اینکه مجموعه های حاکمیتی نظیر سازمان تبلیغات اسلامی در عرصه نذری دادن هیات ها ورود پیدا می کنند و به آنها اقلام می دهند چه خطراتی می تواند برای این مراسم های معنوی که همواره مردم از صمیم قلب به آن اهتمام دارند داشته باشد؟
به نظر می رسد با توجه به این شرایط،اقتصادی و قیمت های بسیار سرسام آور و تورم بالا باید مراسم عزاداری امام حسین ( ع) هم به هر حال مخارج و هزینه هایش تغییر کند.به این معنا که می توان این پول های کلانی که خرج عزاداری و مجالس امام حسین می شود را در مورد مثلا ایتام و خانواده های بی بضاعت و اینها صرف شود و فکر میکنم این امام حسین علیه السلام را بیشتر خوشحال می کند تا اینکه بریز و بپاش هایی بنام ایشان صورت گیرد و یا مثلا بودجه های بیت المال صرف محافل و مجالس شود، در حالی که بسیاری از کسانی که در این مجالس اتعام می شوند واقعا خودشان ثروتمند هستند و محتاج نیستند و نیازی به این سفره ها ندارند.این سفره ها پهن بشود ولی مخصوص کسانی باشد که احتیاج دارند.اگر یک چنین هماهنگی صورت گیرد و مراجع عظام تقلید،علما،بزرگان و شخصیت ها همه روی این مسئله تبلیغ کنند و یک فرهنگ سازی شود به نظر من خیلی بهتر خواهد بود و فکر می کنم که رضایت اهل بیت و سید الشهدا علیه السلام هم بیشتر بر همین است.

همه ما یک ارادتی داریم ولی آیا باید از بودجه بیت المال این کمک ها انجام شود ،در حالی که همه می دانند کشور با مشکلات عدیده اقتصادی فراوانی روبرو ست.چرا باید در این فضا سازمان های مختلف کمک کنند؟

دولت هم یک ردیف بودجه هایی برای کارهای فرهنگی دارد،یا مثلا اوقاف یک وقف نامه هایی دارد و اموال و منابعی را برای عزاداری دارد،اگر آنها خرج نکنند یک جور علیه دولت حرف می زنند که مثلا این دولت بی اعتناست به امام حسین ( ع) و یا عزاداری و امثالهم.حالا که خرج هم می کنند باز یک مشکلاتی دارد. به نظر من راه جمع همین است که دولت یا همه کسانی که دسترسی به منابعی دارند و در اختیار دارند، بیابند همین کار را بکنند،یعنی نوع مصرف و جهت صرف این بودجه ها را واقعا عوض کنند و تحولی در آن ایجاد کنند.هیچ هم نمی شود،مراسم برگزار می شود اما مثلا هزینه های اتهام صرف دارالیتام ها و یا خانواده های بی بضاعت می شود.اینها اگر برنامه‌ریزی و مدیریت شود کاملا امکان پذیر است.

هر ساله میلیون ها نفر به مناسبت اربعین راهی کربلا می شوند ،امسال اعلام شده به زائران دلار ۷۰۰۰ تومان داده می شود ،با توجه به وضعیت اقتصادی کشور،خروج این حجم ارز از کشور چه آثار و تبعاتی می تواند داشته باشد؟
عرض شود این موضوع را من باید یک چند روزی در باره اش فکر کنم و یا ببینم که ابعاد قضیه‌ای چیست،چون این مراسم اربعین الان به یک میتینگ سیاسی بین المللی تبدیل شده و به هر حال عربستان یک مقدار روی این تجمع عظیم شیعیان در اربعین حساس شده،اینها ابعاد جهانی قضیه است.آنها می خواهند که این اجتماع صورت نگیرد ولی خوب از دیدگاه ما این اجتماع یک تظاهرات بسیار مهم است و یک اجتماع تاثیر گذار است.حالا ابعاد قضیه باید یک مقدار بررسی بیشتری شود تا ببینیم جمع بندی نظرات آقایان چه می شود.

همه متفق القول هستند که تا یک حدودی علاقه های مذهبی و دینی در جامعه کمرنگ شده ،علت این موضوع را در چه می دانید و چگونه می توان جامعه را به سمتی برد که این علاقه به جایگاه اصلی خود بازکرد و زیاد شود؟
چندین روایت و یک روایت معروفی داریم که کاد الفقر ان یکون کفرا فقر ممکن است به کفر بکشد.وقتی زندگی مردم در مایحتاج اولیه، دچار مشکل است طبیعتا همه هم و غم مردم این است،دولت هم و غم ش باید این باشد که زندگی روزمره مردم را فراهم کند،مردم در زندگی شان و مایحتاج روزمره شان دچار مشکل نباشند.ما الان بحران آب و غذا داریم، قیمت ها،مسکن و عدم امنیت نسبت به آینده زندگی،بالاخره استرس و دغدغه هایی مردم نسبت به آینده اقتصادی فردی و اجتماعی خود دارند.اینها دغدغه اول مردم است و من فکر می کنم که باید مسیولین این تضمین و این امنیت را به مردم بدهند که مردم دچار اضطراب و وحشت نسبت به آینده شان نباشند،انوقت مسئله اعتقادات و ایمان و امورات دینی و اینها جای خود را پیدا خواهد کرد،و همچنین نوع قرائت های ما از دین و اعتقادات مذهبی خیلی مهم است.نباید مردم را مایوس و نا امید کرد، گاهی بنام دین توجیهاتی صورت می گیرد که این توجیه هات معقول به نظر نمی رسد.اینها را باید سازماندهی کنیم تا انشالله آن اعتقاد و اطمینان مردم به جای خود بر گردد.

بعد از پایان جنگ همواره شاهد بوده ایم که عده ای آمده اند و ثبات زدایی کردند و مراسم ها را بر هم زده اند و خودسرانه عمل کرده اند ،آیا این واژه خود سر در مورد این افراد درست است و آیا می توان این خودسری را به  اتفاقات تجمعی که در حوزه علمیه انجام شد، تعمیم داد؟

بحث بر سر واژه نیست، بحث بر سراین است که عده ای به هر حال تحت پوشش های مختلف دینی و عناوین سیاسی می خواهند؛ قانون را دور بزنند و تن به قوانین و قراردادهای اجتماعی نمی دهند .مثلا رئیس جمهور با رای مردم انتخاب شده و مورد تایید و تفیذ رهبری قرار گرفته ،مراسم تحلیف انجام شده و طبق قانون و مقررات، ایشان باید بتواند وظیفه اش را انجام دهد و کار خود را ادامه دهد.همین چند روز پیش هم توسط مقام معظم رهبری دولت و رئیس جمهور مورد تایید مکرر قرار گرفته و ایشان فرمودند که دولت باید تا آخر کار را ادامه دهد و در برابر حرف احمدی نژاد که گفته بود؛ دولت کنار بکشد و استعفا دهد، رهبری موضع گرفتند و گفتند نخیر اینطور نیست.حالا یک عده می آیند تحت عناوین مثلا دفاع از حقوق اقتصادی مردم و یا عدالت اقتصادی و یا همدردی با مردم آن هم در فیضیه مرکز قم و حوزه علمیه قم در شهر مرجعیت این حرکت را انجام می دهند .این در مجموع یک حرکت خلاف قانون و غیر قانونی است حالا با هر اسمی خودسر یا غیر خود سر ،ما بحث واژه نداریم بحث این است این برهم زدن قوانین و نظم اجتماعی مردم است و به هر حال نوعی تهدید به ترور آن هم در مورد شخص دوم مملکت.فراموش نکنیم بعد از رهبری رئیس جمهور دارای این عنوان است و تهدید به ترور  ایشان با هیچ منطقی سازگاری ندارد.

مشاور وزیر کشور گفته که این تجمع مجوزی نداشته ،سوال این است که چرا بعد این همه سال که چنین اتفاقاتی رخ داده برخوردی با اینها انجام نشود؟کما اینکه روی دسته تابلوها نوشته شده بود تابلو ها را برگردانید و این خود می تواند یک آدرس درست جهت پیگیری باشد.

بله کاملا مشخص است ،اتفاقا آیت الله مکارم شیرازی هم در بیانیه ای که دادند به همین نکته ها اشاره کردند که چه کسی به اینها مجوز داده و باید مسئولین پاسخگو باشند.مسئول حوزه ،مسئول مدرسه فیضیه و خود استاندار و فرماندار قم و حتی ایشان اسم سپاه را برده اند و گفته اند مسئولین سپاه باید پاسخ بدهند .اینها نشانه های روشنی است از اینکه یک برنامه ریزی حساب شده ای بوده و کسانی از قبل نشسته اند و این برنامه را طراحی کرده اند .به هر حال وظیفه متولیان مسایل امنیتی و اطلاعاتی کشور است که اینها را بیایند پاسخ دهند و من در اخبار شنیدم که طرح استیضاح وزیر کشور هم در مجلس مطرح شده که باید بیایند و توضیح بدهند ،همچنین وزیر اطلاعات هم باید بیاید مردم را روشن بکند که این اتفاقات تکرار نشود .

الان دست نیروهای امنیتی با توجه به بیانیه مراجع و البته سپاه برای برخورد با این افراد خیلی باز است .بنظر شما چگونه باید با اینها برخورد شود و چرا هنوز برخوردی صورت نگرفته ؟

من دیگر متولی اجرای برخورد نیستم و این بر می گردد به شورای عالی امنیت ملی و این مسئله ای است که آنجا باید مطرح شود و آقایان نظر دهند .چون متولی حفظ امنیت و شخصیت های کشور و امنیت کلان کشور بر عهده شورای عالی امنیت ملی کشور است و این اقایان باید برای مردم توضیح بدهند.

چرا اساسا عده ای برای ابراز نظرات خود از این روش استفاده می کنند ،اینها از چه طیفی هستند و چگونه می اندیشند؟

به هر حال اینها یک شکست هایی در بین مردم در مسائل انتخابات خورده اند و می خواهند به نحوی ابراز وجود مجدد بکنند و از این روش های تند و خشن استفاده می کنند .اینها به دنبال دوباره رسیدن به قدرت هستند و از این روش ها می خواهند به آن اغراض سیاسی خود شان برسند.می خواهند دولت را تضعیف کنند و بین مردم یک موج و هرج و مرجی ایجاد کنند تا  از اب گل آلود شاید بتوانند ماهی بگیرند ،هدفشان این است .والا آیت الله مکارم فرمودند راه های منطقی برای بیان نظرات وجود دارد آن هم در حوزه قم و در فیضیه باید با علم و دانش و فقه و فقاهت حرف زده شود .سخنران جلسه آقای رحیم پورازغدی هم باید پاسخگو باشد که چرا در چنین جلسه ای حضور پیدا کرده ،ایشان جزو شورای انقلاب فرهنگی هستند .باید ایشان پاسخگوی سخنرانی خود باشد، چون آیت الله مکارم هم خیلی انتقاد شدید از ایشان کردند که کسی که  هیچ اطلاعی از تاریخ شیعه ندارد ،از تاریخ مرجعیت ،حوزه ها و روحانیت ندارد و مطالب توهین آمیزی را نسبت به مرجعیت بیان کرده ،اینها را رحیم پور ازغدی باید پاسخگو باشد.

در صحبت هایتان گفتید اینها دوست دارند به قدرت برگردند ،می شود این طیف را مرتبط با خط فکری رئیس جمهور قبلی آقای احمدی نژاد بدانیم و اینکه اینها از همان طیف ساپورت می شوند؟

بله کاملا مشخص است ،طرح ها ،افکار و شعار ها در همان راستاست.از نظر تشابه فکری و به تعبیر شما ساپورت قرائن زیادی وجود دارد که همان افکار و همان طیف پشت اینها هستند.

به نظر شما ریشه فکری این جریان در کجاست ؟

ریشه فکری اینها این است که اینها قرائت خیلی تند و تیزی از دین و اسلام و خدا و پیامبر و اینها دارند و به هر حال لیدر های اینها خودشان را اسلام محض می دانند و قرائت خودشان را تنها قرائت انحصاری از دین می دانند ،بقیه را هم بی دین و لاابالی و خارج از دین حساب می کنند و به نظر خودشان هم دارند، طبق وظیفه دینی دارند عمل می کنند ،در حالی که خوب قرائت های دیگر وجود دارد. اینها آن چهره خشن از دین را دارند معرفی می کنند ،بالاخره تهدید به ترور و مرگ آن هم نسبت به رئیس جمهور یک کشور چهره خیلی خشنی از دین را تفسیر می کند و اینها آن قرائت خشن را از اسلام و دین دارند و احساس می کنند که اگر این کار ها را انجام دهند از بقیه به خداوند نزدیک ترمی شوند ،یک چنین تفکری دارند .یعنی آن قرائت و نگاهشان از دین و مکتب اهل بیت این مشکل را دارد ،آنها با قرائت های دیگر درگیر می شوند و این شیوه ها را برای برخورد انتخاب می کنند .

اگر چه این سوال نزدیک به سوال دوم و سوم من است ولی شما ریشه های عدم برخورد با اینها در چه می بینید؟

من فکر می کنم آنهایی که باید برخورد بکنند برای حفظ آرامش کشور ملاحظه کاری می کنند ،به هر حال این نوع حرکت ها نهایتا خیلی تند و تیز بشود، منجر به تلاطم می شود .چون گروه گرایی ،تفرقه گرایی و فرقه گرایی نهایتا اگر به صورت خشن در بیاید کشور دچار تنش های شدید می شود و در گیری های گروهی ،حزبی و جناحی درست می شود .به هر حال من فکر می کنم متولیان کشورصرفا می خواهند با حفظ آرامش مسائل را پیش ببرند تا کشور دچار تلاطم نگردد .اشکال به آنها نیست ،اشکال به اینها یی است که خیلی افراطی هستند و ملاحظه هیچ مصالح و منافع ملی را نمی کنند و این نوع حرکت های تند و تیز یا شعار های افراطی را مطرح می کنند که اسباب ناراحتی مراجع و بزرگان کشور می شود.