تاریخ انتشار : یکشنبه 12 آذر 1402 - 8:46
کد خبر : 144186

بنیادی‌ترین نقصان سیاست خارجی ایران

بنیادی‌ترین نقصان سیاست خارجی ایران

آرمان شرق-گروه بین الملل:سیاست خارجی ایران با توجه به تحولاتِ سریع فن‌آوری و تولید ثروت منطقه ای و جهانی، نیازمند یک استراتژی Hedging است که تمامی شاخه‌های اقتصادی، نظامی، مالی، سیاسی و فن‌آوری را دارا باشد.

بنیادی‌ترین نقصان سیاست خارجی ایران

محمود سریع القلم

 

آرمان امروز : یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بین‌الملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده‌نگری، این مفهوم را به کار گرفته‌اند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً این مفهوم را کانونِ حکمرانی قرار داده‌اند. به عبارت دیگر در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصت‌ها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژی‌های تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است.

نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطری‌سازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانه تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایه‌گذاری مالی در غرب اروپا را و نه سیلیکون ولی را. معلوم نیست سیاست خارجی ایران در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی، Hedging دارد یا خیر؟ کدام کالا، فرآورده و یا خدماتِ ایران، در اقتصادِ منطقه‌ای یا بین‌المللی، خاص و ممتاز است و مصرف‌کنندگان خارجی به آن‌ها وابسته‌اند؟ زعفران اسپانیا، پتروشیمی عربستان، خاویار روسیه، نفت عراق، پسته آمریکا، فرش هند و گاز قطر به وفور یافت می شوند و سهم ایران از بازار جهانی را کاهش داده‌اند. عموماً همه در حال ایجاد آلترناتیو و بهره برداری از فرصت‌های ممکن و افزایش اهرم هستند. اقتصادِ ایران تاکنون چنین استراتژی درازمدتی را با توجه به سرمایه ها و مزیت‌های فراوان کشور ایجاد نکرده است. اقتصادِ ایران در کورانِ راهروهای تولید، سرمایه‌گذاری و فن‌آوری جهان نیست چون به نظر می‌رسد تلقی از مدیریت اقتصادی، عمدتاً تامین ارزاق عمومی است. در عرصه سیاسی نیز، Hedging ایران بسیار محدود است. شاید بشود ادعای علمی کرد که ایران با هیچ کشوری، روابط دوجانبه به‌هم تنیده دراز مدتِ متقابلِ همه جانبه با دوامِ استراتژیک ندارد.

با تعدادی کشور دوست است و رفت و آمد دارد ولی وفاداری و پایبندی آن‌ها هنگام بحران یا خطر، قابل اطمینان نیست. به نظر می‌رسد در عرصه سیاسی، آن‌هایی که با ایران دوست هستند بیشتر سنت «دوری و دوستی» را برگزیده‌اند. Hedging و Leverage ایران بیشتر در مدارهای نظامی و در جهتِ بازدارندگی و با پشتوانه مکتب امنیتی و اندیشه Keeping enemies at bay است. به یک معنا، سیاست خارجی ایران، از Leverage نظامی و امنیتی بهره‌مند است و آن هم با احتیاط مدیریت می‌شود.کشوری موفق است که حکمرانان آن به لحاظ وسعت اندیشه و برنامه‌ریزی، ۵۰ سال از جامعه جلوتر باشند. در این میان سوال پیش می آید که در سال ۲۰۵۰ جهان چگونه خواهد بود؟ احتمالاً در آن موقع، ثروت امارات پانزده میلیون نفری از دو تریلیون دلار فراتر خواهد رفت و گستردگی و تکثر Hedging آن، ده‌ها بلکه صدها برابر خواهد شد.

همین طوردر آن موقع، عربستان با جمعیت ۵۰ میلیون نفری از تولید ناخالص داخلی سه تریلیون دلاری بهره مند خواهد بود. قدرت و نفوذ در مرحله ای بالاتر و به مراتب چالشی تر هستند.سیاست خارجی ایران با توجه به تحولاتِ سریع فن‌آوری و تولید ثروت منطقه ای و جهانی، نیازمند یک استراتژی Hedging است که تمامی شاخه‌های اقتصادی، نظامی، مالی، سیاسی و فن‌آوری را دارا باشد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.