تاریخ انتشار : سه شنبه 10 خرداد 1401 - 1:07
کد خبر : 103110

آنچه در آبادان فرو ریخت

آنچه در آبادان فرو ریخت

آرمان شرق-گروه سیاست:در آبادان برج متروپل فروریخت و ده‌ها انسان بی‌گناه زیر خروارها سوءمدیریت، بی‌تدبیری، باندبازی و در یک کلمه بی‌کفایتی و ناکارآمدی جان باختند و خانواده‌های بسیاری به سوگ نشستند؛ اما مهم‌تر از فروریختن برج متروپل، آوار‌شدن اعتماد مردم بود.

آرمان شرق-گروه سیاست:در آبادان برج متروپل فروریخت و ده‌ها انسان بی‌گناه زیر خروارها سوءمدیریت، بی‌تدبیری، باندبازی و در یک کلمه بی‌کفایتی و ناکارآمدی جان باختند و خانواده‌های بسیاری به سوگ نشستند؛ اما مهم‌تر از فروریختن برج متروپل، آوار‌شدن اعتماد مردم بود. روایت چندگونه سرنوشت مالک برج و اخباری که درباره او منتشر شد، نمایی روشن از فساد و مناسبات قوام‌یافته‌ای است که مافیای قدرت و ثروت بی‌هیچ واهمه‌ای در آن جولان می‌دهند.

آنچه در آبادان فرو ریخت

چند روز است غم سنگین حادثه متروپل آبادان بر دل‌های داغدار مردم این خطه سنگینی می‌کند؛ شهر و مردمی که هشت‌ سال نماد مقاومت بودند و هنوز بقایای موشک‌ها و بمب‌های رژیم صدام در گوشه‌گوشه این خطه باقی است. حادثه متروپل روایت شفاف و بی‌رتوش فساد، زدوبند، رشوه، قانون‌شکنی و مافیای قدرتمندی است که مسبب این اوضاع است و منجر به واقعه هولناک و جنایت بخشش‌ناپذیر برافراشتن برجی شد که ابتدایی‌ترین اصول ساخت‌وساز را نیز به سخره گرفت. اینکه رسانه ملی برای برائت یک دولت، مجوز ساخت متروپل را به دولت قبل نسبت دهد، چیزی جز نمک‌پاشیدن بر زخم دل‌های داغدار نیست. مسئله مردم دیگر حاکمیت این و یا آن جناح بر کشور نیست. سؤال آنان این است که فجایعی مانند متروپل، خاوری، بابک زنجانی و… چه زمانی از این کشور رخت برخواهد بست؟ آینده جوانان این سرزمین کهن چگونه از زدوبندهای سیاسی خلاصی خواهد یافت؟ حاکمیت قانون و شایسته‌سالاری چه زمانی جایگزین وفاداری سیاسی و رابطه‌سالاری خواهد شد.

متروپل اولین حادثه نبود و با روندی که بر کشور حاکم است، نباید تردید داشت که آخرین آن نیز نخواهد بود. کمااینکه پس از این حادثه و در چند روز گذشته شاهد فریاد و فغان ساختمان‌های متعدد مشابه در پایتخت هستیم. این حادثه نیز چند صباحی با ادبیاتی که برای ملت آشناست، سرهم‌بندی و به بایگانی سپرده خواهد شد تا فردایی دیگر، حادثه‌ای دیگر و تسلیت و عزای عمومی دیگر. روندی که نتیجه محتوم بی‌کفایتی، دور‌زدن قانون و سپردن امور به دست‌های ناتوان است، به اعتبار وفاداری سیاسی، تظاهر دروغین و کنار‌گذاشتن جوانان شایسته‌ای که مهم‌ترین جرم آنها صراحت و پرهیز از تملق و چاپلوسی است.

در آبادان برج متروپل فروریخت و ده‌ها انسان بی‌گناه زیر خروارها سوءمدیریت، بی‌تدبیری، باندبازی و در یک کلمه بی‌کفایتی و ناکارآمدی جان باختند و خانواده‌های بسیاری به سوگ نشستند؛ اما مهم‌تر از فروریختن برج متروپل، آوار‌شدن اعتماد مردم بود. روایت چندگونه سرنوشت مالک برج و اخباری که درباره او منتشر شد، نمایی روشن از فساد و مناسبات قوام‌یافته‌ای است که مافیای قدرت و ثروت بی‌هیچ واهمه‌ای در آن جولان می‌دهند. کشوری را در جهان نمی‌توان سراغ گرفت که در یک گوشه‌اش صفیر مرگ در آن به گوش می‌رسد، شهری در عزای فاجعه‌ای بزرگ به سوگ نشسته و خانواده‌هایی با چشمانی گریان برای خارج‌کردن پیکر جگرگوشه‌های‌شان از زیر خروارها آوار با ابتدایی‌ترین وسایل تلاش می‌کنند و در آن سو رسانه‌های رسمی از جمله تلویزیون فاجعه را به حادثه‌ای کم‌اهمیت و قابل اغماض تقلیل می‌دهد و دولت پس از گذشت چند روز به فکر اعلام عزای عمومی و اعزام مسئولان ذی‌ربط برای مرهم‌گذاشتن بر دل داغداران می‌افتد.

عنصری که سال‌ها حلقه مفقوده است و دولتمردان آن را به بایگانی سپرده و گوش‌های خود را بر هشدارهایی بسته‌اند که دلسوزان مرتب آن را فریاد می‌کنند، سقوط ارزش‌های اخلاقی، از‌دست‌رفتن سرمایه اجتماعی، بی‌اعتمادی مردم به دولت است. نتیجه این روند لاجرم فاصله‌گیری باورهای مردم با ارزش‌هایی است که دولتمردان آن را با هزینه‌هایی هنگفت ترویج می‌کند.

‌شهید مطهری که جای خالی او این روزها کاملا محسوس است، برای نهادینه‌کردن ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی در دل و جان نونهالان، خود را از برج عاج فقیهی جامع‌الشرایط و فیلسوفی صاحب رأی در حد قصه‌نویسی برای کودکان پایین آورد. «داستان راستان» را در روزگاری نوشت که ناراستان و کژاندیشان بر کشور حکومت می‌کردند. مطهری با حکومت زمان خود مخالف بود؛ اما با داستان راستان در پی سرنگون‌کردن حکومت نبود. او اندیشه پرورش نونهالانی را در سر داشت که با فطرت پاک و ضمیر الهی، راستی و صداقت را راه و رسم زندگی قرار دهند. از دروغ و پلشتی بپرهیزند، تظاهر و دورویی را گناه بدانند، احترام به دیگران را سرمشق زندگی قرار دهند و انسان را بما‌هو انسان دوست داشته باشند.

حوادثی مانند آبادان ممکن است در کشورهای دیگر نیز رخ دهد؛ اما دلیل اینکه متروپل به‌سرعت به جریانی اعتراضی تبدیل می‌شود، ریشه در مناسبات نادرستی دارد که فاصله مردم از دولت را بیشتر می‌کند. کنار گذاشته‌شدن قواعد اخلاق اجتماعی است که مردم را به درجه یک و دو تقسیم می‌کند و بی‌اعتنایی به باورهای جامعه و اصرار بر تحمیل رویکردهایی است که با ابتدایی‌ترین قواعد تجربه‌شده مدیریت مغایرت دارد. تا زمانی که اصرار بر ادامه این رویکرد است، باید منتظر حوادثی ناگوارتر از فروریختن عمارت ۱۰‌طبقه متروپل باشیم./شرق

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.