تاریخ انتشار : جمعه 26 خرداد 1402 - 14:00
کد خبر : 132385

دیپلماسی امیدبخش؛ امید در سیاست خارجی چگونه تقویت می شود؟

دیپلماسی امیدبخش؛ امید در سیاست خارجی چگونه تقویت می شود؟

آرمان شرق-گروه بین الملل:بحث امید در سیاست خارجی مولفه ای تعریف شده نیست و نمی توان به مقوله ای در سیاست خارجی امیدوار بود.اگر کشوری قصد دارد در حوزه خود به قدرت اول بدل شود و چنین امید و آرزویی دارد، باید مجموعه ای از برنامه ها را در دستور کار قرار دهد تا به این امید یا هدف خود برسد.

دیپلماسی امیدبخش؛ امید در سیاست خارجی چگونه تقویت می شود؟

آرمان امروز -رضا پورحسین: در هفته های اخیر همواره این گزاره شنیده می شود که نشانه‌های امید بخش در افق سیاست خارجی ایران دیده می‌ شود. این گزاره از زمانی بیشتر بر سر زبان ها افتاد که تهران در روزهای اخیر با کاستن از شدت تنش‌ ها با آژانس بین المللی انرژی هسته‌ ای و عربستان سعودی، توانسته تا حدود زیادی بر کنترل آشفتگی ‌های سیاست ‌خارجی خود فائق شود.

این وضع می‌ تواند به مثابه نقطه امیدی باشد برای بازگشت به واقع‌ گرایی در دیپلماسی که عملگرایی روشن بینانه، ویژگی برجسته آن است.

می‌گویند؛ هنر دیپلماسی، انجام کارهای غیر ممکن است. حالا این غیر ممکن به ویژه در روابط پر از بی‌ اعتمادی و اختلاف میان تهران و ریاض، خود را نشان داده است.

در همین راستا کم تر شخصی تصور می‌ کرد کشوری مانند چین با مختصات ویژه‌ اش و در بزنگاهی چنین، مبتکر بازگشت تهران و ریاض به روابط عادی شود.

بر همین اساس می توان گفت که هیچ چیز در عالم سیاست، غریب و ناممکن نیست؛ تنها گذشت زمان و واقعیت‌هایی که خود را بر اراده تصمیم سازان تحمیل می‌ کند، سبب تغییر در رفتار و حتی نگرش‌ هایی می‌ شود که پیش از این ناممکن بود.

رخدادهای روزهای اخیر، جنبه‌های مختلفی را به رخ همه طرف‌ها می‌کشد؛ به ویژه آن بخش از کنشگران سیاسی که در همه سال‌های اخیر، سخت سرانه بر کم مایه‌گی تأثیر سیاست خارجی در برون رفت کشور از مشکلات هزارتوی کنونی تأکید داشته‌ اند و از این مساله غافل بودند که امید و دیپلماسی می توانند پیوندهایی جدی با یکدیگر داشته باشند.

آنان در خنثی کردن تلاش‌های دیپلماتیک از هیچ اقدام ایذایی فرو گذار نکردند. اقدام آنان نه تنها فرصت‌های موقعیت ساز را از کشور گرفت بلکه زمان را علیه بنیان‌های سیاسی – اقتصادی و اجتماعی تلف کرد و امید  را در جامعه از بین برد.

بازگشت به واقع گرایی در سیاست ‌خارجی را آن ‌هم از سوی حتی مدعیان گذشته به هرحال و به ناگزیر، می‌ توان به فال نیک گرفت و از شماتتگری در این برهه دوری کرد.

تجربه تاریخ نشان داده است که یکی از بزرگترین اشتباهات سیاستمداران می ‌تواند این باشد که داعیه‌هایی بیش از ظرفیت و توان خود دارند و یا ایده ‌هایی را در سر می‌پرورانند که بیرون از ظرفیت درک عمومی است.

هرچه هست این‌ که اکنون دو اتفاق مهم در حوزه دیپلماسی ایرانی رخ داده است، جلوگیری از صدور قطعنامه چهارم در سال جاری از سوی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای و نیز بازگشت به مسیر عادی سازی روابط با یکی از اصلی ‌ترین بازیگران منطقه در خدمت به تقویت منافع مشترک.

پنهان نیست که دو رویداد اخیر از بار فشارهای جاری علیه ایران می‌ کاهد و امید را در جامعه افزایش می دهد. این وضع شاید مدیون ترجیح تهران به رویکرد «دیپلماسی امیدبخش» باشد که نتایج دلخواه را حداقل در مقطع کنونی برای جامعه داشته است.

مهمترین نتیجه، همانا کنترل اوضاع در وضعی است که اگر چنین نمی‌ شد، آینده مبهم و خطرناک را رقم می‌ زد.

بدیهی است آنچه نتایج دیپلماتیک کنونی را می‌تواند استمرار بخشد، ماهیت و کم و کیف رویدادهایی است که پس از این رخ می‌دهد و باید با نگاهی امیدبخش و بر اساس واقعیت ها ترسیم شود.

محسن جلیلوند، استاد روابط بین الملل در این رابطه می گوید: سیاست خارجی اصولا در تمامی جهان مفهومی سیال است. سیاست خارجی هیچ گاه ثابت نیست و نمی توانبدون در نظر گرفتن مولفه های غیرقابل پیش بینی فرض کرد که می توان از نقطه «آ» به نقطه «بی» رسید. وی افزود: سیاست خارجی امری متغیر است و از استراتژی ها و تاکتیک های خاص می توان در آن استفاده کرد. در این میان بحث امید در سیاست خارجی مولفه ای تعریف شده نیست و نمی توان به مقوله ای در سیاست خارجی امیدوار بود. برای مثال اگر کشوری قصد دارد در حوزه خود به قدرت اول بدل شود و چنین امید و آرزویی دارد، باید مجموعه ای از برنامه ها را در دستور کار قرار دهد تا به این امید یا هدف خود برسد.

جلیلوند ادامه داد: در سیاست خارجی می توان اهدافی را بر این اساس ترسیم کرد و در مسیر آن قرار گرفت تا منافع ملی کشور تامین شود. برای مثال چین برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود وارد دوره تنش زدایی شد. این هدف سیاست خارجی چین در چند دهه اخیر بوده است تا به منافع ملی خود برسد. این قبیل اهداف چندین استراتژی را به دنبال خود دارند.

برای مثال در ابتدا باید از فضای تخاصم وارد فضای گفت و گو شوند و سپس از میدان درگیری به سمت میدان همکاری گام بر می دارند. در این میان باید توجه داشت که اهداف باید متناسب با ظرفیت ها ترسیم شوند تا امید واهی به جامعه تزریق نشود. یکی از دلایل فروپاشی شوروی نیز همین بود که اهداف و آرزوهای آن ها متناسب با ظرفیت هایشان نبود و همین امر منجر به فروپاشی شد.

این استاد روابط بین الملل خاطرنشان کرد: اساس حرکت در سیاست خارجی باید بر اساس واقعیت ها اما ترسیم اهداف براساس آرمان ها صورت می گیرد. نکته مهم این است که باید توازنی میان آرمان ها و واقعیت ها وجود داشته باشد. در این میان سیاست خارجی به عنوان موتور محرک می تواند عمل کند به شکلی که اگر به دنبال تنش زدایی در منطقه هستیم، دستگاه دیپلماسی می تواند بایدها و نبایدهای آن را مورد سنجش قرار دهد و مسیر صحیحی در این زمینه ترسیم کند.

عدم توجه به این اصول سبب شده تا برخی کشورها امروز سیاست خارجی نداشته باشند و صرفا روابط خارجی دارند و دقیقا همین نکته سبب می شود تا از اهداف و آرزوها دور باشند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.