تاریخ انتشار : چهارشنبه 3 آبان 1402 - 7:31
کد خبر : 141459

کابوس اسرائیل در غزه و کرانه باختری

کابوس اسرائیل در غزه و کرانه باختری

آرمان شرق-گروه بین الملل:فلسطینی‌ها به احتمال زیاد احساس غرور می‌کنند از اینکه اسرائیل دچار درد شده و نمی‌تواند آرمان فلسطین را نادیده بگیرد. فلسطینی‌ها و دیگر گروه‌های ضد اسرائیل، این‌ها را مقاومت می‌دانند، چیزی که سنت دیرینه‌ای در میان فلسطینی‌ها بوده و هست. و شاید به این دلیل باشد که اسرائیل تا حدودی از حمله زمینی به غزه منصرف شده زیرا می داند احتمال این که در این حمله زمینی موفق شود نزدیک به صفر است

کابوس اسرائیل در غزه و کرانه باختری

آرمان امروز-سرویس بین الملل: به دنبال حملات ۱۴ اکتبر به بیمارستان المعمدانی غزه، راهپیمایی های اعتراض آمیزی در جنین، نابلس، رام‌الله، طوباس و سایر شهرهای بزرگ کرانه باختری به راه افتاد. فلسطینی‌ها همچنین یک اعتصاب عمومی در سراسر کرانه باختری اعلام کردند و شهرک نشینان اسرائیلی حملاتی را به فلسطینی‌ها انجام دادند.

بیش از ۹۰ فلسطینی تا صبح روز ۲۲ اکتبر در این حملات در کرانه باختری جان باختند.  تشکیلات خودگردان فلسطین که کرانه باختری را اداره می‌کند، شرایط سختی را برای کنترل اوضاع به وجود آورده و اقدامات آن برای برقراری آرامش به نوعی به مشروعیت محمود عباس رئیس تشکیلات خودگران فلسطین آسیب بیشتر وارد کرده است. خیزش در کرانه باختری برای واشنگتن فقط چالش‌های ایجاد شده توسط جنگ در غزه را تشدید می‌کند و بیشتر نشان می‌دهد که چگونه مناقشه فلسطینی- اسرائیلی همچنان حل نشده باقی مانده است.

در سال‌های اخیر، بسیاری از ناظران و سیاست‌گذاران در آمریکا این مناقشه را به حاشیه برده و به این نتیجه رسیدند که اوضاع در خاورمیانه به تعادل جدیدی رسیده است، چون عادی سازی روابط منطقه‌ای بعد از امضای توافق‌های صلح میان اسرائیل با بحرین، مغرب، سودان و امارات به نقل محافل تبدیل شده بود و ظاهرا تل آویو و ریاض به ایجاد روابط دیپلماتیک رسمی برای اولین بار به هم نزدیک‌تر شده بودند.  اما واقعیت روی زمین مشخصا با این دیدگاه کاملا خوشبین در تضاد است. چون به رغم عدم وجود هشدار در آمریکا و اسرائیل، شواهد مشخصا اشاره به نتیجه ناامید کننده و غیرقابل اجتنابی اشاره دارد، به همین دلیل احتمال بروز انتفاضه سوم بیشتر از سال‌های گذشته است. عملیات طوفان الاقصی حماس و واکنش اسرائیل به آن نیز این احتمال را افزایش داده است. محمود عباس هدایت تشکیلات خودگردان فلسطین را پس از مرگ یاسر عرفات در سال ۲۰۰۴ بر عهده گرفت.

این انتقال در جریان انتفاضه دوم از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ اتفاق افتاد و به تدریج رو به پایان رفت. اگرچه عرفات به حماس به عنوان یک سلاح علیه اسرائیل می‌نگریست و هنگام اعمال فشار به تل آویو به این سازمان فضا بیشتری برای انجام عملیات می‌داد. اما حماس خیلی زود به سازمانی قدرتمند تبدیل شد که دیگر قابلیت کنترل نداشت. این گروه در جریان انتفاضه دوم با انجام عملیات‌های مکرر علیه اسرائیل اعتبار قابل توجهی کسب کرد درحالیکه تشکیلات خودگردان دست به گریبان فساد و اختلاف داخلی بود. فلسطینی‌ها باور داشتند که اسرائیل خودش را متعهد به اشغالگری و الحاق آرام کرانه باختری می‌داند. در سال ۲۰۰۵ زمانی که اسرائیل از غزه بیرون رفت، این کار را یک ژست عامدانه، حرمت شکننانه و بدون مشورت با محمود عباس یا دیگر سران فلسطینی خواهان صلح انجام داد.

در نتیجه حماس موفق به کسب اعتبار شد و اعتقاد داشت که تهدید به خشونت پایان ناپذیر و نه مذاکرات، چیزی بود که اسرائیل را به خروج نیروهایش سوق داد. احترامی که حماس برای عملیات‌ها و سابقه‌اش به دست آورد به این سازمان برای پیروزی در انتخابات سال ۲۰۰۶ در غزه کمک کرد و آنگاه پس از درگیری با تشکیلات خودگردان قدرت در نوار غزه را در سال ۲۰۰۷ به دست آورد.

از آن زمان غزه را فقط حماس اداره می‌کند درحالیکه آمریکا و سایر کشورها آن را به عنوان دولت به رسمیت نمی‌شناختند. از آنجایی که تشکیلات خودگردان حماس را به عنوان رقیب می‌دید، با اسراییل علیه این جنبش همکاری کرد. کشورهای عربی به ویژه قطر و ترکیه، اغلب تلاش کردند به حماس کمک کنند اما سایر کشورها از جمله کشور همسایه مصر، این گروه را به علت ارتباطش با جنبش اخوان المسلمین یک تهدید بالقوه می‌دانست. از اینرو فشار اقتصادی اسرائیل و کارزارهای نظامی منظم با توجه به ریشه‌های قوی حماس در غزه موجب نشد این گروه دچار لغزش شود. وضعیت آشفته موجود حفظ شد؛ یعنی تشکیلات خودگردان کرانه باختری و حماس غزه را اداره کرد.

سران تشکیلات خودگردان فلسطین نگران محبوبیت حماس در میان فلسطینی‌ها بودند به ویژه در جریان بحران‌هایی مانند حال حاضر که حماس در مرکز توجه مساله فلسطین است.

تشکیلات خودگردان مخالفان زیادی دارد؛ بسیاری از فلسطینی ‌ها آن را یک نیروی نیابتی برای اشغال اسرائیل می‌دانند. برای کسانی که در کرانه باختری تحت اشغال زندگی می‌ کنند، انتخاب بین مبارزه طلبی حماس و همکاری تشکیلات خودگردان، گزینه راحتی است. وضعیت در کرانه باختری حتی پیش از عملیات طوفان الاقصی بسیار حساس و به راحتی مستعد هر ناآرامی و جنگ بود. خشم فلسطینی‌ها از اشغال بی ‌پایان اسرائیلی های، گسترش شهرک سازی و برنامه‌های شهرک نشینان اسرائیلی به اوج خود رسیده بود.

سال جاری مرگبارتر از سال ۲۰۲۲ که خود مرگبارترین سال‌ها بود، ارزیابی شد. درحالیکه فلسطینی‌های بیشتری در جریان عملیات نظامی اسرائیل در غزه کشته می شوند، ناآرامی در کرانه باختری احتمالا ادامه خواهد داشت و خشونت صهیونیست‌ها هم افزایش خواهد یافت. نتیجه یک دور باطل خطرناک خواهد بود. چنین چرخه ای فقط به تقویت هر چه بیشتر موقعیت و توانایی های حماس می انجامد، همانطور که طوفان الاقصی این کار را کرد. از این رو گستره و وسعت این عملیات موجب وارد آمدن یک شوک بزرگ به اسرائیل شد و بدون شک ضربه‌ای به اعتبار و هاله شکست ناپذیری تل آویو وارد کرد.

فلسطینی‌ها به احتمال زیاد احساس غرور می‌کنند از اینکه اسرائیل دچار درد شده و نمی‌تواند آرمان فلسطین را نادیده بگیرد. فلسطینی‌ها و دیگر گروه‌های ضد اسرائیل، این‌ها را مقاومت می‌دانند، چیزی که سنت دیرینه‌ای در میان فلسطینی‌ها بوده و هست. و شاید به این دلیل باشد که اسرائیل تا حدودی از حمله زمینی به غزه منصرف شده زیرا می داند احتمال این که در این حمله زمینی موفق شود نزدیک به صفر است و شاید صرفا کمک کند تا حماس بیش از پیش قوی شود مخصوصا در این مقطع زمانی که از حمایت خاص قطر نیز برخوردار شده است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.