تاریخ انتشار : دوشنبه 6 تیر 1401 - 8:47
کد خبر : 106021

کوتاهی تهران، بی‌ملاحظگی آنکارا

کوتاهی تهران، بی‌ملاحظگی آنکارا

آرمان شرق-گروه بین الملل:باید موشکافانه مورد بررسی قرار بگیرد که چرا ترکیه مناسبات تجاری‌اش با ما از ۱۰ میلیارد دلار عبور کرده ‌بود، الان در سطح ۲ میلیارد و خرده‌ای است.باید مسوولان آگاه باشند که اگر روابط نظامی و امنیتی ما با عراق و سوریه و لبنان نبود، سیاست خارجی ۱۵ سال بود که با این منطقه قطع رابطه کرده ‌بود. جایی که باید سیاست خارجی، منافع و ثمره از جان‌گذشتگی جوانان ما و بیرون کردن داعش را برداشت کند، اساسا از این منطقه فراری است.

کوتاهی تهران، بی‌ملاحظگی آنکارا

 

در شرایطی که یک‌سال از آغاز به کار دولت سیزدهم در تهران می‌گذرد، روابط تهران و آنکارا در طول ماه‌های گذشته به شکل روزافزونی سردتر می‌شود. هفته گذشته اظهارات وزیر خارجه اسراییل در آنکارا و در حضور وزیر خارجه ترکیه در خصوص شکست توطئه ادعایی ترور شهروندان اسراییلی در خاک ترکیه توسط ایران، با سکوت و تایید ضمنی وزیر خارجه ترکیه مواجه شد. این واقعه در کنار تعویق چندباره سفر وزیر امورخارجه کشورمان به ترکیه و آماده شدن ترکیه برای حمله به شمال سوریه، در نزدیکی مناطقی که نیروهای متحد ایران خط قرمز تلقی می‌کنند، باعث شده است تا نگرانی‌ها در مورد آینده روابط دو کشور افزایش پیدا کند. فیروز دولت‌آبادی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در ترکیه، معتقد است که بخش عمده مشکلات کنونی ایران و ترکیه ناشی از بی‌توجهی طولانی مدت دستگاه سیاست خارجی کشور به روابط منطقه‌ای است. به گفته دولت‌آبادی وزارت امورخارجه ایران از ابتدای دولت محمود احمدی‌نژاد تاکنون، استراتژی روشنی در خصوص روابط با دولت‌های منطقه نداشت و همین موضوع باعث شده است که ایران بسیاری از موقعیت‌های خود را در منطقه و به ویژه ترکیه از دست بدهد. در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «اعتماد» را با فیروز دولت‌آبادی، سفیر پیشین ایران در ترکیه مطالعه می‌کنید.

   در طول دو دهه گذشته سیاست خارجی ترکیه به صورت متناوب دچار تغییر و تحول شده است، آنکارا گهگاه به سمت تنش با یکسری از کشورهای منطقه و پیرامون خود می‌رود و ناگهان مسیر خود را به سمت دوستی با همین کشورها تغییر داده است. الان شاهد تقویت قابل توجه روابط ترکیه با اسراییل و محور عربی متحدان عربستان سعودی هستیم، فکر می‌کنید این سیاست اخیر تا چه اندازه پایدار باشد و تا چه اندازه دولت ترکیه موفق به استمرار این رویکرد جدید باشد؟
ابتدا باید درکی از فهم سیاست خارجی و روابط بین‌المللی در کشور ترکیه داشته‌ باشیم، بدون این درک نمی‌توان پاسخ قابل اعتمادی در رفتار سیاست خارجی ترکیه پیدا کرد و علت این رفتارهای متناقض و تصمیم‌های خلق‌الساعه را درک کرد. خیلی‌ها در ایران تصور می‌کنند که تناقض‌های رفتاری ترکیه با انگیزه حفظ منافع ملی یا رفتاری مبتنی بر عقلانیت با هدف حفظ و تامین منافع ملی و امنیت ملی ترکیه است. حقیقت این نیست. واقعیت این است که در ترکیه عمق مسائل سیاسی و روابط بین‌الملل ادراک نمی‌شود و به همین دلیل رفتارها نابهنجار و خلق‌الساعه‌ای و جابه‌جایی‌ها میان دوستان و دشمنان در فواصل بسیار کوتاه و موازن افراطی و تفریطی نسبت به یک طرف خارجی در روابط ترکیه مشاهده می‌شود. ترکیه به دلیل اینکه شدیدا در مقابل مواضع و رفتارهای تند کشورهای اروپایی، امریکا و بعضی از کشورها و قدرت‌های منطقه‌ای آسیب‌پذیر است، دایما تلاش می‌کند که به درکی از سیاست خارجی برسد تا رفتاری با ثبات داشته ‌باشد. مزید بر این ترک‌ها خیلی، رویایی و متوهمانه رفتار می‌کنند. به محض اینکه آثار مثبتی در نتیجه یک عملکرد یا سیاست تازه مشاهده می‌کنند، تصور می‌کنند که رویه‌ای باثبات و پایدار برای همیشه پیدا کرده‌اند، اما خیلی زود می‌بینند که اشتباهی انجام داده‌اند و بلندپروازی‌ها هزینه سنگینی به آنها تحمیل کرده است. مثلا در قضیه بهار عربی تصور می‌کردند که مرجع و الگوی همه کشورهای اسلامی شده‌اند و بعد از بحران‌هایی که در مصر رخ داد، الگوی ترکیه را به آنها توصیه می‌کردند. این کاملا نشان می‌داد که آنکارا نفهمیده بود که تحولات آن زمان اساسا تحولاتی ساختاری و بنیادی نیست، بلکه تحولاتی مصنوعی، طراحی شده و تحت کنترل است و نتیجه آن را هم دیدیم که چه شد. در مصر امریکایی‌ها نمی‌خواستند که جانشینان حسنی مبارک، فرزندان او باشند، بلکه ترجیح می‌دادند او را از نظام خارج کنند. واشنگتن بهترین بازی را در مصر انجام داد و خیلی‌ها از جمله ترکیه، فریب این بازی را خوردند. باز در تحولات دیگر، در رویدادهای نظامی-امنیتی منطقه، آنکارا که سیاست تنش صفر با همسایگان را انتخاب کرده‌ بود و نتایج مثبتی گرفته‌ بودند، ناگهان دچار این توهم شدند که کار دولت سوریه در عرض دو هفته تمام می‌شود و می‌توانند یک دولت اخوانی را آنجا سر کار بیاورند؛ در این مسیر وارد باتلاقی در سوریه شدند که الان ۱۰ سال است در آن درگیرند و هزینه‌های زیادی به آنها تحمیل و تعداد زیادی از مسائل تحت کنترل، مانند مساله کردی، در نتیجه این دخالت بی‌جا دوباره از کنترل آنها خارج شده و بلکه به آن اضافه شده است. اگر روزگاری در مساله کردی، در یک‌جا با کردها مساله داشتند، الان این مساله به چند کشور گسترش پیدا کرده است و نمی‌توانند آن را مدیریت کنند. غرض از این مقدمه طولانی این بود که این رفتارها را نباید بر پایه یک خرد و درک عالمانه از سیاست گذاشت، بلکه به دلیل عدم درک سیاست است. این‌ مساله را در کشورهای بسیاری شاهد هستیم، مثلا در روسیه هم شاهد چنین رفتارهایی هستیم. فقدان ارزیابی کامل و عدم توجه به ساختارهای نظام بین‌الملل و قوانین آمره نظام بین‌الملل که چگونه یک کشور را تحت فشار قرار می‌دهد و له‌اش می‌کند و قدرت تصمیم‌گیری را از آن می‌گیرد، مورد توجه تصمیم‌گیران و سیاستگذاران کشورهای اینچنینی مانند ترکیه نیست. ترکیه الان هم دچار تناقض‌ها و مشکلات اینچنینی است. ترکیه به روسیه نزدیک شد و تصور می‌کرد که منافع زیادی از این دوستی می‌برد، الان بحران گسترده اقتصادی برای ترکیه درست کرده‌اند و این بحران کل نظام سیاسی ترکیه را به لرزه درآورده است. حالا دوباره آنکارا به سمت عربستان و به کشورهای عربی متحد عربستان و اسراییل روی آورده است و تصور می‌کند که این رویکرد یک راه‌حل نهایی است، در حالی که این دوستان جدید ترکیه هم در شرایط بحران اوکراین کمال استفاده و سوءاستفاده را از ترکیه می‌برند و به ‌موقع با یک بحران شدیدتر از دایره این همزیستی اخراجش می‌کنند. عرب‌ها و ترک‌ها هرگز همدیگر را نمی‌بخشند. خصومتی بین این دو هست که ریشه‌های تاریخی دارد. ترک‌ها معتقدند که عرب‌ها باعث فروپاشی امپراتوری عثمانی شدند و عرب‌ها هم از سلطه ۷۰۰ ساله ترک‌ها بر همه شؤونات‌شان ناراضی هستند. اسراییل هم اختلاف ریشه‌ای با فرهنگ و جامعه ترکیه دارد. ترک‌ها هرگز با اسراییل همراهی نداشتند و نمی‌توانند داشته ‌باشند. کینه‌ای که مردم ترکیه از رژیم صهیونیستی دارند، به جرات می‌گویم اگر بیشتر از ما نباشد، کمتر از ما نیست. در ایران مخالفت با اسراییل، ظهور و بروز دارد، اما در ترکیه ظهور و بروز این مخالفت بسیار کمتر است، اما جامعه ترکیه در باطن از این رژیم جنایتکار به ‌شدت متنفر است. کسانی که از نزدیک مسائل ترکیه را پیگیری می‌کنند به این موضوع واقف هستند.
   مواضع دولت ترکیه که آن را کوته‌بینانه توصیف کردید، درست بیخ گوش ایران اتفاق می‌افتد. جمهوری اسلامی ایران به‌‌رغم تمام اختلاف‌نظرها، روابط صمیمانه‌ای با ترکیه داشت، اما به نظر می‌رسد که در حال نزدیک شدن به یک نوع روابط تنش‌آلود با ترکیه هستیم. فکر می‌کنید که چرخش سیاسی ترکیه به سوی طرف‌هایی که دشمن یا رقیب ایران محسوب می‌شوند، چه تاثیری بر روابطش با ایران خواهد داشت؟
از نظر من بخشی از این چرخش به دلیل فقدان ارتباط گسترده لازم میان ما و ترکیه است و باعث شده ترکیه را در اوهامی نسبت به مواضع ما قرار بدهد که بعضا از آن بوی تنش و ضدیت می‌آید. اما حقیقت این است که ما به عنوان کشور محور در منطقه و کشوری که رفتارها و سیاست‌هایش خیلی سریع روی حکومت‌های پیرامونی‌اش سایه می‌اندازد، باید مراقبت لازم را از روابط‌مان با همسایگان‌مان بکنیم. ما متاسفانه از آغاز دولت محمود احمدی‌نژاد تا امروز سیاست منطقه‌ای نداریم. هم آقای احمدی‌نژاد به شکلی دنبال امریکا و رسیدن توافق با امریکایی‌ها بود، گرچه در ظاهر مواضع انقلابی می‌گرفت، اما در باطن پیش‌ کشیدن بود برای اینکه آنها با او صحبت بکنند. بعد از آن هم دولت حسن روحانی، خصوصا بر پایه برجام، کل سیاست‌های منطقه‌ای متوقف شد و کارش شد مذاکره با امریکا و برجام. آن دولت هم در پاره‌ای موارد با عدم توجه به مصالح کشور و در پاره‌ای موارد عدم توجه به مبانی سیاست که قدرت را باید در مقابل بقیه کشورها از منطقه بگیریم، توجهی به کشورهای پیرامونی، به‌ خصوص ترکیه نداشت. حتی توجه ما به عربستان در این دوره‌ها بیش از توجه ما به ترکیه بود. فعلا هم در دولت سیزدهم سید ابراهیم رییسی در یک‌سال اخیر، چیزی برای گفت‌وگو و مذاکره در کشورهای منطقه نداشت و اساسا نوعی سردرگمی در سیاست خارجی این دولت حاکم است. نمی‌توان مواضع سیاست خارجی نسبت به همسایگان، چه اهداف و چه سیاست‌ها و چه راهبردهایی دارد و چه مذاکراتی باید در دستور کار آن قرار بگیرد. لذا این تعطیلی ۱۷-۱۶ ساله در مسائل منطقه‌ای یکی از دلایل گریز همسایگان از ماست.
برای مثال ما بهترین همکار را در پاکستان داشتیم، اما نتوانستیم با او کار کنیم. فردی بود که مرید حضرت امام(ره) است و این موضوع را علنا هم در دوره انتخابات و هم بعد از آن اعلام کرده است. فقط یک سفر نصفه‌نیمه به تهران و بعد از آن هم هیچ! طرف‌های دیگرمان هم همین‌طور است. روابط ما با عراق، اگر این جبر امنیتی و نظامی برداشته‌ شود، خواهید دید که چه خلأ عظیمی بین ما و عراق در حوزه سیاست خارجی اتفاق می‌افتد. همین را در سوریه به خوبی می‌توان دید. اگر نظامیان ما در سوریه نبودند که این پیوند‌ها را حفظ بکنند، سیاست خارجی ۱۶ سال پیش بار ارتباط با این منطقه را بسته‌ بود، آقای احمدی‌نژاد که دنبال سقوط بشار اسد بود، آقایان بعدی هم که اصلا حاضر نبودند، رفتار درخور سیاست خارجی با منطقه داشته‌ باشند، تا جایی که بشار اسد، بدون اطلاع دستگاه سیاست خارجی به تهران سفر کرد. باید موشکافانه مورد بررسی قرار بگیرد که چرا ترکیه مناسبات تجاری‌اش با ما از ۱۰ میلیارد دلار عبور کرده ‌بود، الان در سطح ۲ میلیارد و خرده‌ای است. چرا کشوری که با ما در آستانه جنگ بود، به قرارداد امنیتی رسید و همه نوع ارتباطات سازنده بین نهادهای مختلف ما با هم برقرار شد، به جایی رسیده است که بیم نزدیکی‌اش به اسراییل وجود دارد. اینها را باید در سمت ما جست‌وجو کرد، در ترکیه نباید دنبال دلایل گشت. روابط ایران و ترکیه به لحاظ تاریخی، چندین دشمن اساسی در طول سده‌های گذشته داشته است. به ترتیب تاریخی عرض می‌کنم، در ابتدا انگلیسی‌ها و روسیه تزاری و فرانسوی‌ها مخالف دوستی میان ایران و ترکیه بودند و عملکردشان هم روشن بود. در سده‌های بعدی، علاوه بر این کشورها، امریکا به هیچ‌وجه تمایلی به نزدیکی روابط بین ایران و ترکیه نداشت. در دهه‌های بعدی، اعراب جنوب خلیج فارس تمایلی به این رابطه نداشتند. اسراییل هم بعد از انقلاب اسلامی، جرثومه فساد اصلی بود برای جلوگیری از ارتباط ایران و ترکیه و توسعه و تعمیق این روابط. نزدیکی تهران و آنکارا، خیلی‌ها را آزار می‌دهد. روسیه، اروپا، امریکا، کشورهای عربی و اسراییل، اساسا تمایلی به توسعه روابط تهران و آنکارا ندارند. ما باید برای همسایگان اعتبار ویژه‌ای در روابط‌مان قرار بدهیم و به ویژه با ترکیه مزید بر دیگر کشورها. باید این نکات و تذکرات به گوش تصمیم‌گیران و سیاستگذاران برسد. باید مسوولان آگاه باشند که اگر روابط نظامی و امنیتی ما با عراق و سوریه و لبنان نبود، سیاست خارجی ۱۵ سال بود که با این منطقه قطع رابطه کرده ‌بود. جایی که باید سیاست خارجی، منافع و ثمره از جان‌گذشتگی جوانان ما و بیرون کردن داعش را برداشت کند، اساسا از این منطقه فراری است. اگر این رویکرد در تهران اصلاح شود، آنگاه باید ببینیم باز هم ترکیه همین رفتار را خواهد داشت؟ وقتی ما با همسایگان‌مان به ویژه با ترکیه مناسبات‌مان اینقدر سرد است که در عرض ۱۶ سال گذشته ۱۰ تا سفر هم بین مقام‌های عالی صورت نگرفته است، چه انتظاری می‌توان داشت؟ تعداد سفر وزرای خارجه را به اروپا حساب بکنید و ببینید که چند برابر سفرهای‌شان به کشورهای منطقه است. وقتی شرایط ما این‌طوری است و وزیر خارجه ما در ۸ سال دوران ماموریتش دو بار هم به چین سفر نمی‌کند، سه بار ترکیه نمی‌رود، نشان می‌دهد که سیاست خارجی مشکلات اساسی دارد. یا وقتی یک وزیر خارجه درگیری‌اش در مساله برجام باعث می‌شود از این حوزه دور شود، آنگاه مشکلات در منطقه هم عمیق‌تر می‌شوند. البته من قصد ندارم همه مشکلات در سیاست خارجی را بر عهده خودمان بگذارم، اما معتقدم که دستگاه سیاست خارجی ما در ۱۷ سال گذشته به دلیل بی‌توجهی به مسائل منطقه‌ای مستحق سرزنش است و تا این سیاست خارجی برای همکاری راه نیفتد، نمی‌توانیم امیدوار باشیم که دیگران برای همکاری پیشقدم شوند.
   یعنی می‌فرمایید که ما راهبرد منطقه‌ای جامع در طول دو دهه گذشته نداشتیم؟
۱۷-۱۶ سال است، ما بعد از دولت آقای خاتمی، سیاست خارجی نداریم، موضع‌گیری در سیاست خارجی داریم، اما سیاست خارجی نداریم. موضع‌گیری سیاست خارجی با سیاست خارجی با هم فرق می‌کند. ما اعلام مواضع‌مان نسبت به امریکا خیلی پررنگ است، اما سیاستی وجود ندارد، برنامه‌ای نداریم. ما راجع به همسایگان از هر وزیر خارجه‌ای بپرسیم، جواب خواهد داد که خیلی مهم است و خیلی اساسی است و باید رابطه‌مان را توسعه دهیم. بعد اگر دنبال عملکرد برویم، می‌بینیم که برآیند عملکرد صفر است. ما مواضع را خیلی خوب اعلام می‌کنیم، اما این سیاست نیست. ضمن اینکه مواضع نباید از مناسبات سازنده با همسایگان‌مان را دور کند و اینها را از زیر چتر سیاست خارجی ما خارج کند.
   از آنجا که اشاره کردید در دو دوره متوالی، عمده نگاه سیاست خارجی ما به امریکا بوده است، من این سوال را مطرح می‌کنم، عده‌ای از تحلیلگران مدعی هستند مادامی که ما روابط‌مان را با قدرت‌های جهانی به ویژه ایالات متحده امریکا اصلاح نکنیم، فشار امریکا بر کشورها که روابط خوبی با امریکا دارند، باعث خواهد شد که ما توانایی بهبود روابط‌مان را در منطقه هم نداشته ‌باشیم.
این حرف از بنیان غلط است. شما فکر می‌کنید عربستان یا امارات متحده عربی یا ترکیه یا سوریه یا پاکستان رابطه ایده‌آلی با امریکا دارند؟ امریکا با همه این کشورها جنگ و تنش و درگیری دارد. اما این درگیری به نوعی است که بروز و ظهورش را مثل جامعه ایرانی مشاهده نمی‌کنید. اما درگیری وجود دارد، نمی‌خواهم چنین درگیری‌هایی را خیلی رمانتیک کنم و بگویم که خیلی شدید است و مانند ماست. اختلافات ما با امریکا بنیان‌های استراتژیک دارد، اما اختلافات آنها با امریکا عمدتا تاکتیکی است. اگر ما بخواهیم روابط‌مان را با پاکستان گسترش دهیم و بر مبنای رفتار عاقلانه و متکی بر اصول همکاری مشترک باشد، مگر امریکا می‌تواند جلویش را بگیرد؟ اگر ما سرمایه‌گذاری کنیم و پالایشگاهی در پاکستان بسازیم، مگر امریکا می‌تواند جلویش را بگیرد؟ همین کار را می‌توانیم در ترکیه بکنیم. این‌گونه مسائل و راهکارها فراوان است و اصلا کسی نیست که جلوی آن را بگیرد. رابطه ما با افغانستان، بر اساس یک استراتژی از قدیم در دولت‌های هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی بود که با مردم افغانستان و اقتصاد و فرهنگ افغانستان ارتباط‌مان را توسعه دهیم و با آنها کار کنیم. در طول هشت سال در دو دولت معادل ۸۰۰ میلیارد دلار پول وارد کشور شد، چه کاری با آن در توسعه مناسبات با همسایگان شد؟ اقتصاد ملی را نمی‌گویم که نه تنها هیچ کاری نشد، بلکه همه ‌چیز آن نابود شد، در کشورهای همسایه حتی دو میلیارد دلار هم اگر سرمایه‌گذاری می‌شد، مناسبات ما با آنها به مراتب پایدارتر می‌شد. می‌خواهم بگویم که نمی‌توانیم بگوییم که به امریکایی‌ها مربوط می‌شود. خیلی از مسائل ما در منطقه اساسا ارتباطی به امریکا ندارد. امریکایی‌ها در یمن به عربستان و امارات همه جور کمکی کردند، آیا توانستند موفق شوند؟ ما باید الگوی همکاری برای توسعه اقتصادی و سیاسی یمن درست کنیم و مذاکره کنیم. یمن همواره پرچم دفاع از ایران را در منطقه شبه‌جزیره عرب و شمال آفریقا داشته است، یمنی‌ها متحدان تاریخی ما هستند، از صدها سال پیش با ما متحد هستند. با همین وضعیت فقر در دهه‌های گذشته عربستان و امریکا و انگلیس را هم شکست داده‌اند. آیا راهبرد سیاسی در ایران برای همکاری با یمن وجود دارد؟ ما باید از همان موقعی که سعودی‌ها جنایت‌شان را علیه یمن آغاز کردند، راهبردی برای حمایت و دفاع هم از اقتصاد و سیاست یمن داشتیم. همین یمنی که امروز می‌بینید روزگاری رابطه مبادله یک به سه با امریکایی‌ها و اروپایی داشت، یعنی آنها یک دلار می‌دادند و سه دلار در می‌آوردند. موارد استثنایی وجود دارد که چیزهایی در مناسبات ما با این کشورها به مسائل خیلی حاد این کشورها با امریکا بر بخورد. چنین مواردی به دلیل رابطه غیردوستانه ما با امریکا، سخت خواهد بود. اما بقیه موارد که به امریکا ربطی ندارد. نظام بین‌الملل هم که این‌گونه سخت و متصلب نیست، ما جنگ سرد را تمام کرده‌ایم، نظم جهانی در شرایط سیالی به سر می‌برد. در نظم سیال کشورها به اندازه ظرفیت‌شان می‌توانند کار کنند و امنیت داشته ‌باشند. اگر نظم سیال بین‌الملل نبود که امریکایی‌ها در این ۳۰ سال ما را خورده‌ بودند. این نظم سیال در کنار قدرت داخلی است که به ما اجازه داده در مقابل امریکایی‌ها بایستیم، مقاومت کنیم و اجازه ندهیم که در خیلی از حوزه‌ها پیشروی بکنند.
   به ترکیه بازگردیم. در طول چند سال اخیر به نظر می‌رسد که راهبرد سیاست خارجی ترکیه در حال نظامی شدن است. در شمال عراق، شمال سوریه، در لیبی و قفقاز جنوبی شاهد حضور پررنگ‌تر نظامی ترکیه هستیم. این نظامی‌گری و آنچه از سوی برخی کشورهای منطقه از آن توسعه‌طلبی یاد می‌شود، چه تاثیری در سیاست خارجی ترکیه خواهد داشت و تا چه زمان منطقه این رویکرد را تحمل می‌کند؟
آنچه مورد اشاره قرار می‌دهید یک سیاست نیست، چراکه سیاست یک وجه پایدار و مستمر دارد. امنیت ملی ترکیه تحت فشارهای خیلی سنگینی قرار دارد. دولت ترکیه در معرض یک واگرایی بزرگ از سوی کردها قرار دارد. در داخل جامعه ترکیه هم مشکلات زیادی را در فضای مذهبی و هویت‌های مختلف دارد. برخی از این اقدام‌های ترکیه با رویای ایجاد یک حاشیه امن انجام می‌شود، اما بر مشکلاتش اضافه می‌کند. رویای دولت اخوانی در سوریه که جزیی از پیکره دولت عثمانی باشد و سپری برای امنیت ملی و تمامیت ارضی ترکیه باشد، با یک دیواره دفاعی برخورد کرده است. در شمال عراق هم این اقدام‌ها با توجه به فعالیت‌های PKK و آن ارتباط و کنترلی که دولت ترکیه داشت و با همین رفتارهای نسنجیده به هم خورد، الان مشکلاتش در کردستان ترکیه و جغرافیای بین‌المللی در کردستان عراق، خیلی شدیدتر شده است. این استقرارهای نظامی در بلندمدت کمکی به ترکیه نخواهد کرد. در عین حال نشانه توسعه‌طلبی جغرافیایی هم نیست. ترکیه ۴۰ سال است که نمی‌داند چگونه از قبرس شمالی خارج شود و آنقدر هزینه و مشکلات برای آنکارا تراشیده است که حساب و کتاب ندارد. این توسعه‌طلبی نظامی اگر به عنوان یک سیاست از سوی دولت ترکیه انتخاب شود، فکر می‌کنم که همین ترکیه کنونی، خیلی سریع‌تر از آنچه هر کس فکر کند، تجزیه خواهد شد. برداشت من این است که این یک سیاست پایدار نیست. آنچه در قفقاز رخ می‌دهد، بیشتر نوعی خودنمایی است و نباید چندان اهمیتی به آن داد. روس‌ها در آنجا کنترل دارند و ما هم کنترل داریم. اما عرض کردم وقتی توجه نظام سیاست خارجی ما و به‌تبعش دستگاه‌های فعال در حوزه اقتصاد و تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی کمرنگ شود، ما هم نفوذ و قدرت‌مان در منطقه کمرنگ می‌شود. زمانی بدون نظر ما در قفقاز جنوبی دولتی تشکیل نمی‌شد، اما حالا اگر کسی بیاید و برود، اصلا توجهی نمی‌کنیم! وقتی جنگ اخیر بین ارمنستان و آذربایجان شروع شد، تهران ۵ روز بعد متوجه شد. مقام‌های سیاست خارجی ما اعلام موضع و تصمیم‌گیری‌شان با چند روز تاخیر انجام شد. سیاست نظامی‌گری ترکیه در حد تصور است، اصلا توانایی این کار را ندارد. اروپایی‌ها اجازه نمی‌دهند، چون می‌دانند که اگر توسعه‌طلبی نظامی ترکیه آغاز شود، قرن پر آشوبی در پی آن خواهد آمد، در نتیجه در همان نطفه خفه‌اش می‌کنند. نه روس‌ها اجازه می‌دهند، نه امریکایی‌ها و نه خود ما می‌گذاریم که چنین اتفاقی بیفتد. کسی حق ندارد از مرزهای شناخته ‌شده بین‌المللی عبور کند و به آنها دست‌اندازی کند. این یک سیاست نیست، بلکه ترس و نگرانی است.
   راهکار برون‌رفت از بی‌تصمیمی و بی‌ابتکار عملی سیاست خارجی ایران در برابر ترکیه و در مجموع در منطقه چیست؟
با این ماشین سیاست خارجی، هیچ کاری نمی‌توان کرد. به قول معروف «حاجی با این ریش نمی‌توان رفت تجریش». این تیم مفاهیم را درک نمی‌کنند. درست نیست که من به عنوان یک فرد وزارت خارجه‌ای این حرف را بزنم، اما شما مواضع وزیر امور خارجه را در یک‌سال گذشته بررسی کنید. چه چیزی از این می‌توان استنباط کرد؟ مواضعش را در مورد هر آنچه فکر می‌کند مهم است بررسی کنید، در مورد برجام، در مورد همسایگان و در مورد هر مساله دیگری که تاکنون سخن گفته است، مواضع را کنار هم بگذارید و ببینید آیا انسجامی، ذهنیتی، یکپارچگی هست که بتوانید آن را استخراج کنیم؟ یکسری مواضع گنگ، نامفهوم و بدون برنامه. چه می‌خواهیم؟ چرا باید رابطه ما با عربستان درست شود؟ چرا نباید درست شود؟ باید برای هر یک از این سوالات جواب مشخص و استدلالی داشته‌ باشیم. با این‌ وزارت خارجه من فکر نمی‌کنم که ما حتی یکی از مسائل‌مان را هم بتوانیم حل کنیم. راهبردی وجود ندارد، وزارت خارجه نمی‌تواند در مورد ترکیه و دیگر همسایگان هدف انتخاب کند. وقتی نتواند هدف‌گذاری کند، سیاستی وجود نخواهد داشت، وقتی سیاستی وجود نداشته ‌باشد، شما راهبردی بر اساس آن طراحی نمی‌کنید، وقتی راهبردی نداشته ‌باشید، برنامه اجرایی یا Action Plan نخواهید داشت. وقتی برنامه ندارید، این‌طور می‌شود که هر گاه کسی موضع گرفت ما هم موضعی می‌گیریم. لذا سیاست خارجی، یک امر مهم، جدی و متکی به تفکر طولانی است. باید هزار مساله در نظر گرفته ‌شود تا یک نظریه برای بهبود و اصلاح روابط با کشوری درست و اجرا شود و نتیجه بدهد و تازه بتوانیم آن را حفظ کنیم. ما شاهدیم یک مجموعه سیاستی برای کشور مفید بود و دستاورد داشت، بعد رییس دولت بعدی می‌آید و کشور را شخم می‌زند. تراکتور فرگوسن انداخته‌اند و تقریبا دو تا سه لایه مدیریتی کشور را در عرض یک‌سال حذف کرده‌اند. نظم مالی کشور را منهدم کرده‌اند. شما فکر می‌کنید که این سیستم دوباره جان می‌گیرد؟ مشکل فقط در وزارت خارجه نیست، جاهای دیگر هم برنامه‌ای وجود ندارد، یک آقایی می‌گوید من با یک میلیون تومن شغل درست می‌کنم! روغن کیلویی ۱۵۰ هزار تومن است! با این دولت می‌خواهید در مورد راهبرد سیاست خارجی سخن بگویید؟ اگر قدرت ذاتی جمهوری اسلامی ایران نبود که با این تفکرات معلوم نبود کشور به کجا سقوط می‌کرد. اگر بقایای معتقدین به نظام در درون سیستم نبودند که جلوی این کارهای غیرمنطقی و غیراصولی و بی‌برنامه را بگیرند، همان روغن الان کیلویی ۵۰۰ هزار تومن بود و آن وزیر باید با دو کیلو روغن شغل درست می‌کرد. من فکر می‌کنم تا زمانی که سازمان وزارت خارجه و مدیران سطح اولش از میان افرادی که دلسوزند و کاربلندند و در مسائل سیاست خارجی کار کرده‌اند و تئوری‌ها و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان می‌شناسند، انتخاب نشوند، سیستم نمی‌تواند خودش را به نقطه اعمال سیاست برساند و کاری بکند که کسی بدون توجه به خواست‌های ایران به خودش اجازه ندهد که وارد همکاری با دیگران شود و برود با اسراییل همزیستی بکند.
من خیلی امیدوار نیستم. مگر اینکه بر اساس تجربه وقتی به بن‌بست خوردیم، دنبال یک راه‌حل عاقلانه کم‌هزینه‌تری برویم. دولت‌ها برای امور ایجابی تشکیل می‌شوند و رای می‌گیرند، نه برای اجرای روش‌های سلبی./اعتماد

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.