عبور از بنبستها در سایه ایمان به موسیقی
آرمان شرق-گروه حامعه:آقای حنانه اهمیت زیادی برای هدف عالی درون ذهنش قائل بود و همیشه به دیگران هم این را توصیه میکرد و میگفت اگر از درستی راه و هدفتان اطمینان دارید، حتی اگر مجبور شدید سرتان را به دیوار بکوبید ولی راهتان را ادامه دهید. اگر روبهروی شما دیوار بود، باز هم مسیرتان را تغییر ندهید، بلکه دیوار را از پیش روی خود بردارید.
آرمان شرق-گروه حامعه:آقای حنانه اهمیت زیادی برای هدف عالی درون ذهنش قائل بود و همیشه به دیگران هم این را توصیه میکرد و میگفت اگر از درستی راه و هدفتان اطمینان دارید، حتی اگر مجبور شدید سرتان را به دیوار بکوبید ولی راهتان را ادامه دهید. اگر روبهروی شما دیوار بود، باز هم مسیرتان را تغییر ندهید، بلکه دیوار را از پیش روی خود بردارید.
کمتر کسی در میان دوستداران موسیقی وجود دارد که بر نقش پررنگ و اهمیت ویژه مرتضی حنانه در موسیقی ایران همچنین تلاش و خدمات او در ارایه موسیقی جدی و حرفهای واقف نباشد. حنانه برای فیلمهای متعددی موسیقی ساخته است اما شاید مخاطبان عامه موسیقی، او را بیشتر با موسیقی متن ماندگار سریال «هزاردستان» به یاد آورند. این آهنگساز و موسیقیدان شهیر هر فرصتی را غنیمت میدانسته تا گوش مخاطبان را به تدریج با آثار هنری، جدی و به اصطلاح polyphonic (چندصدایی) آشناتر کند. سوییت شهر مرجان، کاکوتی، رقصی برای او و کاپریس برای پیانو و ارکستر از جمله آثار حنانه هستند. جاوید مجلسی که در نوجوانی شاگرد زندهیاد حنانه بوده معتقد است که استادش در طول عمر هنری خود هر قدمی که برداشته، بجا بوده است؛ مجلسی پژوهشها و تلاشهای بیوقفه حنانه را کارهایی راهگشا میداند که مسیر را برای افراد بعد از او باز کرد. حنانه ۱۱ اسفند ۱۳۰۱در تهران متولد شد و ۲۴ مهر ۱۳۶۸ در زادگاهش از دنیا رفت. شرح فعالیتها و تلاشهای هنری گسترده این موسیقیدان فقید در این مقال نمیگنجد؛ با این حال به بهانه زادروز او سراغ جاوید مجلسی رفتم و درباره نقش و اهمیت حنانه در موسیقی ایران با او گفتوگو کردم.
در ابتدای این گفتوگو میخواهم از آشنایی خودتان با آقای حنانه بگویید.
اطلاعات من بیشتر مربوط به بعد از سال ۴۱ است که شاگرد ایشان شدم. زمانی که من شاگردشان شدم، حدود یک سال بود که ایشان از ایتالیا آمده بودند. قبل از آن در هنرستان عالی موسیقی آهنگسازی میخواندند و به عنوان ساز اصلی، ساز هورن را نزد یک معلم اتریشی آموزش میدیدند. پس از اتمام دوره هنرستان مدتی برای تحصیل به ایتالیا رفتند. ایشان حدود سال ۴۰ به ایران بازگشتند، پس از آن بود که من و دو نفر از دوستانم به عنوان اولین شاگردان هورن با ایشان کار میکردیم.
شما از اولین کسانی بودید که ساز هورن را از آقای حنانه فراگرفتید. به نظر شما بعد از اینهمه سال، امروز وضعیت آموزش این ساز در ایران چگونه است؟
من تا جایی که میتوانم در آموزش این ساز تلاش میکنم ولی دوست داشتم این ساز را کسی تدریس کند که از من برتر است و او هم به من درس دهد و استادانی را داشته باشیم و آموزش دهند که من بعد از آقای حنانه داشتم. من استادان لهستانی و فرانسوی و بهترین اساتید را داشتم. در حال حاضر از داشتن چنین اساتیدی بیبهره هستیم. در عین حال شاگردان خوبی وجود دارند و پیشرفت خیلی خوبی هم دارند اما این میزان کافی نیست. در آن زمان اگر قصد داشتیم در تابستان کلاسی برویم؛ به فرانسه، ایتالیا و آلمان میرفتیم. به همین راحتی به کشورهای خارجی دسترسی داشتیم که از دانش آنها استفاده کنیم ولی در حاضر این امکانات وجود ندارند و اگر کسی بخواهد در آن کشورها آموزش ببیند، باید از هفتخوان رستم عبور کند.
اشاره کردید به دورهای که آقای حنانه از ایتالیا برگشتند؛ پس از اینکه ایشان به ایران آمدند و با توجه به اینکه به عنوان یک مدرس و استاد موسیقی در ایران مشغول به فعالیت شدند، میخواهم از تاثیر ایشان بر موسیقی ایران بگویید.
باید بگویم آقای حنانه از همان سالی که از ایتالیا برگشتند، تحولی در موسیقی ایرانی به وجود آوردند. آن موقع بهترین ارکستری که فقط موسیقی ایرانی کار میکرد، ارکستر گلها بود که هارمونی داشت و با سبکهای خارجی تا حدودی قابل مقایسه بود. آقای حنانه که آمد کار را متحول کرد. هارمونیهای خیلی پیچیدهتری را آورد. حدود سال ۱۳۴۱ هم ارکستر فارابی تاسیس شد.
شما هم در این ارکستر حضور داشتید، درست است…
بله. از سال ۴۳ من هم وارد ارکستر فارابی شدم. آن موقع ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم که وارد آن ارکستر شدم.
در ارکستر فارابی چه کسانی همکاران شما بودند؟
تمام اعضا از نوازندههای ارکستر سمفونیک و تحصیلکرده موسیقی بودند؛ منتها زمانی که ارکستر سمفونیک تمرین نداشت یا تعطیل بود مثل پنجشنبهها در ارکستر فارابی تمرین میکردیم و جمعهها برای ضبط میرفتیم.
چرا این ارکستر پس از مدتی متوقف شد و دیگر به فعالیت خود ادامه نداد؟
بعد از مدتی در کنار ارکستر فارابی ارکسترهای دیگری آغاز به فعالیت کردند و به مرور این ارکستر کمرونق و تعطیل شد. من هم آن زمان در رادیو نبودم و از سال ۴۶ وارد ارکستر سمفونیک تهران شدم. از زمانی که آقای فرهاد مشکات وارد ارکستر سمفونیک شد، دیگر به نوازندهها اجازه فعالیت در جاهای دیگر داده نمیشد و به این شکل بود که رفتهرفته، ارکستر فارابی کمرونق و منحل شد.
حالا که صحبت از ارکستر سمفونیک به میان آمد، درباره حضور آقای حنانه در ارکستر سمفونیک نیز بیشتر بگویید.
قبل از اینکه آقای حنانه به خارج کشور بروند، ارکستر سمفونیک رهبر دایمی نداشت. آن زمان آقای مینباشیان مسوول اداره موسیقی کشور بود که موسیقی را متحول کرد و کمکم ارکستر سمفونیک تاسیس شد. چند سال پرویز محمود سرپرست ارکستر بود و یکی، دو سال هم قبل از حشمت سنجری که در اتریش تحصیل میکرد، آقای حنانه رهبر ارکستر شدند.
آقای حنانه آثار خود را در سه دسته مختلف طبقهبندی کرده بودند. «دسته اول آنهایی هستند که منحصرا در گروه موسیقیهای هنری قرار میگیرند؛ دسته دوم آنها که از جستوجو و تامل فارغ نیستند اما تا اندازهای نسبت به دسته اول خصلت عمومیتر دارند و مقدمهای برای رسیدن به دسته اول هستند و دسته سوم کارهایی که برای پیشبرد اقتصاد زندگی نوشته شدند.» درباره این دستهبندی آثار، نظر شما چیست؟
ببینید، باید در اینجا نکتهای را بگویم؛ آقای حنانه همیشه سعی میکرد کاری را که دوست دارد، انجام دهد حتی اگر برای هدف مالی باشد. برای مثال اگر موسیقی فیلم میساخت، سعی میکرد از تکنیک و هارمونیهای خودش استفاده کند و قطعا سمت جنبه بازاری و مورد پسند عام بودن آن نمیرفت. هنر هم چیزی است که هرچه جنبه هنریاش بیشتر شود مخاطب خاصتر پیدا میکند و استاد حنانه ترجیح میداد اثرش خاص شود؛ حتی اگر از طرفداران او کم شود؛ در واقع همه کارهای ایشان خارج از چارچوب خودشان نبود؛ بهتر بگویم، کارهایشان برای خوشامد دیگران ساخته نمیشد.
ساخت موسیقی فیلم، بخشِ جداییناپذیر از کارنامه آقای حنانه است، در آن دوره موسیقی فیلم از نگاه شما چه جایگاهی داشت و کار آقای حنانه دارای چه ویژگی خاصی در بینِ آثار آن زمان بود؟
همانطورکه گفتم، آقای حنانه سعی میکرد آن چیزی را که دلش میخواست ارایه دهد. در ساخت موسیقی فیلم اگرچه به خود فیلم هم توجه میکرد که مثلا با توجه به داستان، در چه زمانی از چه نوع موسیقی باید استفاده کند ولی بیشتر سعی داشت کار خودش را انجام دهد و اولویت را به ایده و کار خودش که موسیقی بود، میداد و همان چیزی را که فکر میکرد درست است، اجرا میکرد.
آقای حنانه در جایی گفته بودند هنگامی که سازمان رادیو از ایشان خواست تصنیفهایی پلیفونیک بسازند، ایشان هم فرصت را غنیمت شمردند و دست به کار شدند؛ درباره دغدغه ایشان که ارایه هنر جدی و آثار چندصدایی بود، صحبت کنید .
ایشان همیشه بنا داشت اثری خلق کند که بینالمللی باشد. قطعات و هارمونیهایی که در ارکستر گلها اجرا میشد، امکان اجرا در ارکستر برلین را نداشت چرا که آن هارمونیها و تکنیکها فقط مخصوص موسیقی دستگاهی ایران بود ولی آقای حنانه میخواست تا جایی که میتواند آثار را بینالمللی بسازد که البته بعدها دیگران این کار را انجام دادند. آهنگسازهای خیلی خوب ایرانی کمکم آمدند و وضعیت بهبود پیدا کرد طوریکه قطعات ایرانی فراگیر شدند و در ارکستر برلین، ارکستر پاریس یا ارکستر لسآنجلس هم قابلیت اجرا پیدا کردند. فارغ از اینکه آقای حنانه چقدر در این کار موفق بوده است، بیتردید جزو پایهگذاران این ایده بود و تمام سعی و تلاش خود را برای انجام این امر و ارایه آثار پلیفونیک به کار برد.
درباره ارتباط آقای پرویز محمود و آقای حنانه هم صحبت کنید؛ این دو دغدغه مشترکی داشتند. درست است؟
بله، همینطور است. هر دو همدغدغه بودند؛ البته درباره ارتباط این دو من اطلاعات زیادی ندارم اما آنچه مشخص است اینکه پرویز محمود جزو اولین کسانی بود که هنرستان موسیقی را بنیان کرد و هدفش ساخت فضای علمی و آکادمیک بود که همهچیز حساب و کتاب داشته باشد و این امری بود که به انجام هم رسید. همچنین ایشان جزو اولین رهبران ارکستر سمفونیک بود و به خاطر همین فکر میکنم از جمله افرادی است که برای موسیقی ایران گامهای بزرگی برداشت. البته در حال حاضر آهنگسازهای خیلی جوانی داریم که خوب کار میکنند و قطعاتشان در خارج از کشور هم اجرا میشود اما اهمیت افرادی مثل پرویز محمود یا مرتضی حنانه در این است که پلههایی برای صعود جوانان امروز بودند.
نقش آقای حنانه در بحث ارکستراسیون و همچنین سازبندی موسیقی ایرانی اهمیت دارد. شما چه نظری در این باره دارید؟
ببینید، در آن دوره سازبندی در موسیقی ایرانی توسط اساتیدی مثل حنانه کمکم در حال شکل گرفتن بود و سعی میکردند هارمونی را وارد موسیقی ایرانی کنند. طوریکه مخصوص موسیقی ایرانی باشد که اگر در جای دیگری اجرا شد، مخاطب بفهمد که قطعه متعلق به یک ایرانی است؛ به همین دلیل قطعات حنانه خیلی خاص بودند و هر کسی که کمی به موسیقی وارد باشد، با شنیدن قطعه کاملا متوجه میشود که این موسیقی متعلق به حنانه است. بهطور کلی باید بگویم اینکه در حال حاضر این اندازه آهنگساز جوان با آثار خوب بینالمللی داریم، نتیجه کار آن زمان و افراد آن دوره است که آزمون و خطا انجام شده، پایههایی گذاشته شده و…
اگر بخواهید درباره خدمات آقای حنانه در موسیقی ایران صحبت کنید، از نگاه خودتان مهمترین گام ایشان در این زمینه چه بوده است؟
آقای حنانه اهمیت زیادی برای هدف عالی درون ذهنش قائل بود و همیشه به دیگران هم این را توصیه میکرد و میگفت اگر از درستی راه و هدفتان اطمینان دارید، حتی اگر مجبور شدید سرتان را به دیوار بکوبید ولی راهتان را ادامه دهید. اگر روبهروی شما دیوار بود، باز هم مسیرتان را تغییر ندهید بلکه دیوار را از پیش روی خود بردارید. به خاطر همین حرف هم بود که برخی به او اعتراض میکردند و هارمونیهایی که وارد موسیقی ایرانی کرده بود را نادیده میگرفتند ولی با وجود همه این مسائل، ایشان کار خود را ادامه میداد و اعتماد به نفس بالایی داشت. به نظر من هارمونیای که ایشان وارد موسیقی ایرانی کردند و تبدیل به امضای او شد، مهمترین گام ایشان بود؛ طوریکه هنوز هم اگر موزیسینی به قطعات آقای حنانه گوش کند و یکی از آثارش را بشنود، آن اثر را خواهد شناخت و حتی اگر قطعهای را گوش نکرده باشد، متوجه میشود که اثر، اثرِ حنانه است و این یعنی اینکه امضا و کاراکتر ایشان در آثارشان مشهود است و وجود دارد.
خدمات یکسری از هنرمندان، محدود به دوره خودشان نمیشود؛ به گواه بسیاری از کارشناسان و بزرگان آقای حنانه از آن دسته هستند و در این شکی نیست؛ اگر بخواهید تاثیر حضور ایشان را در این دوره بگویید، چیست؟
همین الان که درباره آقای حنانه صحبت میکنیم، نشانه تاثیر او بر موسیقی ایران است چرا که آهنگسازان بسیار دیگری هم در آن دوره بودهاند ولی جایگاه ایشان را نداشته و خدمات و کارهای او را انجام ندادهاند. این در حالی است که باید این موضوع را هم به یاد داشت که متاسفانه آقای حنانه در سن ۶۶ سالگی فوت کرد در حالی که اگر زنده بود هنوز میتوانست کارهای بسیار دیگری انجام دهد و به چیزی بیشتر از پختگی آن زمان برسد. امروزه هم دانشجویان و جوانانی هستند که به موسیقی هزاردستان، کاکوتی یا دیگر آثار ایشان گوش میدهند و آنها را مورد بررسی قرار میدهند و همین نشاندهنده علاقهای است که به ایشان همچنان وجود دارد. برای آنها مهم است که آقای حنانه از چه هارمونیهایی استفاده میکرده است تا آن را راهنمای مسیرشان قرار دهند.
در پایان خاطرهای از آقای حنانه بفرمایید.
از زمان هنرجویی خودم به یاد دارم که ۱۴یا ۱۵سال داشتم و تهران را خوب بلد نبودم، روزهای پنجشنبه که تمرین داشتیم خود استاد حنانه با ماشین دنبال من و دوستم میآمد و ما را با ماشین شخصیاش برای تمرین به رادیو میبرد و بعد از تمرین هم ما را به خانه خودمان برمیگرداند، این خضوع و اهمیتی که برای ما قائل بود هیچگاه از ذهن من پاک نمیشود. در نهایت باید بگویم که آقای حنانه شخصیت بزرگی بودند و من افتخار میکنم که از شاگردان ایشان بودهام.
آقای حنانه از همان سالی که از ایتالیا برگشتند، تحولی در موسیقی ایرانی به وجود آوردند. آن موقع بهترین ارکستری که فقط موسیقی ایرانی کار میکرد، ارکستر گلها بود که هارمونی داشت و با سبکهای خارجی تا حدودی قابل مقایسه بود. آقای حنانه که آمد کار را متحول کرد. هارمونیهای خیلی پیچیدهتری را آورد. حدود سال ۱۳۴۱ هم ارکستر فارابی تاسیس شد.
آقای حنانه اهمیت زیادی برای هدف عالی درون ذهنش قائل بود و همیشه به دیگران هم این را توصیه میکرد و میگفت اگر از درستی راه و هدفتان اطمینان دارید، حتی اگر مجبور شدید سرتان را به دیوار بکوبید ولی راهتان را ادامه دهید. اگر روبهروی شما دیوار بود، باز هم مسیرتان را تغییر ندهید، بلکه دیوار را از پیش روی خود بردارید./اعتماد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰