، اما با مطالعه و افزایش آگاهی می‌توان در مسیر درمان قرار گرفت و مانع از هم‌پاشیدگی زندگی مشترک شویم.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.