تاریخ انتشار : یکشنبه 12 تیر 1401 - 9:29
کد خبر : 106528

پیامدهای «آری» و «نه» دو رقیب در دیپلماسی ایران

پیامدهای «آری» و «نه» دو رقیب در دیپلماسی ایران

آرمان شرق-گروه بین الملل:به موازات برگزاری نشست غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوحه شاهد حضور سیدابراهیم رئیسی، در نشست کشورهای حاشیه دریای خزر در عشق‌آباد بودیم.در کنار آن حسین امیرعبداللهیان، نیز سفر به سوریه و لبنان را کلید زد تا بخش دیگری از تحرکات دیپلماتیک ایران را در پیش گرفته باشد به نظر می‌رسد سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم عملا دوشقه شده است.

آرمان شرق-گروه بین الملل:به موازات برگزاری نشست غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوحه شاهد حضور سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری در نشست کشورهای حاشیه دریای خزر در عشقآباد بودیم. در کنار آن حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه نیز سفر به سوریه و لبنان را کلید زد تا بخش دیگری از تحرکات دیپلماتیک ایران را در پیش گرفته باشد.با در نظر داشتن این تکاپوها به نظر میرسد سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم عملا دوشقه شده است.

پیامدهای دیپلماسی دو قطبی برجامی؟

نه می‌توان دیپلماسی منطقه‌ای را فدای دیپلماسی برجامی کرد و نه بدون احیای برجام دیپلماسی منطقه‌ای می‌تواند اثربخش باشد؛ پس چه باید کرد؟

به موازات برگزاری نشست غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوحه شاهد حضور سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری در نشست کشورهای حاشیه دریای خزر در عشقآباد بودیم. در کنار آن حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، نیز سفر به سوریه و لبنان را کلید زد تا بخش دیگری از تحرکات دیپلماتیک ایران را در پیش گرفته باشد.با در نظر داشتن این تکاپوها به نظر میرسد سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم عملا دوشقه شده است. در بخشی بر مبنای ادعای رئیسی، تلاش برای ارتقای روابط با همسایگان مطرح است و باقری کنی هم مسئول پیش بردن دیپلماسی برجامی است.

باید پذیرفت سفرهای منطقهای و سیاست ارتقای مناسبات با همسایگان و اصولاً هر کشور منطقهای و فرامنطقهای زمانی به خروجی لازم و جواب مدنظر دولت سیزدهم به ویژه در حوزه تجاری و اقتصادی منجر میشود که بتواند با احیای برجام و لغو تحریمها همراه باشد.

لذا تاکید بر دوقطبی کردن دیپلماسی و به تبعش اصرار بیش از حد بر افزایش روابط با همسایگان نوعی آسیب راهبردی به منافع ملی است.

از این منظر همان گونه که نباید تمام تخم مرغهای سیاست خارجی را در سبد مذاکرات گذاشت، بیشک نمیتوان سیاست خارجی را هم بدون اهتمام برای احیای برجام و لغو تحریمها پیش برد. پس سفرهای رئیسی به کشورهای همسایه یا حضور دیگر مقامات و همسایگان به ایران، اگر چه
فی نفسه امری مثبت تلقی می شود، همزمان خطاهای محاسباتی در خصوص مذاکرات وین را هم بیشتر خواهد کرد؛ چرا که با ارزیابی سطحی و اشتباه از چنین دیپلماسی فعال منطقهای و تلاش جدی برای افزایش سطح همکاری ها با همسایگان و نیز سایر کشورهای همپیمان فرامنطقهای در سایه سفرهای مستمر مقامات، دیگر نیازی به پیگیری مذاکرات وین و احیای برجام نخواهد بود و به این ترتیب حصول توافق رنگ خواهد باخت. غافل از اینکه تمام این سفرها و عملیاتی شدن قراردادها و توافقنامهها تا زمان احیای برجام و لغو تحریمها رنگ واقعیت به خود نخواهند گرفت و منشاء اثر مثبتی به خصوص در حوزه تجاری و اقتصاد نخواهند بود.

اکنون که نشست دوحه سرنوشتی مشابه وین پیدا کرده و احیای برجام بیش از پیش در هالهای از ابهام فرو رفته است، دیگر نمی توان دیپلماسی منطقهای دولت رئیسی را چندان کارساز دانست تا زمانی که دیپلماسی برجامی عملاً در مسیر درست تعریف و پی گرفته نشود.

بعد از نشست شورای امنیت سازمان ملل در خصوص آخرین وضعیت قطعنامه ۲۲۳۱ در پنجشنبه گذشته و بیانیه اخیر تروئیکای اروپایی و نیز برخی اخبار واصله از آمادگی آمریکا برای قطع صادرات و فروش نفت ایران به چین دیگر باید این مهم را در نظر داشت که قبلتر از دیپلماسی منطقهای باید دیپلماسی برجامی را به نتیجه رساند تا بتوان منشاء اثر باشد؛ چرا که قطعات پازل یکی پس از دیگری برای بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت در حال چیده شدن است.

تغییر لحن طرفهای مقابل که با صدور قطعنامه شورای حکام بروز و ظهور عینی پیدا کرد، همچنین مواضع مطرحشده در نشست شورای امنیت پیرامون قطعنامه ۲۲۳۱ و تبعات احیا نشدن برجام برای ایران گویای آن است که دیپلماسی منطقهای و خطای محاسبه ناشی از آن میتواند ارجاع پرونده به شورای امنیت، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و احیای ۶ قطعنامه پیشین را به دنبال داشته باشد.

با این تفاسیر اگر تهران به هر دلیلی نخواهد یا نتواند به میز مذاکرات وین بازگردد و احیای برجام را به نتیجه مطلوبی برساند قطعا طرفهای مقابل هم سکوت و مماشات دیپلماتیک را کنار خواهند گذاشت و به سمت اتخاذ تدابیر تندتر علیه ایران پیش خواهند رفت.

البته توازنبخشی درست بین این دو مقوله (دیپلماسی منطقهای و دیپلماسی برجامی) در حوزه سیاست خارجی ایران باید با دقت پی گرفته شود تا تجربیات تلخ گذشته تکرار نشود.

لذا نه میتوان دیپلماسی منطقهای را فدای دیپلماسی برجامی کرد و تمام انرژی و تمرکز سیاست خارجی را صرفا روی احیای توافق هستهای گذاشت و نه بدون احیای برجام، دیپلماسی منطقهای می تواند اثربخش باشد. این دو در راستای هم و مکمل همدیگرند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.