تاریخ انتشار : چهارشنبه 20 مرداد 1400 - 6:28
کد خبر : 75655

تا کی می‌توان جامه اقتصاد را وصله‌پینه زد؟

تا کی می‌توان جامه اقتصاد را وصله‌پینه زد؟

آرمان شرق-تا کی می‌توان با مسکن‌هایی هرچند قوی به‌ظاهر از درد و رنج مردم در عذاب و سختی معیشت و کسب‌وکار کاست؟ جوان تحصیل‌کرده بی‌کار را با ادامه تحصیل بیشتر سر کار گذاشت و کارگر خسته را با حداقل دستمزدی که کفاف هزینه‌های یک‌سوم ماهش را نمی‌دهد روانه کارگاه و کارخانه کرد و کارخانه‌دار را با خرده‌رانتی دلخوش به کار و فعالیت کرد و کشاورز را با وام و مختصر آب و نانی پابند زمین نگه داشت و کارمند را با چندرغاز حقوق از فساد و زیرمیزی برحذر داشت و پزشک و مهندس و هنرمند و… را با شعر و شعار وفادار به این سرزمین نگه داشت و مانع مهاجرتشان شد؟ و…

تا کی می‌توان جامه اقتصاد را وصله‌پینه زد؟ تا کی می‌توان با مسکن‌هایی هرچند قوی به‌ظاهر از درد و رنج مردم در عذاب و سختی معیشت و کسب‌وکار کاست؟ جوان تحصیل‌کرده بی‌کار را با ادامه تحصیل بیشتر سر کار گذاشت و کارگر خسته را با حداقل دستمزدی که کفاف هزینه‌های یک‌سوم ماهش را نمی‌دهد روانه کارگاه و کارخانه کرد و کارخانه‌دار را با خرده‌رانتی دلخوش به کار و فعالیت کرد و کشاورز را با وام و مختصر آب و نانی پابند زمین نگه داشت و کارمند را با چندرغاز حقوق از فساد و زیرمیزی برحذر داشت و پزشک و مهندس و هنرمند و… را با شعر و شعار وفادار به این سرزمین نگه داشت و مانع مهاجرتشان شد؟ و… . تا چه زمانی می‌شود جامه جامعه ایران را وصله‌پینه کرد؟! به‌ نظر می‌رسد کمتر فرصتی باقی مانده و چهره رنجور این مردم دیگر امکان این مشاطه‌گری‌ها را نمی‌دهد! این حرف و سخنی است که هر روز در رسانه‌ها فریاد می‌شود. دو خبر زیر در یک روز و یک ساعت روی خروجی دو سایت پرمخاطب قرار گرفته است. یکی گزارشی میدانی از سوی یک خبرنگار و دیگری گزارشی مستدل و رسمی از سوی یک مقام عالی‌رتبه دولتی:

«یکی از متصدیان فروشگاه‌های زنجیره‌ای می‌گوید: مدت‌هاست که بسیاری از مردم از حضور در فروشگاه‌های زنجیره‌ای تنها به ابزاری برای تفریح می‌نگرند که کم‌کم به یک تفریح لوکس تبدیل شده است… ظرف یک سال گذشته، قدرت خرید مردم به‌شدت کاهش یافته است و این وضعیت را می‌توان از سبدهای خالی که مصرف‌کنندگان و خریداران در میان قفسه‌های فروشگاه می‌چرخانند به‌خوبی دریافت» (اقتصادآنلاین- ۱۷/۵/ ۱۴۰۰).

«در سال ۱۳۹۹، بیش از یک میلیون شغل در ایران از بین رفته و متوسط درآمد سرانه کشور از ۶.۱ میلیون تومان در سال ۱۳۹۲ (به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰) به حدود ۴.۹ میلیون تومان در سال گذشته خورشیدی سقوط کرده است. به عبارت ساده، (به‌طور متوسط) تک‌تک ایرانی‌ها اکنون فقیرتر از سال ۱۳۹۲ هستند. (گزارش محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی حسن روحانی در دولت دوازدهم- فرارو- ۱۷/۵) البته فقر و تنگدستی و استیصال مردم بسیار عیان است و نیاز به ادله و مدرک ندارد و تک‌تک ما در زندگی خود این درد عمیق را درک و لمس می‌کنیم؛ اما آنچه این درد را دردناک‌تر و این زخم را ناسورتر می‌کند، نمکی است (از نوع گفتار جناب آقای نمکی وزیر بهداشت) که بر این زخم پاشیده می‌شود و به‌جای درک شدت جراحت و عمق این زخم، همچنان بر آن سوزن می‌زنند، لابد به خیال وصله‌زدن! اینکه کسانی که بعضا از صاحب‌منصبان دولت جدید نیز خواهند بود، توصیه می‌کنند کوپن یا کالابرگ و کارت اعتباری بین مردم توزیع شود (برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری پنجشنبه‌شب ۱۴ مرداد شبکه دو سیما) سخت دردناک است و حکایت نمک‌پاشیدن بر زخم. گویی ایشان متوجه نیستند که بسیاری از اعضا و اندام داخلی نیز درگیر این مرض شده و جراحت، جراحتی سطحی نیست که با پانسمان و… ترمیم شود و التیام یابد و بدون یک جراحی عمیق، صحت و سلامت این بیمار غیرممکن است. جراحی عمیق در حوزه سیاست داخلی با طرح آشتی ملی و ایجاد فضای گفت‌وگو و نقادی و امکان فعالیت آزاد احزاب و نهادها و تشکل‌های مدنی و صنفی؛ جراحی عمیق در سیاست خارجی با آشتی و گفت‌وگو با جهان و گشایش درهای این سرزمین به روی سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور و سرمایه‌گذاران خارجی و به روی دانش و تکنولوژی‌های جدید و به روی دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی؛ جراحی عمیق در اقتصاد و خاتمه‌دادن به مداخلات اختلال‌زای دولت و جمع‌کردن بساط کنترل قیمت و تعزیرات و برچیدن انحصارات و شبه‌انحصارات و ایجاد شفافیت و رقابت و احترام به حق مالکیت و حق مبادله، ارتقای جایگاه کارآفرین و بنگاهدار و حرمت دانش اقتصاد و… . چرا باید جامه اقتصادی این سرزمین را با کوپن و یارانه و وام کم‌بهره و انرژی ارزان و… وصله‌پینه کنیم؟! چرا درد تورم ۲۰‌درصدی و رشد اقتصادی دو‌درصدری و بی‌کاری ۱۱‌درصدی ۴۰‌ساله را درمان نکنیم و جامه نو و رنگین و زیبا بر تن اقتصاد نپوشانیم؟! چرا جزء شش کشور دارای بالاترین تورم در بین ۱۸۵ کشور جهان باشیم و نه در بین ۱۶۵کشور دارای تورم تک‌رقمی یا ۱۲۵ کشور دارای تورم زیر پنج‌درصدی؟! چرا در بین کشورهای فقیر دارای میانگین رشد زیر دو‌درصدی در طی چهار دهه اخیر قرار داشته باشیم و نه حتی بین کشورهای کمترتوسعه‌یافته دارای متوسط رشد سه‌درصدی؟ و… . به‌راستی این سرزمین و مردم چه کم دارند که باید این‌گونه رنجور و معتاد به مسکن و مخدر یارانه و کمک‌های دولتی و… گذران کنند؟! آیا مادر طبیعت از ما کوه و دشت و دریا و رودخانه و جنگل و کویر و… را دریغ کرده است؟! یا خاک این سرزمین کم نفت و گاز و مس و سنگ آهن و… در دل خود جای داده و امکان کشت هر رستنی را فراهم آورده است؟! مگر سرزمینی مهجور و تک‌افتاده در گوشه‌ای از جهانیم که ناچاریم در انزوا زندگی کنیم و نه سرزمینی وسیع در چهاراه تمدنی جهان و موقعیتی نادر در گلوگاه انرژی و پل ارتباط شرق و غرب و شمال و جنوب و محل اتصال راه‌ها و شاهراه‌های مهم منطقه و جهان؟! یا که از فرهنگ و تمدن بی‌بهره‌ایم و اولین دولت جهان را تأسیس نکرده‌ایم؟!‌ یا مردمی کم‌هوش و بی‌سوادیم و از تحصیل‌کرده‌ترین مردم جهان نیستیم؟! و… . چرا نباید خانه‌تکانی کنیم و اصلاحات ساختاری را در دستور کارمدیریت و تدبیر اقتصاد قرار دهیم؟ چرا جامه نو بر تن معیشت و کسب‌وکار مردم نکنیم و فراتر از قوت لایموت نیندیشیم؟ چرا؟! چه کم داریم؟! عجالتا آنکه نومید و منفعل نباشیم!/شرق-حسین حقگو- کارشناس اقتصادی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.