اقتصاد در نظام تولید خودبسنده منجر به شکوفایی میشود؟
آرمان شرق- نقد من- بر آفت نگاه تکبعدی است که این روزها در تحلیلهای عامهپسند شبکههای اجتماعی به وفور دیده میشود و جای خود را در بین استدلال سیاسیون و حتی رسانههای رسمی نیز یافته است. در این نگاه کل اقتصاد به مقوله «تولید» تقلیل مییابد و اینگونه وانمود میشود که هر اقدام اقتصادی جز «تولید» فعالیت کاذب اقتصادی است و متصدی آن باید به اتهام جهت دادن سرمایه به جای تولید به خدمات یا توزیع و عرضه، ملامت و تعقیب و تعذیب شود!
چند روز پیش در اخبار خواندم که سود روزانه دبیمال به رقم ۸۳ میلیارد تومان رسیده است و در حال حاضر این مرکز تجاری تفریحی سالانه به اندازه جمعیت ایران بازدیدکننده دارد. در خبر دیگری نیز خواندم که پیشبینی میشود نمایشگاه اکسپوی دبی بیش از ۲۳ میلیارد دلار سود نصیب امارات کند و این جدای از نقش دبیمال و نمایشگاه اکسپو به تبدیل امارات به قطب گردشگری جهان است. در اینجا قصد ندارم وارد مقولات تخصصی و جزیی اقتصادی یا مباحث مربوط به توسعه شوم. اینکه چرا امارات به چنین نگرش و راهکار و منافعی رسید هم خارج از حوصله بحث است، بلکه تمرکز – و شاید بهتر باشد بگویم نقد من- بر آفت نگاه تکبعدی است که این روزها در تحلیلهای عامهپسند شبکههای اجتماعی به وفور دیده میشود و جای خود را در بین استدلال سیاسیون و حتی رسانههای رسمی نیز یافته است. در این نگاه کل اقتصاد به مقوله «تولید» تقلیل مییابد و اینگونه وانمود میشود که هر اقدام اقتصادی جز «تولید» فعالیت کاذب اقتصادی است و متصدی آن باید به اتهام جهت دادن سرمایه به جای تولید به خدمات یا توزیع و عرضه، ملامت و تعقیب و تعذیب شود! نکته تاسفبرانگیز این نگاه هم آن است که تصور میشود تولید به معنی نوعی نظام خودبسنده و در قالب احداث کارخانجات متعددی است که همه گونه محصول را تولید و از این طریق، هم کشور را به خودکفایی برساند، هم اشتغالزایی کند و هم کشور را از هرگونه داد و ستد با جهان خارج بینیاز کند و اگر کسی مثلا دست به تجارت الکترونیک بزند، به دنبال تعاملات منطقهای و جهانی باشد یا مال یا مرکز تجاری یا منطقهای توریستی را سامان دهد، اتلاف سرمایه کرده و به لاکچریسم دامن زده است.
این نگاه در اقتصاد امروز جهان به ویروس اتارکی ataraxy مشهور است. این باور که اقتصاد صرفا در نظام خودبسنده تولیدی معنا پیدا میکند. حال آنکه این نگرش نه تنها در علم امروز اقتصاد کاملا مردود و در تقابل با مکتب پویای تجارت آزاد است، بلکه هزینههای سنگین اقتصادی و محیط زیستی را برای کشورها ایجاد میکند. نمونه عینی تبعات منفی این نگاه امروز در راهاندازی کارخانجات متعدد آببر در کشور خشک و کویریمان و مصیبت بحران آب (نمونه زایندهرود) قابل مشاهده است. نقد دوم بر این نگاه آن است که سودآوری و نقش نظام توزیع و خدمات و نیز نقش راههای جدید جذب سرمایه و ارز کاملا نادیده گرفته شده است. نمونههای دبیمال، نمایشگاه اکسپو و مانند آن به خوبی نشان میدهند که اقتصاد میتواند بدون تکیه صرف بر تولید و صرفا از طریق جذابیتهای توریستی و تقویت بخش توزیع و فروش و ارایه خدمات نیز شکوفا شود. در جستوجو برای آگاهی یافتن از چنین تلاشهایی شاید بد نباشد که بدانید نمونه ایرانی دبیمال، یعنی ایرانمال یکی از زمینههای قابل تامل است و این پرسشهای اساسی را – صرفنظر از حواشی زرد حاکم بر فضای رسانهای- مطرح میکند که چرا یک مرکز تجاری، تفریحی و فرهنگی که امروز در ردیف مالهای بزرگ جهان است در محاسبات اقتصادی ما صرفا با نگاه نقد تند و زیر سوال بردن نگریسته میشود. اگر تولید مدنظر است چرا به نقش احداث چنین مرکزی در رونق تولید و عرضه میلیونی محصولات کارخانجات داخلی که تولیدات آنها صرف ساخت یک مال شده و به اشتغالزایی و تولید آن کمک کرده است، توجهی نمیشود. اگر اشتغالزایی مهم است چرا این مساله که یک مال طی ۷۳ ماه فقط ۶۲ میلیون نفر روز را مشغول به کار کرده است، در نظر گرفته نمیشود و اگر ارزآوری مهم است چرا قابلیتهای جذب توریست آنچنانکه در دبیمال ساماندهی شده، کاملا مغفول مانده است؟ مقوله مسوولیت اجتماعی و وجود چنین مراکزی برای پوشش دادن طرحهای بزرگی چون واکسیناسیون یا امکان اسکان جمعیتی میلیونی در مواقع بحرانی مثل زلزله در این سازه مستحکم از دیگر مواردی است که اکنون بدان نمیپردازیم.
سرچ عنوان دبیمال و ایرانمال در اینترنت و مقایسه آن به خوبی تفاوت در نگاه را نشان میدهد آنجا که سخن از دبیمال است، اخبار لبریز از جشنوارهها، تورهای گردشگری و سودآوری است و آنجا که سخن از ایرانمال است به جای در نظر گرفتن آنچه در شرایط سخت تحریمها به ارتقای حوزه مهندسی، اشتغالزایی و تجارت در استاندارد جهانی منجر شده است با انواع اخبار و شایعات و تخریبهایی مواجهیم که حاصل همان نگاه محدود و خودویرانگر و توسعه نیافته ماست. نگاهی عقیم و توسعه نیافته در قالب کلمات کلیشهای یا تحلیلهای تکراری مبتنی بر دوگانهسازی ارجحیت تولید یا ارجحیت خدمات و توزیع و فروش یا گمانهزنیهای عامیانه و زرد با نامهای مستعار.
نمونه دبیمال و ایرانمال صرفا مشت نمونه خروار و متناسب با خبری بود که در مقدمه یادداشت آورده شد وگرنه زمینهها و حوزههای مختلفی هست که نگاه دقیق و علمی به آن نشان میدهد که نگاه تکبعدی و عامهپسند به مسائل اقتصادی تا چه حد میتواند اقتصاد یک کشور را دچار آسیب و عقبماندگی کند و کشور را از ظرفیتهای بالقوهای که به راحتی میتواند بالفعل شود، محروم میکند./اعتماد-صادق کاشانی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰