میراث ارزشمند جهان تفکر و انسانی که بزرگی را معنا کرد
ارمان شرق- او اصل انسان دوستی و احترام به بشریت را قاموس نوشته خلقت میدانست. با نادانی و اصرار بر عقاید سست و قدیمی به شدت مخالفت میکرد و همیشه درصدد بیان ادلههایی بود که مردم از این نوع تفکر کهنه به دور باشند. او را همه چهرههای برجسته عالم منادی عصر درخشانی میدانند که در تاریخ تمدن مصوب جهانی، «عصر خرد» نام گرفته است. به تفکر و زیست در اندیشه احترامی بیش از حد قابل بود و شاید همین یک خصلت او کافی باشد تا او را جزو میراث ارزشمند جهان تفکر بدانیم.
فرانسوا ولتر یکی از شخصیتهای بزرگ و اثرگذار نه تنها در فرانسه و از برای آنها که از برای اروپاییان و جهان امروز این شخصیت بزرگ و درخور توجه است. هر کدام از آثار ولتر که در فرانسه به چاپ میرسید جامعه فکری و فرهنگی فرانسه به اهمیت و نبوغ این فیلسوف بزرگ پی میبرد و متعاقب این رویداد هر کدام از کارهای وی که به زبانهای دیگر اروپایی ترجمه میشد، اهمیت او را از مرزهای کشور بیرون میبرد و وجههای اروپامدار به وی میداد. با ترجمه آثار ارزشمند و مهمش به سایر زبانهای زنده دنیا بود که بیهیچ غرض و کم و کاستی ولتر را در صدر متفکران برجسته جهان زمان خودش و نیز این روزهای جهان ما در تقابل با جهان مدرن میانی قرار میدهد. زندگی او نیز مانند بسیاری از بزرگان جهان معمولی یا سطح بالا نبود. در سال ۱۶۹۴ در پاریس متولد شد و نزدیک به هفت سال داشت که مادر خودش را از دست داد. اما همیشه خود را متاثر از تربیت مذهبی خانواده و بالاخص مادرش میدانست. بعدها در مدرسه لویی کبیر به وسیله عیسویان تعلیم دید و در آنجا بود که به مدد تحصیلات مذهبی زبان لاتین و یونانی نیز فرا گرفت.
درباره او میگویند که نویسندگی و پژوهش از برای او امری عادی نبود. بسان روح سرگردانی شده بود که حتی اجازه پرداختن به امور دیگر را نیز نمیداد. بر خلاف میل پدر که تمایل به حقوقدان شدن فرزندش را داشت؛ او راه و رسم نویسندگی را پیش گرفت. به انجمنی به نام تمپل پیوست و پس از طی مراتب تحصیلی به شاگردی یکی از قضات دادگستری فرانسه درآمد. در سال ۱۷۱۸ بود که نخستین تراژدی خود را منتشر کرد و بعد از چندی جایزه آکادمی فرانسه به وی تعلق گرفت. این سرآغاز کار نویسندگی یک نویسنده بزرگ جهانی بود.
سابقه سیاسی و زندان باستیل
در سال ۱۷۱۵ بود که به مدد شناخته شدنش در جامعه بحرانی فرانسه آن روز اشعاری بر ضد فیلیپ دوم نوشت که سبب حبس شدن وی در باستیل شد. در دوران زندان بود که اسم مستعار ولتر را برای خود برگزید. او را ما از این برهه تاریخی ولتر میدانیم و مینامیم. تا پیش از آن فرانسوا – ماری آروئه نام اصلی وی بود. مدت یازده ماهی که در باستیل بود بلایی به سرش آمده بود که به گفته خودش و دوستانی که سبب رهاییاش از زندان شده بودند؛ به آدمیزاد هیچ شباهتی نداشت. پس از رهاییاش از زندان و مدتی را که در آرامش گذراند بالطبع نمیتوانست خودش را آرام نگه دارد بار دیگر اقدامات بیدارگریاش را آغاز کرد و همین اتفاقات بود که میرفت زندگی آتی او را با خطراتی مواجه کند. همین اتفاق هم افتاد. دفاع او از چند اتفاق و نیز چند نفری که در برهههای مختلف دچار ظلم و ستم شده بودند؛ زندگی آتی ولتر را با تبعیدی طولانی مواجه کرد. همین اتفاقات مهم و تلاش او در زمینه بسط و گسترش ادبیات و فرهنگ و سویههای راستین تفکر فلسفی بود که آدمی را در مواجهه با زندگانی او با حیرت مواجه میکند.
ولتر در تمام سبکهای ادبی و نوشتاری از جمله نمایشنامه، شعر، رمان، مقاله و نوشتههای تاریخی و علمی دست داشت. وی بیش از ۲۰ هزار نامه و بیش از ۲ هزار کتاب و کتابچه نوشته است. رقم و تعدادی عجیب که برخی مفسران این آمار را سوای فعالیت چندین سالهاش در دایرهالمعارف و با همراهی دیدرو میدانند. برای نمونه اگر نقش عجیب دیدرو در این میان و به عنوان یک ادیب با سیاست و کمالات والای انسانی را در نظر نگیریم و فقط به ولتر برحسب ماهیت این نوشتار توجه کنیم؛ باید گفت که ولتر تاثیر عظیمی بر توسعه تاریخنگاری به واسطه ارایه راههای جدید نظر به گذشته داشته است. از کتابهای اثرگار وی در حوزه تاریخنگاری مدرن میتوان به تاریخنگاری عصر لوئی چهاردهم و مقالاتی در باب سنن و روح ملتها نوشته است، اشاره کرد.
ولتر و تاریخنگاری مدرن
ولتر با جایگزین کردن سنن و آداب، تاریخ اجتماعی و موفقیتهایی در علوم و هنرها در بحث از تاریخنگاری انقلابی را در این عرصه رقم زد. او نخستین کسی در تاریخ است که به سبک جدید تلاش جدی برای نوشتن تاریخ جهان کرد. اگر برخی خوانندگان میبینند که او در خصوص برخی شخصیتهای عالم اسلام بالاخص پیامبر مکرم اسلام حرفهایی برای گفتن دارد دقیقا به همین تلاش وی باز میگردد. او در واقع نه تاریخ را معطوف به یک قوم و قبیله میدانست و نه برآن بود که تاریخ جهان در هر جایی بهطور مستقل. در این راستا او در این بررسیها چارچوب الهیاتی را کنار گذاشت و بیشتر بر اقتصاد، فرهنگ و تاریخ سیاسی تاکید کرد. این نگاه وی به شرق نه به عنوان مستعمره یا منطقهای کاملا بیروح یا غریبه از برای اروپاییان بسیار حایز اهمیت است و به تعبیری غیر قابل کتمان، باید وی را عامل اصلی این نگاه بعد از قرون وسطی در غرب دانست. او همچنین نخستین کسی است که بر سهم تمدن شرق بر فرهنگ اروپای میانه تاکید کرد.
میراث ولتر
هر چه از ولتر گفته شود کم است. این نشان از شخصیت والا و اثرگذار وی دارد. او اصل انسان دوستی و احترام به بشریت را قاموس نوشته خلقت میدانست. با نادانی و اصرار بر عقاید سست و قدیمی به شدت مخالفت میکرد و همیشه درصدد بیان ادلههایی بود که مردم از این نوع تفکر کهنه به دور باشند. او را همه چهرههای برجسته عالم منادی عصر درخشانی میدانند که در تاریخ تمدن مصوب جهانی، «عصر خرد» نام گرفته است. به تفکر و زیست در اندیشه احترامی بیش از حد قابل بود و شاید همین یک خصلت او کافی باشد تا او را جزو میراث ارزشمند جهان تفکر بدانیم.
منبع :اعتماد/محمد میلانی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰