تاریخ انتشار : یکشنبه 6 شهریور 1401 - 10:32
کد خبر : 111181

چرا تشدید زورگیری ؟ مقصر کیست؟

چرا تشدید زورگیری ؟ مقصر کیست؟

آرمان شرق-گروه جامعه:روزنامه آرمان امروز نوشت:«جامعه ما درگیر شیوع خشونت شده است؟» شاید بتوان پاسخ این سوال را در آمارهایی که سازمان پزشکی قانونی و در مشاهدات عینی و پژوهش‌های جامعه‌شناسان و روانشناسان با جست‌وجوی ساده پیدا کرد و آن زمان پاسخ «بله» خواهد بود. البته تعاریف مختلفی از خشونت وجود دارد. روانشناسان عمدتا خشونت را رفتاری مبتنی بر قصد و اراده به منظور آسیب وارد کردن جسمی و روحی به فرد دیگری تعریف کرده‌اند که شامل خشونت‌های کلامی و فیزیکی می‌شود.

آرمان شرق-گروه جامعه:روزنامه آرمان امروز نوشت:«جامعه ما درگیر شیوع خشونت شده است؟» شاید بتوان پاسخ این سوال را در آمارهایی که سازمان پزشکی قانونی و در مشاهدات عینی و پژوهش‌های جامعه‌شناسان و روانشناسان با جست‌وجوی ساده پیدا کرد و آن زمان پاسخ «بله» خواهد بود. البته تعاریف مختلفی از خشونت وجود دارد. روانشناسان عمدتا خشونت را رفتاری مبتنی بر قصد و اراده به منظور آسیب وارد کردن جسمی و روحی به فرد دیگری تعریف کرده‌اند که شامل خشونت‌های کلامی و فیزیکی می‌شود.

چرا تشدید زورگیری ؟ مقصر کیست؟

 

روزنامه آرمان امروز نوشت:«جامعه ما درگیر شیوع خشونت شده است؟» شاید بتوان پاسخ این سوال را در آمارهایی که سازمان پزشکی قانونی و در مشاهدات عینی و پژوهش‌های جامعه‌شناسان و روانشناسان با جست‌وجوی ساده پیدا کرد و آن زمان پاسخ «بله» خواهد بود. البته تعاریف مختلفی از خشونت وجود دارد. روانشناسان عمدتا خشونت را رفتاری مبتنی بر قصد و اراده به منظور آسیب وارد کردن جسمی و روحی به فرد دیگری تعریف کرده‌اند که شامل خشونت‌های کلامی و فیزیکی می‌شود. صحبت‌های رئیس قوه قضائیه نیز تا حدودی نشانگر این امر است که ابعاد ترویج خشونت در عرصه‌های مختلف زیست اجتماعی مشاهده می‌شود، ولی صحبت‌های حجت السلام محسنی اژه‌ای بیشتر از بُعد اقتصادی است تا معضلات روانی و اجتماعی. چندی پیش رئیس قوه قضائیه، اعلام کرد: «لازم است که در هر دادسرایی شعبه‌ای ویژه برای رسیدگی سریع و قاطع به سرقت‌های خشن و زورگیری‌ها ایجاد شود.» هر چند که کارشناسان براین باورند که ابعاد خشونت در ایران، قتصادی و از بُعد سرقت است، اما نمی‌توان از تاثیرات خشونت‌های کلامی، خانوادگی، نزاع و کاهش آستانه تحمل مردم در این رابطه قافل بود. با این حال حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، در جلسه بررسی راهکارهای مقابله سریع و قاطعانه با افراد مخل امنیت و آرامش مردم از جمله سرقت‌های خشن، با اشاره به مقوله جرم سرقت به عنف و غیرقابل تحمل بودن این قبیل جرائم برای جامعه بیان کرد: «به‌واسطه سرقت‌های خشن و زورگیری‌هایی که در سطح شهرها رخ می‌دهد در جامعه ناامنی روانی ایجاد می‌گردد و این موضوعی است که نه برای شهروندان و نه برای ما به عنوان مسئولان حکومتی قابل قبول و قابل تحمل نیست.» وی در ادامه، با اشاره به اهمیت مقوله حقوق عامه و تامین و تحکیم امنیت روانی شهروندان، به اتفاق‌ اخیر رخ داده در یکی از خیابان‌های تهران اشاره کرد و گفت: سارق پس از دستگیری، مدعی ارتکاب سرقت‌های متعدد به شیوه خشن شد؛ چنانچه ادعای او مقرون به صحت باشد این امر نشان‌دهنده ضعف در شناسایی و دستگیری سارقان است که ضروری است هرچه سریع‌تر در جهت رفع این ضعف اقدامات مقتضی صورت بگیرد.» در این میان، آمارها و داده‌های علمی و مشاهدات عینی، حکایت از رشد معنی‌دار، خشونت کلامی و پرخاشگری در جامعه دارد.
آمارهای ضرب و شتم و آسیب‌های جسمی نیز از این رشد برخوردار شده است.  طبق آخرین آمار پزشکی قانونی، در تهران و در سه ماهه نخست امسال بیش از ۲۶ هزار نفر به علت نزاع راهی مراکز پزشکی قانونی استان تهران شدند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال که ۲۴ هزار و۳۲۸ نفر اعلام شده بود، ۷درصد افزایش داشته است. شاید این نوک کوه یخ در نشان دادن شرایط خشونت در ایران باشد و این همان روزهای «پساکرونا» است که کارشناسان نسبت به بروز آن هشدار می‌دادند. این مساله علاوه بر ابعاد نگران‌کننده و آثار بسیار مخرب خشونت از این جهت، بسیار با اهمیت است که فرهنگ شایع و رایج ایرانی از دیرباز، همواره با نوعی تاب‌آوری، همزیستی، ملاطفت، مدارا، سهل‌گیری و مسامحه در روابط فردی و اجتماعی قرین و همراه بوده است.

همه چیز از خشونت خانگی شروع می‌شود
با این حال، یک جامعه شناس در گفت‌وگو با «آرمان امروز» و در بررسی ریشه ترویج خشونت در ایران معتقد است: «اصل ریشه‌های خشونت از «خانواده» آغاز می‌شود؛ یعنی خشونت‌های خانگی سرمنشاء انواع و اقسام خشونت‌ها در کشور است. این خشونت‌ها از خشونت کلامی در خانواده شروع می‌شود با خشونت‌های عاطفی ادامه پیدا می‌کند و به خشونت فیزیکی می‌رسد.» امیر محمود حریرچی در ادامه گفته‌هایش می‌افزاید: «هرچه خانواده فقیر‌تر و از اقشار محرومتر باشند، این خشونت‌ها بیشتر است. در این خانواده‌ها، کودک از هر امکاناتی محروم است و در کودکی ناچار به ترک تحصیل می‌شود یا مورد خشونت معلمان نیز قرار می‌گیرد. شما از این کودک چه انتظاری دارید؟ نباید توقع داشته باشیم وقتی این بچه، بزرگ و وارد فضای جامعه می‌شود ما نباید توقع داشته باشیم که از این جامعه انتقام نگیرد؟ او می‌گوید زمانی که من در اوج بدبختی بودم و سر گرسنه بر بالش می‌گذاشتم، پدرم بیشترین آزار را بر من روا می‌داشت و مدرسه برای من بیشترین آسیب را داشت و مجبور شدم ترک تحصیل کنم و به سمت کارگری و… بروم، آن روز ها این جامعه کجا بود؟ اینگونه افراد حقی را برای کسی قائل نمی‌شوند.»
او در ادامه صحبت‌هایش می‌افزاید: «وقتی که حقوق شهروندی را حاکمیت تحقق ببخشد و در ازای آن تکلیف ایجاد کند، حقوق و تکالیف شهروندی برای فرد تکلیف می‌شود و آن فرد تکلیفش رشدی براساس اخلاق در جامعه است. یعنی آن چیزی که ما به آن توسعه می گوییم، (توسعه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی) با توسعه اخلاقی در جامعه تحقق پیدا می‌کند. یعنی شما براساس اخلاق در رابطه با دیگران احساس مسئولیت می‌کنید و زمینه‌های این توسعه باید فراهم باشد.

احقاق حق با خشونت!
وی در ادامه به آمارهایی که توسط دستگاه‌های مربوطه از خشونت‌های خانگی اعلام می‌شود، استناد می‌کند و می‌افزاید: بسیاری می‌گویند خشونت خانوادگی باید گزارش شود! به چه کسی باید گزارش داد؟ یک سازمان ظاهری به نام اورژانس اجتماعی وجود دارد که اگر خشونت یا موردی پیش بیاید کمک کننده باشند، اما در عمل کار خاصی انجام نمی‌دهد.
از دید من تا زمانی‌که به خانواده‌ها آموزش داده نشود که چطور با فرزندان و همسرشان برخورد درستی داشته باشند، این خشونت‌ها در جامعه وجود دارد. از سوی دیگر شرایطی که در جامعه ما ایجاد شده  این است که ما می‌خواهیم با اشکال مختلف زورگویی، ایجاد حق کنیم. مثلا در یک تصادف ساده و در همسایگی، برای همسایگان مزاحمت ایجاد می کنیم و به شما که اعتراض می‌کنند با برخورد تند مواجه می شوند. این برخورد تند از کجا نشات می‌گیرد؟ از بی اخلاقی این فرد که می‌خواهد برای خودش حق را ایجاد کند.
امیرمحمود حریرچی در ارتباط با نقش مسائل اقتصادی در ترویج خشونت نیز باور دارد که «زمانی‌که برخی از مردم که با چالش‌های اقتصادی دسته و پنجه نرم می‌کنند و برای تامین شام شبشان محتاج هستند، بحث اختلاس ۹۲ هزار میلیاردی در فولاد می‌شنوند، با خود می‌گویند که چرا ما از این طریق و سرقت، حق مان را از جامعه نگیریم؟‌ از سوی دیگر، همین بحث ترویج حجاب و عفاف در چند وقت اخیر، با خشونت‌های برخی از مامورین نیروی انتظامی روبه‌رو شد و به سرعت در سطح جامعه نشر پیدا کرد.
یا فردی در دادگاه و در حضور قاضی با چاقو همسرش را به قتل می‌رساند یا آن نماینده‌ای که به سرباز راهور سیلی زد، این افراد به آن مرحله رسیده‌اند که فکر می‌کنند این قدرت را دارند در کلام و در توضیح‌هاتشان خشونت وجود داشته باشد. مشکل ما این است که خشونت را فیزیکی می‌بینیم، اما خشونت از کلامی آغاز می‌شود و طی مراحل خاصی به فیزیکی و حتی سرقت مسلحانه می‌رسد.

نعمت احمدی  حقوقدان ذر بحث حقوقی این موضوع اعتقاددارد: قوانینی که در رابطه با زور‌گیری وجود دارد براساس همان سرقت است. اما چه بخواهیم تعبیری از دزدگیری داشته باشیم چه زورگیری، به هرحال خروجی‌اش سرقت است. ما در این رابطه قوانین بسیاری داریم تا حدی که سرقت را با دو تعریفی «حدی» (یعنی اگر باعث شود آن شرایط قطعی سرقت ایجاد شود تبدیل به حد می‌شود) و «سرقت تعذیری» (یعنی منجر به شرایط شرعی سرقت نباشد) متفاوت است.

 چون در سرقت حدی چندین موردی را قانون‌گذار در نظر گرفته است که امکان اینکه یک سرقتی را در قالب سرقت حدی یعنی «حد» دارد و برای انجامش اراده‌ای وجود داشته باشد، اعمال می‌کند. ولی در سرقت تعذیری این امر تشدید می‌شود و اگر مقرون به آزار باشد، مضنون تحت نظر مجازات اصلی قرار می‌گیرد و مجازات تکمیلی و تبعی هم دارد. سارق علاوه بر اینکه به زندان محکوم‌ می‌شود با توجه به محتویات پرونده و شیوه عمل سارق، مجازات‌های دیگری هم برای او در نظر گرفته می شود. اگر او در جامعه خوف و وحشت ایجاد کند، حکمش محارب است و حتی مجازات مرگ را هم قانون گذار برایش تعیین می‌کند.
مثلا چند سال پیش در خیابان‌های خلوت تهران فردی از بانک بیرون آمده و بسته‌ای همراهش بود و مورد زورگیری دو جوان قرار گرفت. از آن پس عبارت خفت گیری را پلیس ابداع کرد و این دو جوان برای هفتاد هزارتومان خفت‌گیری کردند و رئیس قوه قضائیه نظر داد که در حد اخافه است و به‌رغم این‌که آنها سلاح گرم نداشتند، از مصادیق و موارد خوف جامعه تشخیص داده شد و با حکم محارب، محکوم به اعدام شدند.  یا در موارد دیگر که برای خود من نیز پیش آمده، مثلا من الان در مزرعه‌ام هستم و فصل برداشت محصول‌مان است. بیش از ۱۴ نگهبان داریم به صورت ۲۴ ساعته کار می‌کنند و از یک سیستم کارگاه خصوصی که اجازه حمل سلاح را زیر نظر دولت و نیروی انتظامی دارد، استفاده می‌کنیم که شبانه با اسلحه در مزرعه حضور داشته باشد.
اما به حال سرقت صورت می گیرد و پیش زمینه سرقت وجود دارد. وقتی اشتغال نیست وقتی بیکاری وجود داردتا زمانی که شما زمینه های اجتماعی را فراهم نکنید، جامعه به‌سمت سرقت‌های خشن روی می‌آرود. شاید این سوال پیش بیاید که گناه آن فردی که  از سر ناچاری و فقر، دست به سرقت می‌زند چیست؟ این به ناکارآمدی مسئولین باز می‌گردد.
زمانی‌که تلویزیون را روشن می‌کنید می گویند ۹۲ هزار میلیارد اختلاس شده است و آن فرد با خود می‌گوید:  اگر از زمان حضرت آدم تا به حال یک نفر روزی ۱۸۵ میلیون تومان درآمد داشته باشد و بر روی هم پس انداز کند، نمی‌تواند ۹۲ هزار میلیارد تومان جمع شود.
از آن طرف جوانی که با مدرک لیسانس در اسنپ مشغول به کار است،  نمی‌تواند در جامعه‌ای که به تعادل نرسیده، به خشونت روی نیارود. ما ۱۰ میلیون نفر همکار واجب التعلیم داریم اینها تحصیلات شان را رها کرده‌اند و بیش از بیست میلیون نفر حاشیه نشین داریم. حاشیه نشین یعنی اینکه آنها از حداقل اسکان برخوردار نیستند، بسیاری از حداقل نان خالی بر سر سفره‌شان محروم هستند، چطور از این افراد انتظار داریم که دست به خشونت برای احقاق حق نرسند.

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.